اسناد

نووی از جوینی نقل میکند که گفته است: «اگر کسی قسم بخورد که تمامی احادیث صحیحین، مطابق با واقع و کلام رسول خداست، قسم او درست است و کفّارهای بر او نیست.»
صحیح مسلم بشرح النووی، نووی، ج1، ص20.

ابن حجر نقل میکند که یکی از عرفا میگفت: هیچ گرفتاری نیست که صحیح بخاری بخواند و گرفتاری او رفع نشود! اگر سوار کشتی باشد و صحیح بخاری را بخواند، کشتی غرق نمیشود! صحیح بخاری مستجاب الدعوه است.
هدی الساری، ابن حجر عسقلانی، ص13.

احمد بن صدیق غماری از علمای معاصر سنی مذهب مراکش میگوید: «تنها قرآن کریم است که صرفاً مشتمل بر مطالب صحیح است. حتی در صحیح بخاری و صحیح مسلم نیز غلط های فراوانی وجود دارد.
الجواب المفید للسائل المستفید، احمد بن محمد بن صدیق غماری، ص83.

ابوسفیان حاکم نجران نشد
برخی گفتهاند که ابوسفیان بعد از مسلمان شدن، توسط پیامبر، حاکم نجران شد؛ در حالی که دلایل مخالف این قول قویتر است و علما مخالف این نظر هستند.
الإصابة، ابن حجر، ج5، ص137.

اسلام غیر حقیقی ابوسفیان
ابوسفیان پس از مسلمان شدن نیز اعتقادی به بهشت و جهنم نداشت.
الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج4، ص1679.

حکم وضو با نبیذ
نبیذ در روایت منظور آبی بوده که در درون آن تکههای کوچک خرما وجود داشت و بالای ظرف، آب خالص بود. پس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با آن آب وضو گرفتهاند و اگر خرما سبب شود تا رنگ آب و یا بو و مزهاش تغییر کند، جایز نیست با آن آب وضو گرفته شود.

استناد به روایات صحیحین در احتجاج با اهل سنت
علمای اهل سنت معتقدند صحیحترین کتاب پس از قرآن مجید، صحیح بخاری و صحیح مسلم است. در بین این دو کتاب، صحیح بخاری صحیحتر است. (آنهایی که صحیح مسلم را صحیحتر میدانند، اشتباه میکنند.)

ادعای ابن تیمیه در مورد صحیح بخاری و مسلم
ابن تیمیه ادعا میکند: «زیر آسمان بعد از قرآن، هیچ کتابی صحیح تر از کتاب بخاری و مسلم نیست.»
مجموع فتاوی، ابن تیمیه، ج18، ص74.

پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) روزی ابوسفیان را بر الاغی سوار دید که فرزندش معاویه جلوی آن و فرزند دیگرش یزید در پشت آن میآمد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: خدا لعنت کند، آنکه در جلو میآید، آنکه سوار بر آن است و آنکه در پشت آن قرار دارد.
تاریخ الطبری، طبری، ج10، ص58و62.

امیرالمؤمنین پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خطاب به ابوسفیان میفرماید: «بیوقفه در دشمنی با اسلام و مسلمانان هستی.»
زبیر نیز در مورد ابوسفیان میگوید: «خداوند او را بکشد که رویکردی جز نفاق ندارد.»

امیرالمؤمنین در خطبهای که در جنگ صفین ایراد میکنند؛ معاویه را منافق فرزند منافق میخوانند. این بدان معناست که ایشان ابوسفیان را منافق میپنداشت.
وقعه صفین، نصر بن مزاحم، ص314.

عدهای از اندیشمندان اهل سنت، اسلام ابوسفیان را ظاهری دانسته و او را در زمره منافقان قرار دادهاند.
تاریخ الطبری، طبری، ج10، ص57.
مقاله: «واقعیت اسلام ابوسفیان با وجود رحمت اسلام»

در زمان خلافت عثمان، ابوسفیان نزد او و در جمع امویان گفت: «اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را مانند توپ در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد که نه بهشت و نه دوزخی در کار است.»
انساب الاشراف، بلاذری، ج5، ص19.

در روایتی در بحارالانوار نقل شده است وقتی کاروان اسرا به کوفه وارد میشود، زینب کبری (سلاماللهعلیها) زمانی که متوجه سر حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) بر روی نیزه میگردند، سر به چوبه محمل میکوبند و خون جاری میشود و اشعاری میخوانند.