پرسش و پاسخ

پیشفرض این سوال اشتباه است، نه در قرآن و نه در کتابمقدس، در مورد برج نمرود ذکری به میان آورده نشده است، کتابمقدس به صراحت به برج فرعون اشاره نکرده، اما در آن میتوان قرائنی برای وود چنین سازهای یافت و از طرفی اگر اثبات شود نمرود برج بابل را ساخته، باز هم اختلافی با قرآن پیش نمیآید، زیرا صدها سال فاصله بین داستان نمرود و فرعون در هر دو کتاب است.

علیمحمد باب جوانی جاهطلب بود که مدتی در مکتب کاظم رشتی رئیس دوم مسلک شیخیه تحصیل کرد و پس از مرگ استاد، ادعای بابیت و مهدویت خود را مطرح نمود. این در حالیست که سران بابی و بهائی، پیش از انکار مهدی موعود شیعیان، بارها به وجود حضرت بقیة الله (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اعتراف، اما پس از فرقهسازی، شیعیان را متوهم معرفی نمودهاند.

یکی از پدیده های تاریخی و اجتماعی که پیروان ادیان مختلف با آن مواجه بودند و نمی توان آن را انکار کرد، انشعاب و تفرّق در عقاید اساسی یا مسایل فرعی است. این انشعاب تا زمانی که به نزاع نیانجامد، پذیرفتنی است.

بر اساس آموزههاى اسلامى کسى که منکر خدا باشد، یا براى خداوند شریک قائل شود و یا پیامبرى حضرت خاتم الأنبیاء (صلّى الله علیه وآله) را قبول نداشته و یا یکى از ضروریات دین اسلام را منکر شود، کافر بوده و کافر هم نجس است. در حقیقت نجاست کفار یک نوع آلودگى باطنى است که آثار آن به جسم آنها نیز سرایت کرده و فایده مهم پرهیز از آنها حفظ عقاید و اخلاق جامعه مىباشد.

کارلوس کاستاندا مروّج عرفان ساحری، در 25 دسامبر(1935.م) در نزدیکی «سائوپائولو» یکی از پر جمعیتترین شهرهای برزیل به دنیا آمد. در ایران هم فرقه ابرآگاهی، به سرکردهگی محمد بابایی مجری عرفان سرخپوستی در کشوربود، عرفان سرخ پوستي یکی از شبه معنویتهای طبیعتگرا و برخواسته از آمریکا است.

اکنکار در بحث خداشناسی، همه خدایان را تحت سیطره سوگماد میداند و برای آن اهمیت ویژهای قائل است. مهمترین عامل گرایش به مسئلهی چند خدایی، مشاهده متنوع پدیدههای آسمانی و زمینی بوده است که هر نوع از آنها تحت تدبیر خدای خاصی قرار دارد. همچنین برخی از انسانها به این پندار رسیدهاند که خوبیها، مستند به خدای خیر و بدیها به خدای شرّ مربوط است و بدین ترتیب قائل به دو یا چند مبدأ برای جهان شدهاند.

از منظر دين، نیاز انسان به هر دو نوعِ شادی، مورد توجه قرار گرفته است، اما شادیهای زودگذر را در اولویت دوم انسان قرار داده است. از آنجا که دالاییلاما در أغلب دیدگاههای خود نسبت به انسان، نگاه قشری و سطحی دارد، در این مسئله هم دچار همین سطحینگری شده و انسان را محدود به زندگی این جهانی کرده است، بهطوری که انسان را از سایر ابعاد وجودیاش جدا کرده و هدف از زندگی را محصور در شادیهای گذرا نموده است.

اکثر عارف نمایان و رهبران عرفانهای نوظهور رفتارها و شیوههایی مشترک برای جذب مخاطب دارند که با دقت در رفتارهایشان میتوان آنها را شناخت. برخی از این رفتارها و شیوهها عبارتند از: دعوت به خود، مبارزه با اصول ادیان و مذاهب الهی، ترویج پلورالیزم دینی و معنوی، حاكميت تفكر التقاطی،

از منظر اسلام به هیچ وجه پلورالیسم و کثرتگرایی ادیان به معنای حقانیت همه ادیان مورد پذیرش اسلام نیست، گرچه پیروان ادیان آسمانی رسمیت اجتماعی دارند و در چارچوب قوانین اسلام حق حیات و فعالیتهای اجتماعی را دارند. قرآن کریم حقانیت (طولی) شرایع انبیای الهی را میپذیرد و همه آنها را در عصر خود مصداق اسلام میداند، اما حقانیت (عرضی) ادیان معارض با اسلام را نمیپذیرد.

