اعتقادات
رهبران مسلک بهائیت، امر به معروف و نهی از منکر را حرام دانسته و این موضوع را نوعی مسئولیت تشریفاتی و تنها تحت اختیار نهادهای اداری خود دانستهاند. این در حالیست که امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان دو واجب الهی به شمار میآیند؛ دو واجبی که مختص به اسلام نبوده و ترک کنندگان آن، سزاوار لعن و نفرین دانسته شدهاند.
پیامبرخواندهی بهائیت، ادعای علم الهی را برای خود مطرح نموده و در این راستا، گسترهی علمش را بر تمامی کتابها و آثار دیگران دانسته است. این در حالیست که او، حتی از متن کتاب قرآن و احادیث اسلامی (که در دسترسترین کتُب در ممالک اسلامی میباشند) بیاطلاع بوده و در کتاب ایقان (پیش از اصلاح)، مرتکب حدود 491 مورد اشتباه در نقل شده است!
پیشوایان فرقهی بهائیت، در راستای ترویج اباحهگری و تکلیف گریزی، به انکار جهنم موعود و مورد تأکید قرآن کریم پرداختهاند. اما این ادعای پیشوایان بهائیت در حالیست که خدای تعالی، مقصود از جهنم و دوزخ را به روشنی بیان فرموده و پیشوایان بهائیت نیز بارها در آثار خود، بر ممنوعیت تأویل نصوص الهی تأکید کردهاند.
رهبران فرقهی بهائیت، در راستای اعطای صورتی خارق العاده به پیامبرخواندهی خود، مدعی میشوند که حسینعلی نوری کتاب ایقان را در مدت دو شبانه روز نگاشته است. اما این کرامتتراشی رهبران بهائی برای پیامبرخواندهی بهائیت، در حالیست که با مطالعهی این اثر درمییابیم که مدت نگارش کتاب ایقان، در حدود دو سال بوده است.
لقاءالله (به معنای نوعی درک و شعور) که به واسطهی آن، انسان میتواند خدا را بدون هیچ پرده و مانعی دریابد؛ مفهومیست که در آیات قرآن به آن اشاره شده است. این در حالیست که مدعیان پیامبری بابیت و بهائیت، به دلیل نگاه سطحی و فهم اندک خود از مفاهیم دینی، مفهوم لقاءالله را به دیدار خود تعبیر کرده و اکثر انسانها را از آن محروم کردهاند.
پیامبرخواندهی بهائیت، پس از تکرار ادعای پیامبری علیمحمد شیرازی، او را برتر از سایر پیامبران الهی دانسته و دلیل این مدعایش را کثرت نوشتهجات او بر شمرده است. اما به راستی چگونه میتوان کثرت نوشتهجات و مهمل بافیهای مدعی پیامبری بابیت را به عنوان سند حقانیت و بلکه برتری او نسبت به سایر انبیاء الهی برشمرد؟!
نهاد رهبری بهائیت موسوم به بیت العدل، هرگونه انزجار بهائیان از همجنسبازها را ممنوع اعلام و دفاع از این افراد را بر بهائیان لازم میداند. اما به راستی چگونه نهاد بیت العدل، بهائیان را در قبال دفاع از حقوق همجنسبازان مسئول میداند، اما در برابر پایمال شدن خون فلسطینیان در بیخ گوشش، سکوت اختیار و آن را دخالت در سیاست میداند؟!
مبلّغان تشکیلات بهائیت در کانال خود مدعی شدند، با توجه به روشنی آیات قرآن، تفسیرهای علما از آن بیهوده و باطل است. این در حالیست که وجود مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ و آیات محکم و متشابه، نیاز به معلّم و مفسر برای فهم آیات الهی را ضروری میسازد و از طرفی بهائیان به این گفتهی خود پایبند نبوده و آیات قرآن را به نفع خود تأویل میکنند.
مدعی پیامبری بهائیت، بر خلاف ادیان توحیدی، ادعای خدایی و خدا آفرینی کرده است. از اینرو، سرکردگان و مبلّغان بهائی از یکسو تلاش دارند تا ادعاهای الحادی پیامبرخواندهی خود را در انظار عمومی توجیه و تأویل کنند و از سویی دیگر گویا در صدد هستند تا اعتقاد به خدایی و خدا آفرینی پیامبرخواندهی خود را میان اَغنام الله، نهادینه سازند.
علیمحمد شیرازی به عنوان پیشوای فرقهی بابیت و بهائیت، بر خلاف تصریح آیات و روایات اسلامی، به تحریف ماهیت عالم برزخ پرداخته و آن را حد فاصل ظهور پیامبران دانسته است. این در حالیست که عالم برزخ در متون اسلامی، ماهیتی روشن و غیرقابل تأویل داشته و علیمحمد شیرازی با چنین ادعایی، عملاً غیرالهی بودن ریشهی خود را به نمایش گذارده است.
پیشوایان فرقهی بهائی بر خلاف آیات قرآنی معتقدند که حضرت مسیح (علیه السلام) توسط یهودیان به شهادت رسیده است. این ادعای پیشوایان بهائی در حالیست که کتاب آسمانی قرآن صراحتاً قتل حضرت عیسی (علیه السلام) را تکذیب میکند. قرآن میگوید مسیح به صلیب کشیده نشد. بلکه به اذن خدا، امر به دشمنان مشتبه شد و آنان شخص دیگری را به جای حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیدند.
علیمحمد شیرازی، با تصریح نصوص اسلامی به بعث مردگان در قیامت، به مخالفت پرداخته و روز رستاخیز موعود را منکر شده است. این در حالیست که آیات بسیاری بر بیرون آمدن اموات از قبرهایشان در روز قیامت تأکید دارند؛ همچنان که در بیش از 30 آیه واژهی "حشر"، در حدود 30 آیه واژهی "بعث"، در 10 آیه، واژهی "خروج" و مشتقات آنها ذکر شده است.
پیامبر اکرم و معصومین (علیهم السلام) بارها بر امتداد دین مبین اسلام تا روز قیامت تأکید فرمودهاند. از اینرو پیشوایان دینساز بهائیت، برای توجیه ادعای پیامبری خود، به تأویل و تحریف قیامت موعود و تمامی نشانههای آن پرداختهاند. اما با توجه به غیرالهی بودن ریشهی بهائیت، این تأویلها از اختلافات و تناقضات فاحشی برخوردار است.
رهبران بهائی، نفخ صور در منابع اسلامی را به ظهور پیامبرخواندهی بابیت و بهائیت تفسیر نمودهاند. اما از نظر قرآن کریم، با نفخهی صور اول تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند و در مرحلهی دوم، همگی از قبرها برخواسته و به انتظار سرنوشت خود خواهند ماند. این در حالیست که پیشوایان بهائی، هرگونه تأویل نصوص الهی را ممنوع اعلام کردهاند.