انحرافات، بدعتها

عریضهنویسی، یکی از شیوههای توسل به حضرات معصومین (ع) است که در بعضی از منابع حدیثی برای این عمل شیوههای خاصی بیان شده است که شرط رسيدن به خواستهها از طريق عريضه نويسي، آن است كه شرايط عمل، رعايت شود.

انسان کامل، یکی از مهمترین اعتقادات متصوفه است که برای رسیدن به این جایگاه، لوازمی از جمله تحقیر عقل، ریاضات افراطی و خود تحقیری وجود دارند که این لوازم مورد تایید مبانی دینی نیست و با این سیری که آنها مشخص نمودهاند؛ انسان سالک به آن هدفی که اسلام برای سیر معنوی تنظیم کرده است؛ نخواهد رسید.

خمس یکی از واجباتی است که نقش بسیار مهمی در دین اسلام دارد، اما از زمان ملاسلطان گنابادی تلاشی برای حذف این واجب الهی انجام شد و در عوض آن در میان دراویش گنابادی، عشریه رواج پیدا کرد که بدعتی آشکار در دین است. نورعلی تابنده در سخنرانی خود تلاش نمود برای این بدعت، توجیهی بیان نماید، در حالی که با تامل در این سخن او، سخیف بودن این توجیه بر همه آشکار میشود.

مولوی در کتاب مثنوی داستانهای زیادی نقل کرده که دارای مضامینی نادرست و بعضاً نسبتهای ناروای است. او برای رسیدن به هدف خویش، داستانهایی مانند داستان موسی و شبان را جعل نموده، که دارای مضامینی مخالف شرایع آسمانی است؛ زیرا در این داستان، حضرت موسی(ع) که از سخنان نادرست شبان جلوگیری کرد، مورد عتاب الهی قرار گرفت؛ درصورتی که این عتاب، خلاف مبانی الهی بوده و اشکالات متعددی بر این داستان جعلی وارد است.

معنویت اسلامی با شریعت محوری عجین شده است و هر جریانی که دارای این معیار نباشد قطعاً با معنویت اسلامی بیگانه است و دارای معنویت التقاطی میباشد؛ همچون افسانه بایگان که در بعضی از مقاطع سخن از معنویت اسلامی میزد اما با کشف حجاب خویش نشان داد که با معنویت اسلامی بیگانه است.

نورعلی تابنده در کلامی رواج سیاست دینی را امری خطرناک می داند در صورتی که سیرهی رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) بر خلاف این امر است و آنها دین و سیاست را یک چیز میدانستند. و لحظه لحظه زندگی آنها و اصحاب آنها عجین با کارهای سیاسی بوده است.

بزرگان متصوفه برای رهایی از نقدهای منتقدان تصوف، در تالیفات خویش عمل به شریعت را لازم دانستهاند و عالمان دینی را به عنوان تبیین کنندهی شریعت معرفی نمودهاند ولی در سیرهی عملی متصوفه، شریعت گریزی بسیار زیادی مشاهده می شود که به شکلهای مختلفی توجیه می نمایند، اما از منظر دینی، آن توجیهات قابل پذیرش نیست.

یکی از سفارشات قرآنی این است که اهل ذکرباشیم و برای آن نیز آدابی همچون تضرع و مخفی بودن بیان شده است تا از آن ذکر، نهایت اثر در وجود انسان ایجاد شود. ولی مجالس ذکر متصوفه همراه حرکات خاص، با نعرهها و آدابی است که با فرهنگ قرآنی سازگاری ندارد.

جملاتی در بین ما منسوب به اهل بیت(ع) مشهور شده است درصورتی که با اندک تاملی این امر روشن خواهد شد که آن کلام از زبان امام معصوم بیان نشده است و نباید آنها را به امام معصوم(ع) نسبت داد.

یکی از اصول در سلسلههای تصوف، بیعت کردن با قطب میباشد. بدعتی که با آن، قطب را هم ردیف امام معصوم(ع) نمودهاند در صورتی که هیچ گونه دلیلی بر هم طرازی قطب و امام معصوم(ع) وجود ندارد.

پوشش و حجاب زن مسلمان، یکی از دستورات واجبی می باشد که شیعه و اهل سنت بر آن اتفاق نظر دارند و خداوند متعال در سوره نور به عنوان یک وظیفه شرعی برای زنان در نظر گرفته است.

محمد اسماعیل صلاحی با مطالبی که بیان کرده است به تصور خویش استحباب حجاب را ثابت کرده، در صورتی که سخنانش مانند همیشه سخیف و نادرست می باشد و باید بداند که ملاک در امور اجتماعی، فتوای شاذ او نیست، بلکه نظر مشهور و معتبر ملاک است.

علامه مصباح یزدی، عالمی است که در کوران شبهات اعتقادی جای خالی استاد مطهری را پر کرده و با دقت نظر بی نظیر خویش در مقابل جریان های انحرافی در حیطه های مختلف دینی اعم از سیاست و علوم فلسفی و اعتقادی همچون سدی ایستاد و خار در چشم رهزنان فکر مردم جامعه بود.

محمد اسماعیل صلاحی با غرض ضدیت با نظام اسلامی اطلاق عنوان شهید را بر سردار سلیمانی صحیح نمی داند ولی ایشان کسی است که این عنوان را بر امثال محسن شکاری ها روا داشته و با احترام از آنها یاد می کند و جالب است این گونه کلامها با شدت بیشتری از نورعلی تابنده در مورد حضرت زهرا(س) بیان شده است.