نقد ابن تیمیه

ابنتیمیه مؤسس فرقه سلفیه است. ابنتیمیه به راحتی حکم به تکفیر شیعیان میدهد و شیعه را از خوارج بدتر می داند. سلفیهای معاصر نیز به پیروی از ابنتیمیه چنین افکاری دارند.

در حالی که بیشتر بزرگان و علمای اهل سنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، اما ابنتیمیه حرّانی، تئوریسین فکری وهّابیت میگوید: «محمد بن جریر طبری و دیگر علمای علم تاریخ و انساب گفتهاند: حسن بن علی عسکری (علیهما السّلام) فرزندی نداشته و اولادی هم از خود باقی نگذارده است.»

ابن تیمیه در راستای پیروی از سیره بنیامیه، مبنی بر کاستن از جایگاه والای اهلبیت (علیهمالسّلام) و اهانت به آن حضرات، در یاوهای دیگر به حزن و اندوه حضرت زهرا در فراق پدر بزرگوارش اعتراض و آن را مورد نکوهش قرار داده است. همچنین وی در بسیاری از موارد، فضایل آن حضرت که مورد اتفاق شیعه و سنّی است را انکار نموده است.

اعتقادات وهابیت در موضوع توحید اعتقاداتی سست و بیپایه است. اعتقادی که منشاء آن، برگرفته از روایات کتابهایی مشهور به صحاح ستّه اهلسنت است. از باب نمونه یکی از معتقدات ابنتیمیه، بنیانگذار فرقه وهّابیت، اعتقاد به جسمانیت خداوند سبحان و اثبات لوازم آن همچون داشتن صورت، دست، پا و کارهایی چون راه رفتن، خندیدنش و مانند اینهاست.

قرآن به عنوان منبعی الهامبخش مورد توجه عالمان جهان اسلام است. ابنتیمیه نیز از این امر مستثنی نیست و با عدم قبول مجاز در قرآن، به مخالفت با علمای جهان اسلام ایستاده است. این در حالی است که مجاز از حقیقت ابلغ است و افزون بر آن علمای نخستین اهل سنت به مجاز اشاره کرده و آن را تایید کردهاند.

عقل به عنوان یکی از منابع شناخت در درک مفاهیم و مبانی مورد استفاده قرار میگیرد. این در حالی است که در یکی از شاخصههای اصلی در مبانی سلفیه، عقلستیزی و مخالفت با کارکردهای عقلی است. همین امر سبب شده است که سلفگراها در باب خداوند قائل به تشبیه و تجسیم گردند.

در این که ابن تیمیه ناصبی است یا شیعه ستیز اختلاف وجود دارد. اکثر علمای شیعه معتقدند که ابن تیمیه ناصبی و اهل بیت ستیز است. اگر کسی به کتاب منهاج السنه مراجعه کند، مشاهده خواهد کرد که ابنتیمیه ناصبی است.

بیشتر علمای اهل سنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، از باب نمونه مسعودی شافعی، یکی از بزرگان شافعی مذهب در کتاب معتبر «مروج الذّهب» تصریح به ولادت حضرت مهدی کرده است. اما در این میان، گروهی از شبههگران وهّابی با ترفندهای گوناگون به تشکیک در این موضوع پرداختهاند.

ابن تیمیه بر خلاف اکثریت عالمان مسلمان میگوید اصلا آیه ولایت در حق علی (علیهالسلام) نازل نشده است. وی می گوید علی (علیهالسلام) فقیر بود و پولی نداشت که بتواند زکات بدهد تا این آیه در حق او نازل شده باشد!

ابن تیمیه یکی از مشهورترین فضیلتهای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را منکر شده و دروغ خوانده و ادعا میکند که سند حسن یا صحیحی برای این حدیث نیست که نشان از این است که غرض او اظهار دشمنی با اهل بیت (علیهمالسلام) و نصرت دشمنان آنهاست،در حالیکه این روایت صحیح السند است و کسانیکه در مورد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) مطلبی نوشتهاند غالباً این روایت را جزء فضائل آن حضرت، ذکر کردهاند.

بزرگان اهل سنت به خوبی چهره ابن تیمیه را شناخته و با مطالبی که در کتابهای خود آوردهاند درباره او افشاگریها نمودهاند. از باب نمونه «شوکانی» در معرفی محمد بخاری حنفی میگوید: «محمد بخاری حنفی از ابنتیمیه بسیار متنفر بود تا جایی که در مجلسش تصریح میکرد که هر کس ابنتیمیه را «شیخ الاسلام» بداند کافر است.

امير صنعانی از پیامبر اکرم نقل میكند: «هر كسیکه به علی فحش بدهد، به من فحش داده است، و هر كسیکه به من فحش بدهد، به خداوند فحش داده است.» و میگوید: این حدیث صحیح است. ابنتيميه نیز میگوید: بسياری از صحابه، به حضرت علی (عليهالسلام) فحش میدادند و بغض ايشان را داشتند و با ايشان به جنگ پرداختند.

ابن تیمیه میگوید زمانی فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) درخواستی کرد و او به فاطمه خواستهاش را نداد، پس ابوبکر، خلیفه پیامبر نیز میتواند خواسته ایشان را برآورده نکند؛ ابوبکر به کسی در طول عمرش ظلم نکرده و فاطمه هم معصوم نیست که هر چه بخواهد حقش باشد.

ابن تیمیه شهادت دادن خدا و رسول را بر انفاقهای ابوبکر بدون ذکر سند، دلیل میآورد، که این سخن حقیقت ندارد و در مورد انفاقهای ابوبکر تنها چیزی که آمده است این است که او دو شتر به پیامبر اکرم در هنگام هجرت از مکه به مدینه داد که با شرط گرفتن ثمن آن مورد پذیرش پیامبر قرار گرفت و انفاقهای دیگری که به او نسبت دادهاند، با وضعیت معیشتی او و پدرش قبل از بعثت منافات دارد.