همهی موارد ادعایی برای مصادیق تناقض در قرآن، حداقل یکی از هشت شروط تناقض را ندارد، لذا به آن دشواریهای متن گفته میشود نه تناقض، در مورد عصای موسی هم که در آیهای بیان شده مانند مار کوچکی بود و در آیهی دیگری گفته شده مانند اژدهایی آشکار، شرط مکان و زمان که از شروط استقرار تناقض هستند، رعایت نشده، در مورد ماجرای حضرت زکریا(ع) نیز که در یک آیه گفته شده سه روز نمیتوانند سخن بگویند و در آیهای دیگر سه شب آمده، پاسخ داده میشود هر دو واژهی «یوم» و «لیل» در معنای شبانه روز هم به کار میروند، لذا میتوان با ترجمهی هردو به شبانه روز تناقض ظاهری را از بین برد.

مبلّغان بهائی در توجیه آیهی 85 سورهی آلعمران که تقیّد به هر دینی جز اسلام را باطل دانسته؛ میگویند که هر دينی برای محدوده جغرافيایی خاص و زمانی معين بوجود آمده كه بعد از انقضای مدت مقرر و عوض شدن اقتضائات زمان، نسخ میشود. این در حالیست که (به اصطلاح) عیوبی که بواسطهی آن، بهائیان اسلام را سزوار نسخ میدانند بدتر از آن در فرقهی ساختگی بهائیت وجود دارد.

محققین در اینکه بخشهای عهد قدیم آنچنان که اعتقاد رایج است، اشکالاتی وارد میکنند، برخی معتقدند تورات کنون هیچ ارتباطی با تورات موسی ندارد، چرا که طبق اعتراف خود عهد قدیم، این کتاب در زمانی سوخته و یا مفقود شده، عدهای دیگر براین نظرند که بخشی را موسی و بخشی را نویسندگان دیگر نگاشته اند و اعتقاد دیگر نظریهی چهار منعی بودن تورات است، اسپینوزا و هاببز، اولین کسانی بودند که اعتبار تورات را زیر سوال بردند، و امروزه به نظر اکثر محققین، نویسدگان عهدقدیم افراد دیگری هستند، در مورد عهد جدید هم باید توجه داشت که در آغاز تاریخ مسیحی، اناجیل و رسالههای فراوانی نگاشته شد و در سال 397 و شورای کارتاژ تصمیم به اعتبار بخشیدن به کتب موجود گرفته شد، بجز رسالات پولس، در اینکه نویسندگان کتب عهدجدید چه کسانی هستند، اختلاف شدیدی وجود دارد.

تعالیم سحر و جادو در اندیشهها و نوشتههای برخی از عرفانهای نوظهور همانند پائولو، کاستاندا و ... کاملاً واضح و روشن است. اين در حالی است كه پائولوكوئليو سالهای بسياری از عمر خود را تحت تعلیمات «کارلوس کاستاندا» در راه سحر و جادو سپری كرده و انواع جادو؛ از جمله جادوی سياه را تجربه نموده است. پائولو میگويد: «كاستاندا برای من يك بت محسوب میشود. هميشه میگويم كه او زندگی مرا عوض كرده است.»

مبلغان عرفانهای بدلی برای جذب افراد و نفوذ در آنها از روشهای زیر استفاده می کنند: 1. برخورد عاطفی و محبت آمیز، 2. اعلام انحصاری بودن راه نجات در آموزههای خود، 3. ایجاد تشکیلات و عضوگیری، 4. تولید اصطلاحات جذاب، 5. ترویج جادوگری و شعبده بازی، 6. تحریف اصطلاح