انحرافات، بدعتها
خداوند در قرآن کریم به عمران، آباد کردن، بهسازی، توسعه و گسترش مسجد از همه نظر سفارش کرده و در صدر اسلام، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مسجد را محور بسیاری از کارهای تبلیغی، فرهنگی، آموزشی، قضایی و... قرار داده بود که در گذر زمان مکانهایی از جمله خانقاه صوفیان به وجود آمدند که کاملا نقش رقیب و مصداقی برای خراب کردن مسجد قرار گرفتند.
یکی از تمایزات عرفای حقیقی با صوفیان در مسئله نفس است. صوفیان برخلاف عرفای حقیقی اعتقادی به کنترل نفس نداشته و معتقدند که نفس را باید در هر مسئله ای سرکوب کرد. زیرا کمال انسان در سرکوب نفس است، اگرچه آن خواهش نفسانی نماز و روزه باشد.
در مکاشفاتی که برای عدهای رخ میدهد گاهی این مکاشفه، رحمانی است که یکی از ملاکهای رحمانی بودن، سازگاری آن با عقل انسان است و گاهی مکاشفه، شیطانی است که از قوه وهم و خیال فرد تأثیر میگیرد، لذا کرامات و مکاشفات خرافی و عجیبی که برای عدهای از صوفیان نقل شده، شیطانی بوده که تأثیر مستقیم از وهم و خیال آنان دارد.
در حالی برخی غزالی را از عرفا و کتب او را بهعنوان راهنمای سالکان عرفان معرفی میکنند که او از متعصبترین صوفیان اهل سنت است که علم خود را نهتنها از ائمه اطهار(ع) نمیداند بلکه تعصب خود را ابراز کرده و شیعیان را رافضی معرفی کرده و لعن آنها را جایز دانسته است.
در حالیکه خداوند متعال در قرآن کریم فرعون را به همراه شیطان بهعنوان نماد کفر و سرکشی معرفی کرده است سران تصوف برخلاف قرآن کریم برای فرعون جایگاه والایی قائل شدهاند. برخی او را استاد خود خوانده و برخی معتقدند که راز و سرّ نفس فقط بر فرعون آشکار شده است.
یکی از نکات مهم در روز عاشورا پرهیز از روزه گرفتن است که در روایتهای مختلف از آن نهی شده است، چون خاندان بنیامیه و مروان، به شکرانه کشتن امام حسین(علیهالسلام) این روز را مبارک دانسته و روزه میگرفتند که برخی از بزرگان صوفیه از این خاندان ملعون تبعیت کرده و روز عاشورا را یکی از روزهای بافضیلت برای روزه گرفتن اعلام کردند.
سران تصوف نه تنها شیطان را معلم معارف توحیدی میدانند، بلکه ادعا میکنند که مشایخ زیادی از صوفیه با شیطان ملاقات داشتهاند و شیطان در موارد زیادی یاور آنها بوده است و به صوفیان کمک کرده است.
سران تصوف مستی و بیهوشی صوفیان در مجالس ذکر و سماع خود را از عشق الهی میدانند. ولی زمخشری مستی صوفیان را از شهوت عشق به أمردان میداند و معتقد است که اگر صوفیان را بر روی دیوار قرار دهند و برای آنها قرآن را به صورت غنا بخوانی تاثیری در آنها نخواهد داشت.
بعضی مواقع انسان در اثر بالا بردن ظرفیت وجودی خودش مىتواند نسبت به جهان غیب آگاهی پیدا کند و بعضى از حقائق جهان غيب، بر او كشف مىگردد که به آن مکاشفه گویند که البته مکاشفات گاهی رحمانی است و گاهی شیطانی، که یکی از ملاکهای تشخیص مکاشفه رحمانی از شیطانی، مطابقت آن با کتاب و سنت است که در این صورت میتواند برای شخص حجت باشد.
یکی از واجبات در اسلام، امر به معروف و نهی از منکر است که بهعنوان فروعی از دین، در قرآن و روایات نسبت به آن تأکید فراوان شده و خداوند متعال مردان و زنان مؤمن را أمر به این واجب فرموده که باید همدیگر را به معروف وخوبی، أمر کرده و از منکر و زشتیها برحذر داشت. با این اوصاف عدهای از سران فرقهی صوفیه پشت پا به این واجب الهی زده و آن را از طرفداران خود منع کردهاند.
صوفیان برای گسترش و رونق پیدا کردن فرهنگ و عقاید تصوف، راههای مختلفی را در پیش گرفتند که یکی از این موارد، تقرب در نزد سلطان جائر و تعریف و تمجید از او بود تا سلطان وقت نیز به آنان تعرضی نداشته باشد و از این طریق به مقاصد خود برسند.
یکی از واجبات و فروع دین اسلام، مسئلهی جهاد و دفاع از اسلام در برابر دشمنان است که اگر مسلمانان به این امر مهم اهتمام نورزند، دشمنان اسلام نقشههای شیطانی خود را بهکار میگیرند و به اسلام و مسلمانان آسیب فراوانی میرسانند، در حالی که فرقهی صوفیه که ادعای مسلمانی و شیعهبودن دارد با این أمر مقدس مخالفت کرده و آن را مذموم دانسته است.
صوفیان از هر مسئلهای برای خود داستانی مافوق تصورات انسانی تراشیدهاند و نام آن را کرامت گذاشتهاند کما اینکه در کتاب نفحات الانس به کرامات گربهای اشاره کردهاند که خود صوفیان خانقاه از آن کرامات بیبهره بودهاند.
جریان انحرافی احمدالحسن، شباهت خاصی به فرقه صوفیه دارد. کما اینکه با معرفی خود در خواب بهعنوان یمانی به دنبال اثبات حقانیت خود هستند و خواب را عامل حجیت خود میدانند. برخی از سران تصوف نیز اجازه قطبیت خود را در خواب کسب کردهاند. لذا صوفیه به مانند دیگر فرق، خواب را حجت میدانند.