شبه معنویت های شرقی

یکی از عرفانهای نوظهور عصر حاضر آیین اشو میباشد که بر گرفته از آیین تانترا است. اشو با عبادتهايى كه اديان و مذاهب به افراد ياد مىدهند، مخالف است و معتقد است كه عبادت، بايد خودجوش باشد. در تعاليم اشو آمده است: ادیان و مذاهب و همهی آنها به تو آموزش عبادت مى دهند ولى در واقع، آنها تو را از نيايش، تهى مى كنند.

سایبابا خود را برهما، خدای خالق و هستی بخش میپندارد و از مردم میخواهد، تا او را ستایش و تعظیم کنند؛ به او عشق بورزند، تا به آرامش و عشق برسند؛ آرامش و عشقی که در ملکوت تجربه کردهاند، فطرتشان از آن آگاه است و در این جهان نیز به دنبال آن میگردند. حال اینکه کمال مطلقی که فطرت خواهان خشوع در پیشگاه اوست کجا و یک انسان نیازمند و محدود کجا؟

احمد اسماعیل که خود را «احمد الحسن یمانی» معرفی میکند یکی از مدعیان مهدویت است که خود را فرزند حضرت مهدی (علیهالسلام) میداند. وی رؤیا و استخاره را دو حجت برای صدق ادعایش و گرویدن مردم به خود معرفی میکند و این در حالی است که استفاده از خواب و رویا در میان مدعیان دروغین جایگاهی ویژه دارد.

احمد اسماعیل یکی از مدعیان اخیر مهدویت است که خود را «احمد الحسن یمانی» و فرزند امام مهدی (علیهالسلام) و نمایندهی او و جانشین حضرت معرفی میکند. روش این فرقهی منحرف در ادعای خود، براساس تقطیع روایات، بازی با الفاظ، تزویر و دروغگویی، عدم امانت در نقل روایت، اخذ روایات ضعیفِ سنّی و... میباشد.

بوداییان تبت برای مقام دالایی لاما اهمیت بسیاری قائلاند و آنها را تناسخهای بودای مهر میدانند که برای خدمت رسانی به مردم تجسمی دوباره مییابد. دالایی لاما ترکیبی مغولی-تبتی به معنای «اقیانوس خرد» است. ایمان به سحر و افسون و حرکات جادویی از اعتقاداتی است که بوداییان تبت از هندوان اخذ کرده و با دین خود درآمیختهاند.

فالون دافا یکی از فرقههای نوظهور در چین است که پیروان خود را دعوت به تزکیه میکند که برگرفته از حرکتهای یوگا است. لی هنگ جی سرکرده این فرقه، پیروان خود را دعوت به پرستش خود میکند و از آنها میخواهد که جهت تبرک عکسی از خود را در خانه داشته باشند. متاسفانه این فرقه چندین سال است که در ایران در حال تبلیغ است و پیروانی را به خود جلب کرده است.

مدتی است که فرقهای با عنوان انصارالمهدی، خود را شیعه معرفی کرده است و در حال تبلیغ و بیعت گرفتن از مردم با شخصی ملقب به یمانی از طریق اینترنت و مسنجرها در تمام نقاط جهان هستند. این فرد با این که سید نیست، و اصل و نسب او از طایفه «صیامر» بصره، معلوم و معروف است، عمامه سیاه پوشید، و در مجامع عمومی ظاهر شده است.

آیین بودا یا همان مكتب بوديسم جهان را بدون آغاز و انجام تفسير مىكند. و از عنصر «رنج» و ريشه يابى رنج و رهايى از رنج در پرتو قانون «كارمه» بر اساس سمساره كه اسارت انسان در چرخه تناسخ و حلول در ابدان مختلف از موجودات مختلف است تا به «نيروانه» در اثر رياضتهاى سخت و دشوار كه با عزت نفس و كرامت وجودى انسان سازگارى ندارد سخن میگوید.

در عرفانهای نوظهور، فرد، با انجام فعالیتهایی که در دنیای مادی نشانهی خوشحالی است، خواهان رسیدن به آرامش روحی است. اما در عرفان حقیقی، چنانچه بسیاری از عارفان در بازشماری مراحل سیر و سلوک اسلامی به مرحلهی طمأنینه و سکینه اشاره کردهاند. بهجت و سرور یکباره از درون سالک متبلور میشود و هستی او را قبضه میکند.

سای بابا، پیامبر دروغین است که با تبلیغات گسترده و فریبنده به تبلیغ آئین خود مشغول است. او با سوء استفاده از جهل و نادانی و دلبستگی هواداران به خودش، و با استفاده از بمباران محبتی آنها و همچنین ارائۀ تعالیمی ساده، و با انجام کارهای خیرخواهانه مانند ساخت مدرسه و بیمارستان و صدور تردستیها و شعبدهبازیها و با شعار فریبندۀ حقانیت و برابری تمام ادیان، به دنبال طرح دین و مکتبی نوین بنام «مکتب سای بابا» است.

به نظر میرسد انحصار اخلاق به یوگا آن هم شاخهای از یوگا یعنی کریایوگا روا نیست؛ زیرا از یکسو امروزه مکتبهای فراونی در حوزهی اخلاق وجود دارند که همه مدعی انحصارند و طبعا ادعای آنها با ادعای یوگاناندا سر ستیز دارد. از سوی دیگر حصرگرایی اخلاقی با ادعا ثابت نمیشود بلکه باید برای آن دلیل و منطق معتبر ارائه کرد.

اعتقاد به اصالت طبیعت و حیات مادی موجب محدودیت دید ماورائی این مکتب است، هر چند که ژرفنگری در لایههای پیدا و پنهان طبیعت را به ارمغان میآورد؛ غایت سیر و سلوک را به شدت ساقط کرده، به نیروی جهانی فرو میکاهد. خدایی که متحرک است و در جایی که با حرکت به آنجا میرسد، نیست. خدایی که از اجزاء متضاد ترکیب شده، به اجزایش نیازمند و وابسته است.

دالایی لاما برای زندگی دنیایی ارزشی بسیار قائل است. اما در تفکر اسلامی طرز نگرش نسبت به دنیا متفاوت است. خداوند انسان را به دنیا آورده است تا بندگی کند نه زندگی. آنچه انسانها شبانهروز انجام میدهند افعال مختلف و متنوعی است که نام زندگی بر آن مینهند. آنها میپندارند که آمدهاند تا زندگی کنند.

تولتک انسان را از تمامی ارزشهای اخلاقی و دینی، قوانین اجتماعی و باورها خالی و تهی میدانند، آنها بر این باورند که، آنگاه که انسان به دنیا میآید هیچ نمیداند و تمامی دانستههای او را جامعه به صورت رؤیا به او میدهد. اما دیدگاه تولتکها مشتمل بر بدبینی زیادی نسبت به انسان است. در این دیدگاه انسان موجودی بیاراده و بسیار ضعیف فرض شده است.