انحرافات، بدعتها
نورعلی تابنده در ضمن یک سخنرانی، مطالبی نادرست در مورد جایگاه عایشه نزد رسول خدا (ص) و همچنین عکسالعمل او هنگام شنیدن خبر شهادت امیرالمؤمنین (ع) نقل نموده که با واقعیتهای تاریخی ناسازگار است. جای تعجب است، کسی که مدعی ارشاد انسانها در راههای ملکوت است چگونه به سادهترین مطالب تاریخی جهل دارد!
«محمداسماعیل صلاحی» مدعی قطبیت دراویش گنابادی، در سخنرانی آغاز محرم، حدیثی از امام جعفر صادق(ع) بیان کرد و در نحوه خواندن آن دچار اشتباهات ادبی شد! اما جای سوال است که چگونه کسی که ادعای قطبیت و علم لدنی دارد، در خواندن روایتی ساده و مشهور اشتباه میکند؟
امام خمینی(ره) به عنوان نماینده عرفان اسلامی در زمان معاصر در پی نقد تصوف برآمده و در کتابهای مختلف خویش، نمادهای مختلف تصوف را به نقد کشیده است. «خرقه» یکی از نمادهای متصوفه است که امام خمینی در دیوان اشعار خویش، در ابیاتی به نقد اهل خرقه پرداخته و رذائل اخلاقی همچون جهالت، ریا و فریبکاری آنها را بیان داشته است.
عریضهنویسی، یکی از شیوههای توسل به حضرات معصومین (ع) است که در بعضی از منابع حدیثی برای این عمل شیوههای خاصی بیان شده است که شرط رسيدن به خواستهها از طريق عريضه نويسي، آن است كه شرايط عمل، رعايت شود.
انسان کامل، یکی از مهمترین اعتقادات متصوفه است که برای رسیدن به این جایگاه، لوازمی از جمله تحقیر عقل، ریاضات افراطی و خود تحقیری وجود دارند که این لوازم مورد تایید مبانی دینی نیست و با این سیری که آنها مشخص نمودهاند؛ انسان سالک به آن هدفی که اسلام برای سیر معنوی تنظیم کرده است؛ نخواهد رسید.
خمس یکی از واجباتی است که نقش بسیار مهمی در دین اسلام دارد، اما از زمان ملاسلطان گنابادی تلاشی برای حذف این واجب الهی انجام شد و در عوض آن در میان دراویش گنابادی، عشریه رواج پیدا کرد که بدعتی آشکار در دین است. نورعلی تابنده در سخنرانی خود تلاش نمود برای این بدعت، توجیهی بیان نماید، در حالی که با تامل در این سخن او، سخیف بودن این توجیه بر همه آشکار میشود.
مولوی در کتاب مثنوی داستانهای زیادی نقل کرده که دارای مضامینی نادرست و بعضاً نسبتهای ناروای است. او برای رسیدن به هدف خویش، داستانهایی مانند داستان موسی و شبان را جعل نموده، که دارای مضامینی مخالف شرایع آسمانی است؛ زیرا در این داستان، حضرت موسی(ع) که از سخنان نادرست شبان جلوگیری کرد، مورد عتاب الهی قرار گرفت؛ درصورتی که این عتاب، خلاف مبانی الهی بوده و اشکالات متعددی بر این داستان جعلی وارد است.
معنویت اسلامی با شریعت محوری عجین شده است و هر جریانی که دارای این معیار نباشد قطعاً با معنویت اسلامی بیگانه است و دارای معنویت التقاطی میباشد؛ همچون افسانه بایگان که در بعضی از مقاطع سخن از معنویت اسلامی میزد اما با کشف حجاب خویش نشان داد که با معنویت اسلامی بیگانه است.
محمد اسماعیل صلاحی با دخالت در امر شریعت، قائل به این شده است که برای مشخص کردن روز عید فطر نیازی به رؤیت هلال ماه نیست و این کار باید توسط محاسبات نجومی انجام گیرد. نظری که مورد تأیید و عمل علمای وهابی در عربستان است دقیقاً خلاف نظر و دیدگاه ائمه اطهار (ع) است. چنانچه ائمه اطهار (ع) بر این مطلب تأکید کردند که هلال با رأی منجمان و گمان ثابت نمیشود، بلکه با رؤیت هلال، ثابت میشود.
نورعلی تابنده در کلامی رواج سیاست دینی را امری خطرناک می داند در صورتی که سیرهی رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) بر خلاف این امر است و آنها دین و سیاست را یک چیز میدانستند. و لحظه لحظه زندگی آنها و اصحاب آنها عجین با کارهای سیاسی بوده است.
بزرگان متصوفه برای رهایی از نقدهای منتقدان تصوف، در تالیفات خویش عمل به شریعت را لازم دانستهاند و عالمان دینی را به عنوان تبیین کنندهی شریعت معرفی نمودهاند ولی در سیرهی عملی متصوفه، شریعت گریزی بسیار زیادی مشاهده می شود که به شکلهای مختلفی توجیه می نمایند، اما از منظر دینی، آن توجیهات قابل پذیرش نیست.
یکی از سفارشات قرآنی این است که اهل ذکرباشیم و برای آن نیز آدابی همچون تضرع و مخفی بودن بیان شده است تا از آن ذکر، نهایت اثر در وجود انسان ایجاد شود. ولی مجالس ذکر متصوفه همراه حرکات خاص، با نعرهها و آدابی است که با فرهنگ قرآنی سازگاری ندارد.
جملاتی در بین ما منسوب به اهل بیت(ع) مشهور شده است درصورتی که با اندک تاملی این امر روشن خواهد شد که آن کلام از زبان امام معصوم بیان نشده است و نباید آنها را به امام معصوم(ع) نسبت داد.