شاخصه‌های شناخت عرفان‌های کاذب

  • 1398/06/10 - 19:59
اکثر عارف نمایان و رهبران عرفان‌های نوظهور رفتارها و شیوه‌هایی مشترک برای جذب مخاطب دارند که با دقت در رفتارهایشان می‌توان آن‌ها را شناخت. برخی از این رفتارها و شیوه‏‌ها عبارتند از: دعوت به خود، مبارزه با اصول ادیان و مذاهب الهی، ترویج پلورالیزم دینی و معنوی، حاكميت تفكر التقاطی،

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- رفتارها و شاخصه‌هایی که ما را کمک می‌کند تا سرکرده‌گان، رهبران و مدیران عرفان‌های نوظهور و جریان‌های مدعی معنویت را بشناسیم تا در دام آن‌ها گرفتار نشویم چه شاخصه‌ها و رفتارهایی هستند؟
اکثر عارف نمایان  و رهبران عرفان‌های نوظهور رفتارها و شیوه‌هایی مشترک  برای جذب مخاطب دارند که با دقت در رفتارهایشان می‌توان آن‌ها را شناخت. برخی از این رفتارها و شیوه‏‌ها عبارتند از:

دعوت به خود
مدیران شبه معنویت‌های نوپدید، برخلاف عارفان حقیقی که همه چیز را معطوف به وجود خداوند لایزال می‌دانند، محور چرخش جهان را در وجود خود دانسته و همه پیروان را به سوی خود می‌خوانند. به عنوان نمونه؛ «لی‌هُنگجی» پدیدآورنده‏ فرقه فالون دافا می‌گوید: «ریشه من در جهان است. اگر کسی بتواند به شما آزار برساند، قادر است به من آزار برساند. به عبارتی ساده، آن شخص می‌تواند به‏ این جهان صدمه بزند!»[1] این افراد همواره برای نجات بشریت (البته به زعم خودشان) از خود عبور می‌کنند و قبل از بیان هر آموزه‌‏ای‏‏، در پی تبلیغ و اعلام برتری‌های خودشان هستند. در حالی ‌که  شیوه انبیاء و اولیای الهی این نبوده و در بیان آموزه‌های دینی، چیزی به نام خود مطرح نبوده است، بلکه هدف غایی خلقت و حرکت انسان‌ها را به خداوند متعال منتهی می‌نمودند.

مبارزه با اصول ادیان و مذاهب الهی
سرکرده‏‌گان شبه معنویت‌ها راه نجات بشر را در حذف آموزه‌ها و اعتقادات دینی می‌‏دانند و تلاش می‌‏کنند اصول ادیان و مذاهب زیر سؤال برود. به‌طوری که اعتقاد به خدا را مساوی با بدبختی و موهوم‌گرایی می‌‏دانند. به عنوان مثال: اُشو می‌‏گوید: «ادیان، انسان را شِقّه شِقّه کرده‌اند. نه تنها به قطعات مختلف که به قطعاتی مخالف با یکدیگر»[2] اشو در همین رابطه در کتاب آواز سکوت می‌‏گوید: « تفاوت بین حقیقت علمی و حقیقت مذهبی این گونه است: حقیقت علمی یک چیز مرده است. وقتی کسی آن را کشف کرد دیگر برای همه کشف شده است...اما حقیقت مذهبی این طور نیست، حقیقت مذهبی یک معنی است. هر آدمی باید به تنهایی آن را کشف کند. هر آدمی باید این کار کشف را انجام دهد. حقیقت بودا با در گذشت بودا محو می‌‏شود... این عطر گلی بود که تنها در دل بودا باز شده بود، این عطر چگونه می تواند باقی بماند وقتی گل از میان ما رفته است؟!»[3]
در واقع اشو با بیان این مطلب، معارف خلل ناپذیر ادیان را زیر سئوال برده و آن‌ها را منوط به دریافت‌‏های شخصی افراد می‌‏داند.
در اکنکار هم شاهد این نوع تعالیم دین ستیز هستیم. پال توئیچل بنیانگذار این فرقه گفته است: «مشکلی که ماهانتا[4] دارد، چیرگی آموزش‌های غلطی است که روح سابقا درمورد این‌که، روح القدس چیست، خدا چیست، و خدا چه چیزی نیست، گرفته است. تمام این تصورات غلط در روح، در کالبد‌های تحتانی‌تر روح، همراه با ترس جاسازی شده‌اند. شخص روحانی نما گفته است: شما باید این کار را انجام بدهید، اگر این کار به‌خصوص را انجام ندهید، اگر تقاضای بخشش نکنید و یا اگر در مراسم مذهبی شرکت نکنید، روح جهنمی خواهید شد»[5]

