شبه معنویت های شرقی

مرگ پایان زندگی انسان نیست، بعد از مرگ حیاتی دیگر یا مرحلهای دیگر از حیات انسانی آغاز میشود. لذا مرگ یک امر واقعی است و باید نسبت به آن نگاهی واقعبینانه داشت نه اینکه با رویکردی کاربردی و با اصالت بخشیدن به انسان (اومانیسم) و این جهان (سکولاریسم) از مرگ هم به عنوان ابزاری برای بهبود وضعیت انسان در دنیا استفاده برد.

در این آیین مسجد و معبد و بت و رسم و ختنه کردن وجود ندارد. شیخکبیر در اشعار خود از توحید سخن میگفت و معابد مسلمانان و هندوان و مسیحیان را مقدس میشمرد. کبیر، «رام» هندی و «الله» اسلامی را یکی میدانست و به تناسخ اعتقاد داشت و مانند هندوها دعا میکرد که از گردونهی کرمه و توالی مرگ و تولد، رهایی یابد...

آيين کریشنا مورتی كه برگرفته از يكى از كهنترين آيينهاى هندى است، معتقد است كه آزادى و نجات انسان، براى رسيدن به غايت خويش، فقط از راه خويشتنشناسى تحقق مىپذيرد. وصول به غايت و حيات حقيقى انسان، با انجام دادن مراسم قشرى عبادى و رياضتهاى طاقت فرسا، حاصل نمىشود بلكه فقط با كشف و شهود مىتوان به واقعيت مطلق نايل آمد.

در معنويتى كه اشو مطرح میکند، دو ركن وجود دارد: مراقبه و سكس! اشو بر اين عقيده است كه افرادى كه آزادانه به ارضاى تمايلات جنسى اقدام كنند، بعد از گذشت مدتى، اين مسئله را رها كرده، وا میگذارند چون برايشان مسئلهای عادى و پیشپاافتاده خواهد شد. درواقع، اشو به اين خاطر دستور به روابط آزادانه میدهد كه ذهن، انسان را رها كند و انسان با قلبش خدا را بيابد.

امروزه دیگر فرقهسازی، تنها بحث ترویج افکار انحرافی، خرافهگرایی و توسل به موهومات مطرح نیست، و تنها در قالب دین و مذهب ساختگی مثل بهائیت و وهابیت شکل نمیگیرد بلکه ممکن است از فرقهی جدیدی مانند مکتب اکنکار، فالون گونگ، رامالله و همهی گروههای شبه عرفانی یا ورزشی به نام یوگا، هیپنوتیزم و ... نیز شکل فرقه به خود بگیرد.

استکبار جهانی با راهاندازی فرقههای مختلف در تعداد بسیار زیاد و در سطح وسیع، قصد پیچیده کردن مسیر وصول به حق را دارد. به طوری که طالب مسیر حق با باورهای ضدونقیض مواجه میشود. انتظاری که از دین وجود داشت کسب معرفت نسبت به خویشتن و خالق هستی بود ولی در عرفانهای نوظهور این هدف اصیل تنزل یافته و به کسب آرامش در زندگی تبدیل شده...

به طور کلی مدیتیشن دو هدف کاذب که عبارتاند از: درک و بینش متفاوت از حقیقت و دیگری حل مسائل زندگی است دنبال میکند؛ در صورتی که پیگیری کمال مطلق (آرامش) با ساحت محدود مدیتیشن که خلاصه در جسم است امکان ندارد. با مقایسه و پیگیری مراحل مدیتیشن و سلوک الهی در مییابیم که ساحت عرفان اسلامی در مقایسه با مدیتیشن، فراگیرتر، یعنی تا بینهایت است.

دالایی لاما اعتقاد دارد دین امری فردی است، اما با تغییر افراد به تغییر جامعه و اجتماع میانجامد. وی از آنجا که حقیقت و طبیعت انسان را در همهجا و همه زمانها یکسان میشمارد، مذاهب مختلف را برای جامعه مطرح میداند؛ زیرا به نظر او مذاهب مختلف در واقع با رنج و مسائل اساسی انسان سروکار دارند. از آنجا که طبیعت انسان و رنج، یکسان باقی ماندهاند، مذاهب نیز هنوز موضوعاتی مطرحاند.

اساس مکتب ذن، بوداست و این آیین مملو از ایدههای فرهنگ هندو است. نفی منطق و عقلانیت از دیگر مؤلفههای آیین بودیسم است. آیین ذن با هرگونه تعقل، خردورزی و ذهنگرایی مخالف است. ذن در میان تمامی مکتبها و فلسفههای شرق تنها مسلکی است که تأکید فراوان بر نفی منطق و تحلیلهای عقلی دارد. در این رابطه با دو گونه تعبیر مواجه میشویم...

ریشههای عقیده تناسخ، نخستین بار به صورت مکتوب در اوپنیشادها به چشم میخورد. طبق اعتقاد هندوان، روح آدمی یک سلسله توالد و تجدید حیات را طی کرده، پیاپی از کالبدی به کالبد دیگر در میآید. تناسخ، تنها به معنای انتقال روح به کالبد انسان است. در آیینهای عرفانی هندی، تناسخ به معنای عام به کار رفته است.

قوم آریایی رفتهرفته افسانهها، حکایات، داستانها و سرودهایی را از طریق روحانیون رواج دادند. آنها برخی قوای طبیعی را تقدیس میکردند، چندگانه پرست بودند و خدایان متعددی میپرستیدند، شراب مقدس مینوشیدند و به آتش بهعنوان یک پدیدهی مقدس احترام میگذاشتند. مجموعهی سرودها و حکایات روحانیون بهصورت کتابی مقدس به نام «ودا» درآمد...

پاسخ هر فرقه به این پرسش هرچه باشد، معیار دقیقی است که با آن میتوان سستی یا استحکام شالودهی آن مکتب را به دست آورد. در بسیاری از جنبشهای معنوی، «کشف حقیقت و دستیابی به آن»، هدفی مشترک و البته مبهم، معرفی میشود. چنین هدفی اگرچه به خودی خود درست است؛ مشکل این است که هر شخص یا گروه، حقیقت را بهگونهای متناسب با ایدههای خود تفسیر میکند و...

محمدعلی طاهری با طرح شعور كيهانى و سعى در بهرهگیری از آن، مدعى فرا درمانى شده و ادعا میکند كه عيسى (ع) نيز از همين روش در زنده كردن مردگان استفاده كرده بود او مدعى شفا دادن بيماران لاعلاج و حتى مادرزادى است روش فرا درمانى او نيز در سه بخش: راه دور، راه نزديك و درمانهای كمكى خلاصه میشود كه مطابق آن، شرکتکنندگان میتوانند با اسكن كردن...

به نظر دالایی لاما اساس طبیعت اولیهی انسان، متین، مهربان و خوب است نه مهاجم و متجاوز. این از جمله اصول بوداست. به نظر او انسانیت در طول تاریخ یکسان و دست نخورده باقی مانده است و خواهد ماند. تغییرات نوین برای زندگی انسان سطحی هستند و مسائل زندگی و رنج هنوز باقی هستند. تهاجم تنها بخشی از زندگی است امّا نیروی غالب زندگی عاطفهی انسان است.