عرفانهای نوظهور
«اپوس دئی» فرقهای است مربوط به مسیحیت كه ریاضت و شکنجهی بدنی و تزکیهی نفس را در قالب عبادات خودآزارانه و تحقیر جسمانی انجام میدهد و اين اعمال را در راستای رستگاری و آمرزش روح میداند. در این بین سینما و تلویزیون با قدرت نفوذ و جذب خود در راه ترویج این فرقه بر آمده است؛ که این فرقه به نوعی بر گرفته از ادیان هندی میباشد.
شبکه شعور کیهانی، یعنی جهان هستی مادی توسط یکی از سه عنصر تشکیل دهنده خود که آگاهی است هدایت و کنترل میشود که این عامل غیر از خداست اما جای خدا را در محرک بودن و هدفمند کردن و تدبیر امور جهان گرفته است، خدا فقط خالق و صاحب آن است و امور جهان هستی بطور کامل به آن سپرده شده است و این یعنی نفی ربوبیت الهی در اداره جهان هستی همان چیزی که مشرکان میگویند؛ خالقیت از آن خدا و ربوبیت به دست غیر خدا.
شيطان كه توصيفگر هر موجود متمرّدى است، تبلور اوليهاش در ابليس بود، اما این اغواگرى شيطان، تنها در انسانهايى مؤثر است كه جانب شرّ را بر خير ترجيح مىدهند. اما خالصان و خداجويان حقيقى، گزندى از او نمىبينند. چنان كه شيطان خود بر ناتوانى خويش در اين زمينه اعتراف كرده، مىگويد: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ».
پایه و اساس عرفان حلقه مفهومی به نام هوشمندی یا شعور کیهانی است که شالوده تعالیم این فرقه است و برای عارف شدن باید به حلقههای آن متصل شد و چیزی غیر از اتصال به شعور کیهانی نمیتواند راهبر و پیشبرندۀ سیر عرفانی باشد: «اساس این عرفان بر اتصال به حلقههای متعدد شبکه شعور کیهانی استوار است و همه مسیر سیر و سلوک آنرا از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد.»
آنچه که طاهری پیرامون زیارت قبور گفته است در تضاد اساسی با آموزههای دینی است. از آنجایی که محورِ درمانیِ فرقهی حلقه بر موجوداتی به نام اجنه و ارواح سرگردان، استوار است و این موجودات به زعم طاهری عامل ایجاد بیماری محسوب میشوند، فلذا طاهری همه چیز را با محوریت و توجه به این موجودات مورد سنجش قرار میدهد.
اين كه صنعت سينماى هاليوود امروزه، در انحصار بزرگان يهود است، نيازى به اثبات ندارد. با مرور اجمالی پروتكلهاى جهانى يهود به سهولت مىتوان دريافت كه صهيونيسم بين الملل، به هدفى كمتر از تصاحب كامل دنيا و تشكيل حكومت واحد جهانى نمىانديشد و براى نيل به اين مقصود، ترويج خرافات مخصوصاً خرافات دينى را به عنوان يكى از راهكارهاى اساسى خود برگزيده است.
عالم ارواح عالم مجردات است و انسان میتواند با این عالم ارتباط برقرار کند، ولی نمیتوان اثبات کرد. به طور مثال اگر شخصی موجودی را ببیند و آن موجود ادعا کند که فرشته یا موکل آسمان یا زمین یا روح مرده یا زنده است نمیتوان آن را اثبات کرد. در این بین اشخاصی هستند که با کمک جن این کارها را انجام میدهند و ادعا میکنند که احضار ارواح کردهاند.
«جن» چون به طور ذاتی یک موجود نامرئی است، به خودی خود ترسناک است چه رسد به اینکه بخواهد انسان را با کارهایی بترساند، براساس ظاهر بعضی روایات، جن گاهی این کار را انجام میدهد و آن زمانی است که انسانها به حریم آنها وارد شوند. برای در امان ماندن از این ترس، معصومین (علیهمالسلام) سفارشهایی فرمودهاند، مانند: خواندن سورههای ناس، فلق، توحيد و كافرون.
زئوس میگوید: رعایت حجاب برای کنیزان واجب نیست، نه تنها واجب نیست، بلکه طبق فقه شیعه و سنی باید کنیزان را از داشتن حجاب منع کرد(!) اما با بررسی روایات شیعی که بیشتر آنها مربوط به حجاب در نماز برای کنیزان است، میتوان نتیجه گرفت که کنیزان در پوشش سر و یا نپوشاندن آن آزادند، اگرچه عفاف و پوشش در هر حال برتری و استحباب دارد. همچنین نمیتوان به روایات تنبیه کنیزان در صورت پوشاندن سر، اعتماد چندانی کرد.
رويكرد هاليوود در مورد دینزدایی، مثل ديگر رويكردهايش ناظر به فكر، برنامه ريزى و انديشهی قبلى است. هاليوود با تمرکز بر اعتقادات مختلف دینی قصد دینزدایی، در بستر جوامع مختلف دارند. در بخشی از فیلمها که به موضوعات مرتبط با دین میپردازند، فرشتگان را به عنوان موجودات سرکش نسبت به خدا به تصویر میکشند.
امروزه قدرت رسانه از مهمترين عوامل اقتدار اجتماعى كشورها محسوب مىشود. كسى كه رسانه را در اختيار داشته باشد و خوب مديريت و هدايت نمايد، مىتواند نقش كنترل اجتماع را به آسانی در جامعه ايفا نمايد. غرب به کمک همین ابزار قوی توانسته جامعهی خود را سکولاریزه بکند. در این بین سینما با تخریب شخصیت پیامبران و نگاه موضعی به زندگی آنان افکار مردم را هدف قرار دادهاند.
بنیانگذار فرقهی حلقه آنچنانی که خودش هم معترف است، کاملا از قرآن و منابع دینی بیاطلاع است. او برای اتصال و ارتباط با خداوند متعال، طریقهی جدیدی را بنا نهاده است که نهتنها در متون دینی اشارهای به آن نشده است، بلکه در تضاد با دین است. استنادات قرآنی او برای آبروبخشی به حلقهی وحدت جمعی و سایر آموزههای خرافی حلقه، کاملا اشتباه و تفسیر به رأی و گواه عدم واقعیت این آموزههاست.
با نگاهی به آثار بنیانگذار فرقهی انحرافی حلقه، یکی از اولین مواردی که فورا جلب توجه میکند، تقسیم بندیهای او پیرامون عرفان است. طاهری در یک تقسیمبندی، عرفان را به عرفان کمال و عرفان قدرت، تقسیم و شاخهها و ویژگیهای هرکدام را بیان کرده است. مطابق با تقسیمبندیِ طاهری، تمام جریانات عرفانیِ گذشته و حال، بجز حلقه، در قسمِ عرفان قدرت، قرار میگیرند و تنها یک طریقه بر سبیل صحیح و صواب قرار گرفته و آن روش ابداعی اوست.
سينما همچون ساير ابزار و رسانههای فرهنگى- هنرى بهمثابه تيغ دو دمى است كه هم میتواند در راستاى اصلاح، هدايت و تعالى جامعه عمل كند و هم در راستاى فساد و تباهى و گمراهى و سقوط جامعه گام بردارد. لذا غرب و در رأس آن، هالیوود به کمک این ابزار به شدت بر علیه ادیان مخصوصاً اسلام گام برداشته، و با استفاده از فیلمهای معناگرا دین و وجود خدا را خرافه میپندارد.