مقایسه عقد ازدواج باستانی، و خطبه عقد اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که در فضای مجازی، پیامهایی جهتدار از سوی جریانان های اسلامستیز منتشر میشود که در آن روش عقد ازدواج ایران باستان، با عقد ازدواج اسلامی مقایسه شده است! در این پیام، معاندین که سر در آخور استعمار دارند، طبق معمول پشتِ ملیت ایرانی مخفی شدند. این در حالی است که فرهیختگان ایرانی، در گذر تاریخ، بزرگترین مبلغین و مدافعین اسلام بودند و ایرانیان، بیش از هر قوم دیگری در راه اسلام فداکاری کردند. چه اینکه اکثر ایرانیان همواره خود را مدیون اسلام میدانستند.[1] لیکن اکنون به اصل قضایا بپردازیم.
متن مورد ادعای عقد ایران باستان:
داماد: به نام نامی یزدان، تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان، برای زیستن با تو میان این گواهان، بر لب آرَم این سخن با تو وفادار تو خواهم بود، در هر لحظه هر جا، پذیرا میشوی آیا؟
عروس: پذیرا میشوم مهر تو را از جان هم اکنون باز میگویم میان انجمن با تو وفادار تو خواهم بود در هر لحظه هرجا.
همچنین این جریان معاند در ادامه، ناجوانمردانه به اسلام تاخته و عنوان کرد که عقد ازدواج اسلامی، به این صورت است که زن، خود را در مقابل دریافت مهریه (پول) در اختیار مرد قرار میدهد!
بررسی:
- چنین خطبه عقدی (در ایران باستان)، سند تاریخی و مذهبی ندارد. بلکه حاصل توهماتِ آن شخص سرخورده و اسلامستیز است.
- در متن مورد ادعا (خطبه جعلی عقد ایران باستان)، چند واژه عربی وجود دارد! از جمله «وفا» و «لحظه» که واژگانی عربی هستند! حال این واژگان عربی در ایران باستان میان خطبه عقد عروس و داماد چه میکند؟! حتی واژه «عروس» هم عربی است.[2] معادل آن در ایران باستان، واژه بیوگان است.[3] هرچند برخی کوشیدند، این کلمه (عروس) را به صورت اَروس بنویسند تا وِجهۀ پارسی به آن بدهند! همچنین لفظ معادل «عروسی» در زبان فارسی میانه، وایودگان wayōdagan بود.[4]
- روش ازدواج در ایران باستان، بر اساس رویکرد آیین زرتشتی -بر اساس دیدگاه موبد اردشیر آذرگشسب- چنین است که پس از خواستگاری، مراسم نامزدی انجام میگیرد.[5] بعد نوبت به عقد (پیوند زناشویی) میرسد. در این زمان، دختر خود را میآراید و در مجلس مینشیند. پارچهای سبز بر روی سرش میگذارند تا صورتش را یپوشاند. موبد در مراسم حاضر میشود و از عروس میپرسد که آیا راضی به ازدواج با فلانی هستی؟ موبد این سؤال را چند مرتبه تکرار میکند. عروس در مرتبه سوم یا هفتم پاسخ مثبت میدهد. سپس مراسم گواهگیران آغاز میشود. یعنی موبد به همراه نمایندۀ عروس (پدر یا برادر عروس) به منزل داماد میرود و همین سؤال را در حضور خویشاوندان، از داماد میپرسد. پس از اینکه داماد اعلام رضایت کرد، موبد بخشی از اوستا را میخواند و سپس یک تخممرغ به بیرون از منزلِ داماد میاندازد. بعد نوبت مراسم عروسکِشان است، که موبد به همراه خویشاوندان نزدیک داماد، به منزل عروس میروند. عروس با بدرقه خویشاوندانش، به خانواده داماد سپرده میشود. البته به شوخی یا جدی، خویشاوندان عروس، در ازای تحویل عروس به خانواده داماد، مبلغی پول از آنان میگیرند. سپس خویشاوندان داماد، عروس را به خانه داماد میبرند.[6] موبد آذرگشسب، پس از بیان این سخنان در باب سنتهای ایرانی ازدواج، ادامه میدهد: «داماد که با بیتابی تمام، دم در منزل خود، انتظار ورود عروس را میکشد، به محض اینکه عروس بدانجا رسید، پیش آمده سکهای در دست او میگذارد و او را با خود به درون خانه میبرد».[7] سپس داماد و عروس به همراه موبد، دور آتش میچرخند (همانند رسمی که هندیها دارند). بعد داماد عروس را به حجله میبرد و به او رونما (پول یا هدیهای دیگر) میدهد.[8] همچنین در روز پس از عروسی، مراسم پاتختی برگذار میشود.
