تصوف

02/09/1400 - 10:18

لفظ شیعه در زمان حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بر چهار تن از صحابه اطلاق می‌شد که عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر. این افراد از جمله کسانی هستند که در مسئله‌ خلافت و امامت، حضرت علی (علیه‌السلام) را خلیفه‌ بلافصل پیامبر می‌دانستند با این وصف، و با توجه به این که نظریه‌ ‌شیعه در مسئله‌ امامت به نصوص کتاب و سنت مستند گردیده است

02/08/1400 - 15:08

اقطاب و مشایخ فرقه صوفیه گنابادی مسئله خلافت را ریاست ظاهری و امامت را به ریاست و ولایت باطنی تعبیر کردند. یکی از مروجان این فرقه، درباره مسئله خلافت قائل به این است که خلافت همان حکومت ظاهری بر مردم و امری غیر انتصابی، بلکه امری انتخابی است که اراده مردم در تعیین و انتخاب خلیفه مؤثر و دخیل است. درحالی که این نظریه دقیقا همان نظریه اهل سنت است.

02/08/1400 - 13:09

بزرگان و نظریه پردازان این فرقه، خلافت و امامت ائمه اطهار (علیهم السلام) را به دو جنبه ظاهری و باطنی تقسیم کرده و از خلافت به ریاست ظاهری و از امامت به ریاست و ولایت باطنی و معنوی تعبیر کرده‌اند. ایشان خلافت را شأن ائمه اطهار (علیهم السلام) نمی‌دانند، چراکه معتقدند که خلافت، حکومت ظاهری بر مردم و امری انتخابی است. درحالی‌که امامت، ولایت معنوی و باطنی و امری انتصابی برای دستگیری، هدایت و ارشاد نفوس انسان‌ها است.

02/06/1400 - 09:09

صلاحی با سوءاستفاده از سهو النبی سعی دارد مقامی همسنگ پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای اقطاب صوفیه بتراشد و معتقد است در جایی‌که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اشتباه می‌کند، امکان خطا برای قطب سابق هم متصور است و تابنده به خطا مهندس جذبی را بعنوان قطب معرفی کرده است. همانگونه که خود بارها در انتخاب مأذونین دچار اشتباه شده است.

02/06/1400 - 08:27

مصطفی آزمایش شیخ مأذون فرقه صوفیه گنابادی اولین نفری بود که عَلَم مخالفت و عدم بیعت با سید علیرضا جذبی را بلند کرد. مصطفی آزمایشی که شیخی سیاست زده و سیاسی‌کار است و اقطابی سیاست زده همچون سلطان حسین تابنده و علی تابنده و همچنین قطبی فوق‌العاده سیاسی همچون نورعلی تابنده داشته است، نمی‌تواند بپذیرد که مرید قطبی شود که در مسئله سیاست خنثی است و میلی به سیاست ندارد.

02/06/1400 - 08:26

یکی از روش‌های جذب مردم در فرقه صوفیه گنابادی، بالا بردن مقام و جایگاه بزرگان صوفیه است. دراویش گنابادی، بزرگان خود و حالات و رفتار آن‌ها را با حضرات معصومین (علیهم السلام) مقایسه کرده و ایشان را هم‌شأن و رتبه حضرات معصومین (علیهم السلام) می‌دانند. صلاحی حالات محبوب علیشاه را همانند حالات امام حسین (ع) می‌داند و در تشبیهی دیگر حالات نورعلی تابنده را همانند حالات پیامبر اکرم (ص) دانسته و خود را علی زمان معرفی می‌کند.

02/06/1400 - 08:23

گزارشات تاریخی نشان‌دهنده این است که بزرگان صوفیه برای رونق بخشی مجلس سماع خود، در ابتدا از أمردان (نوجوانان و جوانان زیبارو) استفاده می‌کردند ولی درعین حالی که مجلس سماع، مجلسی مردانه بود به‌تدریج پای زنان نیز به سماع باز شد. احمد جام از بزرگترین صوفیان مخالف سماع، به شدت به این مسئله تاخته و رقص سماع را خلاف شرع و برخواسته از هوی و هوس می‌داند.

02/05/1400 - 10:25

در رژیم دیکتاتور پهلوی که خون جوانان مباح و حق‌جویان تحت تعقیب بودند، دراویش صوفیه در آزادی کامل، دارای احترام بوده و به چپاول اموال مردم در نواحی شهرستان گناباد مشغول بوده‌اند و به دلیل نفوذ این خاندان در سلطنت طاغوت، تظلم خواهی مردم نیز راه به جایی نمی‌برد. اسماعیل صلاحی مدعی قطبیت این فرقه پس از مرگ تابنده، با انتشار تصاویری از اجداد خود با رضاشاه پهلوی به این ارتباط ناپاک مباهات کرده و هیچ ابایی از بیان ارتباط دراویش با خاندان منحوس طاغوت ندارد.

02/05/1400 - 09:39

افراد و گروه‌هایی هم‌نوا با دشمنان اسلام از تلفیق دین و سیاست وحشت داشته و حیات اجتماعی خود را در خطر می‌بینند. از جمله سران فرقه صوفیه که با شعار دروغ عدم دخالت در سیاست، همواره مریدان خود را از ورود در سیاست نهی کرده و حتی در مورد تقلید در شریعت ایشان را به افراد سکولار ارجاع می‌دادند!

02/04/1400 - 10:21

صلاحی برای اینکه بتواند بگوید که نورعلی تابنده در انتخاب مشایخ خود اشتباه کرده است، در سخنرانی خود می‌گوید همان‌طور که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) در طول دوران خود دچار اشتباهاتی شدند، اقطاب هم اشتباه می‌کنند. صلاحی معتقد است که حضرت علی (ع) در دو مورد، در عزل و نصب هایی که داشته است دچار اشتباه شده است.

02/04/1400 - 08:43

صوفیان گاهی پا را از این فراتر نهاده و برای فرار از شریعت به این آیه شریفه متوسل می‌شوند :« وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّی يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»[2] و می‌گویند غرض از عبادت وصول به یقین بوده است وقتی انسان به یقین برسد دیگر نیازی به عبادت نیست! به همین دلیل گروهی از آنها پشت پا به احکام شرع می‌زدند.

02/01/1400 - 13:13

انسان اشرف مخلوقات است و در ادیان الهی چنان مقام والایی دارد که از او با عنوان خلیفةالله یاد می‌شود . چگونه ممکن است با خفت نفس به درک و وصال حق رسید؟! رسول اكرم (ص) فرمودند: «بر هيچ مسلمانى جايز نيست كه خود را ذليل و خوار نمايد.»

02/01/1400 - 12:45

حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) مسلمین را از گرایش به ریاضت منع کرده‌اند . ایشان به عثمان بن مظعون که ترک کار و زندگی کرده و به مسجدنشینی و انجام عبادت روی آورده بود، فرمودند: «ان الله تعالی لم یکتب علینا الرهبانیة. انما رهبانیة امتی الجهاد فی سبیل الله[2] خداوند متعال بر امت من رهبانیت را مقرر نداشته است، و رهبانیت امت من همان جهاد در راه خداست.

صفحه‌ها