مسیحیت
تدوین و مکتوب بودن قران بر اساس قرائت مشهور توسط عثمان صورت گرفت و این کار با همکاری صحابهی بزرگ پیامبر علی(علیه السلام) و شورایی 12 نفره انجام شد، و ایشان آن را تصحیح کردند تا بعدا بهانهای برای دیگران در جهت دخالت در قرآن وجود نداشته باشد. و قران امروزی از طریق تواتر به ما رسیده لذا اختلاف برخی نویسندگان اولیه به این تواتر لطمه نمیزند. در مورد ابن مسعود هم نمیتوان به قطعیت صحبت کرد، به دلیل مخالفت او با دستگاه حاکم انتساب برخی از جملاتش به او قطعی نیست.
گردآوری قرآن سه سال بعد از رحلت رسول خدا(صلاللهعلیه وآله وسلم)، به معنی عدم وجود قران و مکتوب نبودن آن نیست، بلکه کاتبان وحی، قرآن را مینوشتند، به نظر بیشتر مورخین ترتیب قران توسط حضرت علی(علیهالسلام) و برخی صحابه انجام شد، اما در مورد اعتبار قرآن باید گفت اثبات اعتبار قرآن متوقف بر نسخههای پیشین قرآنی نیست، بلکه توسط تواطر این اعتبار اثبات میگردد، حتی در صورت از بین رفتن مکتوبات قرآن، با وجود حفاظی که وجود داشتهاند و ایجاد تواطری که سینه به سینه منتقل شده، میتوان این زنجیره را به زمان خود رسولالله(صلاللهعلیه واله وسلم) رساند.
سنت عزاداری از زمان عهدعتیق وجود داشته است، هنگامی که هارون مُرد، بنیاسرائیل 30 روز برایش عزاداری کردند و زمانی که موسی نیز وفات یافت بنیاسرائیل 30 روز عزاداری کردند. بعد از وفات سموئیل نیز این سنت عزاداری را به جا آوردند و این سنت در عهدجدید نیز ادامه داشت و در آن زمان نیز مجلس عزاداری برپا میکردند.
اینکه حضرت مسیحی برای گناهان ما کشته شد، باعث شده برخی فکر کنند در مسیحیت آزادی عمل بیشتری برای لذتهای غیرالهی و گناهان وجود دارد، در حالی که انسانهای دیندار یا مطیع اوامر خدا هستند یا شیطان(که امر به گناه میدهد)، و از این دو حالت خارج نیست، در ضمن اینکه کتابمقدس مسیحی هیچ گاه آزادی بیقید و شزط و جواز گناه را تعلیم نمیدهد.
هرچند طبق الهیاتمسیحی قوانین و شریعت عهدقدیم منسوخ شده اما این دلیل بر جواز ارتکاب گناه نیست و پولس مسیحی واقعی را کسی میداند که در گناه زندگی نمیکنند، کلیسای کاتولیک نیز گناهان را به دو بخش بزرگ (کبیره) و کوچک(صغیره) تقسیم میکند.
این سوال نشان از یک پیشفرض اشتباه است و آن اینکه صحت قرآن نیز مانند تورات و انجیل وابسته به کتابت و نسخه برداری و وجود یک نسخهی اصلی است، حال آنکه اعتبار قرآن به صورت سنت شفاهی و سینه به سینه و تواطر آیات اثبات میگردد.
عمده کشورهای غمگین صدر این جدول، مسیحی نشین هستند و کشورهای مسلمان سوریه و یمن نیز به دلیل جنگ و نزاع داخلی به ده کشور غمگین جهان پیوستند. با این آمار آیا مبشران مسیحی باز هم میتوانند ادعا کنند که شاد بودن ملاکی بر حقانیت مسیحیت است؟
در مسیحیت نیز منند سایر ادیان اعتقاداتی وجود دارد که هرمسیحی موظف است به آنها معتقد باشد و اگر از پذیرش آنها سر باز زند مرتد محسوب میشود، در کتاب مقدس مسیحی نیز کفر به روحالقدس گناهیست که قابل بخشش نیست.
کتاب مقدس در موارد متعدد از اضطراب و ترس حضرت عیسی (ع) و حواریون او سخن میگوید.
مدافعان مسیحیت از ایمانداران میخواهند صرفا ایمان بیاورند گر چه این ایمان با عقل منافات داشته باشد و معتقدند برای شناخت الهیات مسیحی، تنها باید از متون مقدس بهره برد؛ نه منطق.
در تثنیه 13: 1-5 آمده است «چه بسا خواب بیننده ایی خواب ببینند که حتی معجزاتی نشان میدهند یا پیشگویی هایی میکنند ولی سخنانشان از طرف خدا نیست و نباید سخنانشان شنیده شود و حتی آن نبی و خواب بیننده باید کشته شود».
از مجموع آیات کتاب مقدس مسیحیت، تصویر حضرت عیسی باید اینگونه باشد: مردی 50 ساله با صورتی خدشه دار، چشمان شرابی تیره، موهای کوتاه و سفید، قیافه ای معمولی و کمی ترسناک و موهای شقیقه بلند ، رنگ پوست برنزی و یا برنجی و صدایی مثل صدای یک گروه کر.
هر مکاشفه ای نمی تواند یک مکاشفه الهی باشد زیرا در کتاب مقدس از مکاشفات شیطانی نیز نام برده شده است. شیطان می تواند مکاشفاتی را به انسان ها بدهد و آنها گمان کنند که مکاشفه ای را از طرف خدا دریافت کردند
تنها مسیحیان پنطیکاستی نیستند که ادعا ی پیشگویی دارند بلکه در طول تاریخ اشخاص زیادی به برخی پیشگویی ها مشهور بوده اند و پیشگویی آنان ارتباطی با روح القدس و اعجاز هم نداشته است.