اگر خوب دقت کنیم، میبینیم که در فرهنگ زرتشتی، داماد و خانواده اش در چند موقعیت به عروس و خانواده اش پول میدهد، یکی وقتی که عروس را از خانواده اش تحویل میگیرند، یکی هم زمانی که داماد، عروس را به درون خانه میبرد (عروس به منزل داماد میرسد)، دیگری هم هنگامی که داماد، عروس را به حجله میبرد! چه چیز توهین آمیزتر از این؟! ورود عروس به حجله در ازای دریافت پول از داماد ؟!
- گذشته از این، در ایران باستان نیز مهریه مرسوم بود. مثلاً در زمان انوشیروان، قانون مهریه وجود داشت و مرد باید به زن مهریه میداد.[9]
- در نگاه اسلامی، ازدواج عبارت است از برقراری پیوند زن و شوهری به وسیله خطبه عقد (و البته اسلام، رسم و رسومات ملی و قومی مربوط به ازدواج را در صورتی که موجب فعل حرام نشود، جایز دانسته است).
- خطبه عقد ازدواج در اسلام، به دو صورت است. یکی اینکه دختر و پسر خودشان خطبه بخوانند (ایرادی هم ندارد)، در این صورت دختر میگوید: «زَوَّجتُکَ نَفسي علی الصداقِ المعلومِ» یعنی خود را با اختیار خود، در مقابلِ صداق (مهریه) به همسری تو درآوردم. و پسر میگوید: «قَبِلتُ هَکَذا» یعنی این را پذیرفتم. و همچنین (در حالت دوم)، اگر دختر و پسر نخواهند یا نتوانند خطبه را بخوانند، میتوانند شخص ديگرى را وكيل كنند كه از طرف آنها خطبه عقد را بخواند، در این هنگام وكيل میگويد: «زَوَّجتُ مُوَكّلَتى ... [نام دختر] مُوَكّلی ... [نام پسر] عَلَى الصّداقِ المَعلوم» یعنی با وکالتی که از خانم (عروس) گرفتم، ایشان را با صداق (مهریه) مشخص، به عقد ازدواج آقای فلان در آوردم. و سپس بگويد: «قبلت لموكلى [نام پسر] هَکَذا»، یعنی این ازدواج را با وکالتی که از پسر (داماد) گرفتم، تنفیذ کرده و این دو را زن و شوهر اعلام میکنم.[10]
- نکتۀ دیگر اینکه، مهریه در ادبیات اسلام، صِداق هم نامیده میشود. از ریشۀ صدق، به معنی راستی و درستی. این نشان میدهد که مهریه (صداق) باید تضمینی برای راستی و درستکاری مرد باشد. همچنین مهریه به عنوان خرید و فروش زن و کمارزش دانستن او نیست (یعنی لذت در مقابل پول نیست)، بلکه یک هدیه است (چه بسا هدایایی که ارزش مادی کم و ارزش معنوی بالایی دارند). گذشته از این، قرار نیست مهریه لزوماً پول باشد، بلکه میتواند یک عمل خیر باشد. مثلاً در روایات از اهل بیت وارد شده که زن میتواند به عقد مردی دربیاید و مهریهاش را تعلیم قرآن، یا آموزش خواندن و نوشتن، یا شاخهای گل و... قرار دهد.[11] همچنین درباره جایگاه زن در خانواده -از نگاه اسلام- همین بس، که زن حق دارد برای قبول ازدواج، شرط و شروطی بگذارد که از آن به «شرایط ضمن عقد» گفته میشود و دایره آن چنان باز است که زن میتواند آن گونه که خود دوست دارد، اختیاراتی برای خود ایجاد کند (برای اطلاعات بیشتر میتوان به متون فقهی-حقوقی مراجعه کرد).
