تصوف

مصطفی آزمایش که مدعی است حکومت ایران قصد دارد با کویری کردن استان خوزستان، مردم را مجبور به مهاجرت و غصب زمینها و خانه و کاشانه آنها کنند، هیچ وقت حاضر نیست به زمین خواری و موقوفه خواری خانقاه بیدخت و نزدیکان قطب این فرقه در شهرستان گناباد اشاره کند.

درحالی مصطفی آزمایش شیخ فرقه صوفیه گنابادی در سخنان عجیبی مدعی شد که حکومت ایران به دنبال کویری کردن استان خوزستان و کوچاندن مردم از این استان است! که تلاشهای بیوقفه ارتش، سپاه و ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) برای آبرسانی و حل مشکل مردم این استان همچنان ادامه دارد و دلیلی شد برای اثبات دروغگویی شیخ دراویش گنابادی.

ملاسلطان گنابادی و نورعلی تابنده ازجمله صوفیانی بودند که در مورد خود و آینده این سلسله پیشگویی کردند. ملاسلطان مدعی شد که بعد از من در این سلسله انقطاعی اتفاق نخواهد افتاد ولی بعد از مرگ نورعلی تابنده این سلسله دچار انقطاع شد و خلاف پیشگویی او ثابت شد. نورعلی تابنده نیز درباره مدت عمر خود پیشگویی کرده بود که آن نیز محقق نشد.

چند سالی است که با زیاد شدن بلایای طبیعی و بیماری منحوس کرونا میبینیم که اقطاب دراویش گنابادی، این بلایا را بهدلایل واهی به خود نسبت میدهند. صلاحی علت شیوع کرونا را به قطبیت نرسیدن خود میداند و نورعلی تابنده نیز علت جاری شدن سیل های سال 98 را عدم توجه مردم به خود دانست!!!

اقطاب دراویش از پرمدعاترین انسانها هستند که بهواسطه اینکه خود را ولی خدا بر روی زمین میدانند، لذا عالم را در ید تصرف خویش میبینند و گهگاه آنچه در دنیا رخ میدهد را به خود نسبت میدهند. چنانچه یکی از مدعیان قطبیت در فرقه صوفیه گنابادی علت نازل شدن بلای کرونا را غصب حق خویش در این فرقه میداند.

متصوفه همواره مقام و منزلت زیادی برای اقطاب و بزرگان خویش قائل بوده. برخی خود را با پیامبر (ص) مقایسه کرده و برخی نیز در مقام و منزلت خود را به اهل بیت (ع) تشبیه کردهاند. برخی نیز همچون حلاج ادعاهای بالاتری در این باره داشته و حاضر به کتمان آن نشده و آشکارا ادعای خود را در مورد مقام خویش بیان کرده و مقامی الهی برای خود متصور شده است.

قطاب و مشایخ صوفیه مقامی والا و بزرگ برای خود قائل هستند و همواره خود را به حضرات معصومین (علیه السلام) تشبیه میکنند و خود را همچون اهلبیت (ع) لازم الاتباع و لازم الاطاعت از سوی مریدان میدانند و معتقدند که آنها نیز از مصادیق اولی الأمر هستند. کما اینکه صلاحی نورعلی تابنده را به پیامبر (ص) و خود را به حضرت علی (ع) تشبیه کرده و خود را علی زمان خوانده است.

برخی از اقطاب بهصراحت خود را همشأن و رتبه ائمه اطهار (علیهم السلام) خوانده و برخی از آنها آیاتی از قرآن کریم که شأن نزول آنها در مورد ائمه اطهار (ع) است را با تفسیر به رأی در حق خود و اقطاب سلف خویش صادق میدانند. چنانچه محمد اسماعیل صلاحی، اقطاب را مصداق صادقین در آیه مبارکه کونوا مع الصادقین میداند. درحالیکه به اعتقاد شیعه، شأن نزول این آیه منحصر در ائمه اطهار (ع) است.

محمد اسماعیل صلاحی که دستش از قطبیت کوتاه شده در جدیدترین سخنانش در فضای مجازی در واکنش به سخنان و حمایت خانواده تابنده از قطبیت سید علیرضا جذبی، ادعا کرد که خارج شدن قطبیت از این خاندان بهخاطر ظلم و ظالم بودن آنها بوده است و این انحراف به وجود آمده در این سلسله، باعث رخ دادن بلایای طبیعی و بیماری کرونا شده است!

در فرقههای صوفیه اشاره غیبیه یکی از اصول اساسی در تعیین جانشین قطب است، ولی در برخی از موارد حتی خلاف این اصل، عمل شده که حاکی از دروغ و فریب بودن این موضوع است. کما اینکه زمانی که نورعلی تابنده فرمان جانشینی شمسالدین حائری را باید قاعدتاً طبق اشاره غیبیه باشد را صادر میکند، حائری از دنیا میرود!

در بحبوحه کش مکشهای موافقین و مخالفین طرح صیانت از فضای مجازی، محمد اسماعیل صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی که زاویه شدیدی با نظام و جمهوری اسلامی ایران دارد با سوءاستفاده از این توئیت جعلی به این طرح واکنش نشان داد و خود را در زمره مخالفین این طرح نشان داد. درحالیکه دفتر حضرت آیت الله جوادی آملی اعلام کردند که ایشان هیچ اکانتی در توییتر ندارند.

درحالیکه بسیاری از پدران و مادران و خانوادهها نگران فضای مجازی رهاشده در بین فرزندان خود هستند و خواستار نظارت جدی و بیشتر حکومت بر این فضا هستند، دراویش گنابادی بههمراه عدهای از مخالفین که عموماً گوششان به شبکههای غربی است بهدنبال مخالفت با طرح صیانت از فضای مجازی هستند.

کیوان قزوینی با درجه اجتهاد پا به عرصه تصوف گذاشت، تا به خیال خود، این مسلک را مورد آزمایش قرار دهد شاید که با این مسلک به آنچه از کمال و سعادت در سر دارد برسد. ملاسلطان به او وعده داده بود که بعد از دوازده سال خدمت به من، به آنچه می خواهی میرسی ولی بعد از چهارده سال، وعدهای که ملاسلطان در این باره به او داده بود محقق نشد و کیوان قزوینی نیز از این فرقه جدا شد.

حاج شیخ عباسعلی کیوان قزوینی از نجف راهی ایران شد تا مسلک تصوف را مورد آزمایش دهد تا ببیند آیا به خواسته دلش میرسد ولی بعد از حدود 14 سال از این فرقه جدا شد. هرکدام از اقطاب، عللی را برای جدایی او ذکر کردند. صالحی علیشاه حب دنیا و مادیات را علت جدایی دانسته و رضا علیشاه بدعتگذاری در دین را علت این امر میداند ولی خود او علت را چیزی دیگر میداند.