اسناد

ابن حجر میگوید: اگر مجتهد در موردی به اشتباه اجتهاد کند، بر او هیچ گناهی نیست و خدای رحمان به او یک ثواب و پاداش عنایت میکند.
فتح الباری، ابن حجر، ج7، ص409.
مقاله: «آیا مالک اشتر قاتل عثمان است؟!»

ابن قتیبه نقل میکند: طلحه به صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نامه نوشت و آنان را برای مقابله به مدینه فراخواند. در این نامه، طلحه تغییر دین به وسیله عثمان و ایجاد بدعتهای فراوان را عامل فراخوانی آنان اعلام میکند.

ابن اثیر از نامه نگاریهای صحابه به یکدیگر یاد میکند و مینویسد: «اگر دنبال جهاد هستید، به مدینه بیایید. چون خلیفه شما عثمان، دین پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را از بین برده و نابود کرده است.»
الكامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج3، ص58.

طبری از نقش بعضی از صحابه گرانقدر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در نقشه قتل عثمان پرده بر میدارد و مینویسد: «بعد از آنکه صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دیدند عثمان کارهایی نادرست و خلاف [دین و سنت] انجام میدهد و بدعتهایی را در دین به وجود آورده؛ صحابهای که در مدینه حضور داشتند به تمام ا

ابن اثیر مینویسد: «در داستان قتل عثمان، معاویه به ابوطفیل گفت: چرا شما عثمان را یاری نكردید؟ ابوطفیل در پاسخ معاویه گفت: تو چرا یاری نكردی؟ تو ای معاویه! در شام بودی و همه اهالی آن پیرو و مطیع تو بودند. معاویه به ابوطفیل پاسخ داد: آیا نمیبینی، من برای خونخواهی عثمان قیام كردهام؟!

یعقوبی مینویسد: «كسانیكه مردم را علیه عثمان، تحریك میكردند، طلحه و زبیر و عایشه بودند.» «عثمان به معاویه گفت: به خدا سوگند! تو میخواهی من كشته شوم تا به بهانه خون خواهی من، قیام كنی. برو و با نیروهایت به جانب من حرکت کن. معاویه رفت و برنگشت تا آنكه عثمان كشته شد.»

ابن قتیبه مینویسد: «عثمان، به طور عام به مردم شام و به طور خاص به معاویه و اهل دمشق نامه نوشت. او در نامه خود به معاویه و مردم دمشق مینویسد: به فریاد من برسید. زیرا مردم مدینه، تصمیم به قتل من گرفتهاند. ای معاویه!

ابن اعثم کوفی مینویسد: «طلحه و زبیر وارد خانه عثمان شدند و شروع به اعتراض كردند؛ زبیر به عثمان گفت: چرا ولید بن عقبه را والی كوفه كردی؟! عثمان گفت: عمر بن خطاب هم عمرو بن عاص و مغیرة بن شعبه را والی كرده بود.

از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده که فرمودند: «مردم در این امر (خلافت) از قریش پیروی میکنند؛ مسلمانانشان از مسلمانان آنان پیروی میکنند و کافرانشان از کافران آنان پیروی میکنند.»
صحیح مسلم، ج3، ص1451.

از استدلالهای ابوبکر در سقیفه، انحصار خلافت و رسیدن آن به قریش بود. انحصار خلافت در قریش، همان حکومت موروثی است. بنابراین وهابیت نمیتوانند ایراد بگیرند که اگر خلافت و امامت در جامعه موروثی باشد، این امر مهم همانند سلطنت پادشاهان و حکام خواهد شد و اگر اینچنین شد، امری ناپسند است.

ابوداود مینویسد: «اما اخبار مرسل؛ علما در گذشته بدان احتجاج میکردند. افرادی همچون سفیان ثوری و مالک و اوزاعی، تا اینکه شافعی آمد و در این رابطه نظری مخالف بیان کرد و احمد بن حنبل و غیره نیز از او تبعیت کردند.»
توجيه النظر إلى أصول الأثر، طاهر بن صالح، ج2، ص559.

غزالی باب حدیث مرسل مینویسد: «مرسل نزد مالک و ابوحنیفه و جمهور مقبول است و نزد شافعی و قاضی مردود است و همین مختار است.»
المستصفی فی علم الاصول، ج1، ص170.
مقاله: «بررسی روایت تکتف در صحیح مسلم»

مسلم نیشابوری در صحیح مسلم روایتی در مورد تکتف نقل کرده و این عمل را سیره و سنت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) معرفی میکند.

يحيی بن خلاد از عمويش رفاعه نقل كرده است كه وی نزد رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) نشسته بود، آن حضرت فرمود: نماز هيچ فردی كامل و صحيح نيست، جز اينكه اعمال وضو را همانگونه كه خداوند متعال دستور داده، انجام دهد؛ صورتش را بشويد و دستهايش را نيز با آرنجها بشويد، و سرش را مسح کند و پاهايش را تا بر آ