امام حسین
فضیلت قبر امام حسین (علیهالسلام) از زبان عالم اهل سنت
توبه کردن نیاز به دلیل و نشان دارد و در تاریخ، نشانی از توبهی یزید ثبت نشده است. افزون بر این که در توبه شرایطی هست که یکی از آنها جبران مافات است که چنین چیزی از یزید صورت نگرفته، بلکه او انبوه جنایتها را تا پایان عمر انجام داده است.
در شبکه ماهوارهای وهابی، روایتی در ردّ عزاداری از امام حسین(ع) نقل شده که باید گفت سند روایت مرسل است و ممکن است نهی در روایت، به سبب موقعیت خاص حضرت زینب(س) و امکان سوءاستفاده دشمن و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر بازماندگان باشد. در آن شرایط حساس، بانوی کربلا رسالت بزرگی را به دوش میکشید و هرگونه اظهار ضعف از سوی ایشان، در مأموریتشان خلل ایجاد میکرد.
در ایام حزن و اندوه اهل بیت(ع)، عبدالحمید به تاریخ قیام امام حسین(ع) پرداخت و در تحلیل خود از این قیام، نتیجه گرفت که نصرت تنها در دست خداست؛ هرچند این عبارت صحیح است و شیعه نیز همین اعتقاد را دارد، اما ادبیات عبدالحمید این شائبه را ایجاد میکند که او اشارهای به شبهه وهابیت در توسل و استغاثه دارد که کلام صحیحی نیست.
شبهه کردهاند که چرا امام حسین(ع) در ماه حرام جنگید؛ در پاسخ گفته میشود که قیام امام حسین(ع)، عدم بیعت با یزید و نهی از منکر نسبت به حاکمی بود که مشروعیت حکومت بر مسلمانان نداشت؛ همچنین امام به قصد جنگ از مکه به کربلا نرفتند. احترام ماه حرام نیز در برابر کسانی است که آن را محترم بشمارند.
ایراد گرفتهاند که هیچ پدری فرزند کوچکش را در تیررس دشمن قرار نمیدهد؛ در پاسخ باید گفت که کیفیت شهادت حضرت علی اصغر به دو صورت نقل شده است؛ اما بر فرض صحت این قول که امام فرزندش را بر دست بلند کرد و از دشمن آب طلبید، بعید شمردن آن بیمعنی است؛ اتفاقاً پدر غیرتمند با این احتمال که ممکن است دشمن دلش به رحم آید و با چند قطره آب، جان فرزندش را نجات دهد، از این کار ابا نمیکند.
ایراد گرفتهاند که وقتی میدانید امام حسین(ع) بهشتی و سعادتمند شده است، عزاداری برای او بیمعناست؛ در پاسخ گفته میشود که گریه و عزا برای شهدای کربلا، برای عاقبت آنان نیست، بلکه به جهت محبت و بزرگداشت آنان است؛ همچنین آثار و برکاتی نیز بر آن مترتب است.
محبت اهل بیت(ع) برای اهل سنت، جزء لاینفک ایمان آنهاست؛ به طوریکه اگر محبت اهل بیت(ع) را نداشته باشند، ایمان آنها مشکل دارد.
وهابیت عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و میگویند شیعیان بدعت گزار هستند، چون در دین عزاداری نبوده است. ابن تیمیه در این باره میگوید: از حماقتهای شیعیان است که هر ساله برای کسی که سالها پیش کشته شده، ماتم گرفته و نوحه سرایی میکنند. این در حالی است که عزاداری از سنتهای نبوی و قرآنی است.
یکی از معجزات و کرامات امام حسین (علیهالسلام)، تلاوت قرآن توسط سر مطهر ایشان بعد از شهادت حضرت است؛ وهابیت خبیث که همواره دشمنی خود را با حضرات اهل بیت (علیهمالسلام) به اثبات رسانده، منکر این معجزه و کرامت خاص از سیدالشهداء (علیهالسلام) شده است؛ اما علاوه بر علمای شیعه، عالمان اهل سنت نیز این کرامت را در کتابهای معتبر خود ذکر کردهاند.
اگر مذهب ما برای عزاداری، دست ما را نبسته بود، برای امام حسین (علیهالسلام) شدیدتر از شیعیان عزاداری میکردیم. ما باید با اخوت و برادری، مسیر امام حسین (علیهالسلام) را ادامه دهیم.
شخصیت امام حسین (ع) از دو جهت دارای اهمیت فراوان است؛ اول آنکه ایشان از تبار پیامبراکرم (ص) هستند و امامت و خلافت امت اسلام در جملهی «حسین منی» مختصر میشود و دوم آنکه تبیین و تشخیص اسلام ناب محمدی از اسلام تحریف شدهی اموی، در جملهی «و انا من حسین» بیان میشود.
واقعهی عظیم عاشورا و نهضت الهی امام حسین (ع) ماموریتی الهی بود که به بهترین وجه علیه طاغوت زمان صورت گرفت؛ اما باید گفت این قیام به قدری مورد توجه پروردگار عالم قرار دارد که حتی خاک سرزمین محل شهادت سیدالشهداء (ع) و یاران باوفایش نیز اهمیت فراوانی دارد، و علاوه بر علمای شیعه، محدثان اهلسنت نیز به عظمت خاک کربلا در بیان رسول خدا (ص) اعتراف کردهاند.
در مورد اسلام شروع به مطالعه و تحقیق کردم و فهمیدم دین اسلام دین جهانی، کامل و زیبا است. قبل از اسلام، بودایی بودم و با مسیحیت آشنا؛ بعد از 11 سپتامبر بر روی ادیان و مذاهب مطالعه و با اسلام مقایسه کردم و به این نتیجه رسیدم دین صحیح، اسلام است، ... به عشق روضههای مولایم امام حسین (علیهالسلام) فارسی یاد گرفتم.