ترویج پلورالیزم دینی و معنوی
یکی از مشترکات رفتاری پدیدآورنده‏‌گان شبه معنویت‌‏های نوپدید، تبلیغ و ترویج نگاه تکثر‌گرایانه به دین و آموزه‌های عرفانی است. در این دیدگاه، اصل مهم، رسیدن و یافتن خداوند بوده و راه‌های ایصال به مطلوب را متعدد و متکثر می‌دانند.
دالایی‌لاما یکی از بزرگان لامائیسم می‏‌گوید: «پنج میلیارد انسان روی کره خاک زندگی می‌کنند و من معتقدم ما به پنج میلیارد دین مختلف نیاز داریم. چرا که در برداشت‌ها و تفکرات انسان‌ها تنوع بسیار گسترده‌‏ای‏‏ وجود دارد. به اعتقاد من هر انسانی باید از یک مسیر معنوی عبور کند که برای او و در نسبت با باورهایش، بهترین باشد»[6] البته‏ این اندیشه، بیشتر در گفتار اینان بوده و در مقام عمل به علت رویارویی با بن بست‌های واقعی، رنگ می‌بازد. چراکه به خوبی می‌دانند، کسانی که با آموزه‌های دین ناب آشنایی داشته باشند، هیچ‌گاه به بافته‌های غیر اصولی و بدون مبنایشان تن نمی‌دهند. به همین دلیل عملاً به پیروان خود اجازه گرایش به اسلام یا ادیان دیگر را نمی‌دهند. بلکه یکی از راه‌های وصول به هدف مورد نظرشان را زدودن اعتقادات پیشین مریدان می‌دانند و تاکید می‌کنند که برای آن‌که تعالیم آنان بتواند اثرگذار باشد، افراد باید از همه باورهای ذهنی و درونی پیشین دست بردارند.[7]

حاكميت تفكر التقاطی[8]
التقاط‌ ‏گرايي حاد، خصوصيت ويژه‌‏ای است كه در بین تمامی پدیدآورنده‌گان جريان‌‏های انحرافی و شبه معنویت‌های نوپدید قابل مشاهده می‌باشد. اين جريان‌ها‌، عقايد و اعمال دينی اديان مختلف را با هم تركيب می‌كنند و ميان ايمان‌های مختلف و حتی ميان ايمان و سكولاريسم، سازگاری ايجاد می‌‏كنند. اين تنوع و گوناگونی شديد، آن‌ها را در طيف وسيعی از گروه‌ها، با ساز و كارها و نگرش‏‌های مختلف قرار داده و موجب می‏‌شود تا افراد زیادی پدیدآورنده‌ی شبه معنویت‌‏ها را بپذیرند.[9]

پی‌نوشت:

[1]. جوآن فالون (چرخاندن چرخ قانون)، لی هنگجی، نشر ابتکار دانش، ص 22.
[2]. آینده طلایی، اشو، ترجمه مرجان فرجی، نشر فردوس، ص 37.
[3]. آواز سکوت، اشو، ترجمه جواد سید حسینی، نشر هودین، ص 162-163.
[4]. ماهانتا: استاد زنده اک که در جایگاه خدایی نشسته است.
[5]. حکمت اک، ص 14.
[6]. هنر شادمانگی، دالایی لاما،  مترجم: تینا حمیدی-نغمه میزانیان، ناشر: قطره زبان، ص 294.
[7]. عرفان حقیقی وعرفان‌های کاذب، احمد حسین شریفی، انتشارات به‌آموز، ص268.
[8].  مجموعه‌اى از نظریات که از گرایش‌هاى متفاوت و گاه متناقض برگرفته شده، در کنار هم گرد آمده است و چون بنیان‌ها و زیرساخت‌هاى این گرایش‌ها و نظریات، ناهمگون و یا در مقابل هم‌اند به عنوان نمونه، برخى برخاسته از مکاتب انسان محور یا اومانیسم می‌باشند، و برخى دیگر برخاسته از مکاتب «خدامحور»، برخى برگرفته از گرایش مبتنى بر اصالت فرد و برخى برگرفته از گرایش‌هاى مبتنی بر اصالت جمع، پاره‌اى برآمده از لیبرالیسم و سکولاریسم، و پاره‌اى دیگر مبتنى بر «دین محورى» هستند، دارندگان تفکّر التقاطى بعضاً به ورطه پلورالیسم و نظریّه (همه صدقى ادیان) و اندیشه‌ها در افتاده‌اند. منبع: مصباح یزدى، محمد تقى، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ج 4، پلورالیسم و آزادی. 
[9].   جامعه شناسی دين، ملکوم هميلتون، ترجمه  محسن ثلاثی، نشر ثالث، ص55.

بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.