- در پایان حدیثی از آقا رسول الله تقدیم میشود که فرمودند: «مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزْوِيجِ.[12] در اسلام، بنایی نزد خدا محبوبتر از ازدواج برقرار نشد». هدف از ازدواج در اسلام، صرفاً تمایلات و شهوات جسمی نیست، بلکه در ازدواج، راه کمال معنوی و نجات وجود دارد. پیامبر اکرم فرمودند: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِي النِّصْفِ الْآخَرِ أَوِ الْبَاقِي.[13] هر که ازدواج کند، نیمی از دینش را حفظ کرده، در مابقی نیز باید تقوای خدا را پیشه کند.» و نیز فرمودند: «دو رکعت نمازی که انسان متأهل بخواند، از 70 رکعت نماز شخص عزَب (مجرد) بهتر است.»[14] از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ يَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ.[15] ازدواج کنید، ولی طلاق نگیرید. چه اینکه طلاق عرش خدا را میلرزاند». و نیز فرمودند: «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الذَّوَّاقِينَ وَ الذَّوَّاقَاتِ.[16] ازدواج کنید، ولی به سوی طلاق نروید. چه اینکه خدا، مردان و زنان هوسباز و تعددطلب را دوست ندارد.»
پینوشت:
[1]. بنگرید به: «مسلمان شدنِ اختیاری ایرانیان در نگاه احسان یارشاطر» و «دفاعیهی استاد زرینکوب پیرامون اسلام»
[2]. ابن منظور، لسان العرب، ج 6، ص 134-136، ذیل واژه عرس و عروس؛ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج 1، ص 328، ذیل ریشه عرس و عروس.
[3]. واژه نامه پارسی سره، فرهنگستان زبان پارسى، تهران، ١٣٩٠. ص 163
[4]. د.ن. مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1373. ص 274.
[5]. موبد اردشیر آذرگشسب، مراسب مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران: انتشارات فروهر، 1372. ص 181-182.
[6]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 183-185
[7]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 185.
[8]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 185-186.
[9]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه: رشيد ياسمى، تهران: انتشارات دنياى كتاب، 1368. ص 486.
[10]. بنگرید به رسالههای توضیح المسائل، باب ازدواج، برای مثال، رساله توضیح المسائل امام خمینی، مسئله شماره 2368.
[11]. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام قم، 1409 هجرى قمرى، ج 21 ص242، بَابُ جَوَازِ كَوْنِ الْمَهْرِ تَعْلِيمَ شَيْءٍ مِنَ الْقُرْآنِ
[12]. شیخ حر عاملی، همان، ج 20، ص 14.
[13]. شیخ حر عاملی، همان، ج 20، ص 17.
[14]. شیخ حر عاملی، همان، ج 20، ص 19.
[15]. شیخ حر عاملی، همان، ج 22، ص 9.
[16]. شیخ حر عاملی، همان، ج 22، ص 9.
همچنین در پایان لازم است، در جهت تنویر موضوعات، مقالاتی پیرامون جایگاه زن در زرتشتیگری بیان شود. «فقه زرتشتی و ازدواج اجباری برای دختران»، «زن زرتشتی، از ازدواج تا طلاق!»، «عقل زن و ماهیت او در نگاه دين زرتشتی»، «بِهينِ زنانِ جهان...!»، «تحقیر زنان رنجدیده در دین زرتشتی»، «دینکرد و مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت»، «ازدواجهای برادر-خواهری در آیین زرتشتی»، «ازدواجهای پدر-دختری در آیین زرتشتی»، «ازدواجهای مادر-پسری در آیین زرتشتی»، «شوهر، خدایِ زن»،
مخصوصاً این دو مقاله که میتواند راهگشا باشد:
«بانوی ایرانی ! اسلام برای تو چه ارمغان آورده ؟»، «زن در اسلام؛ پاسخ قاطع دکتر زرینکوب به باستانگرایان».
Comments
فریدون
7 مرداد, 1394 - 21:38
Permalink
متنی که درباره عقد نوشته اید
نیما
30 بهمن, 1394 - 01:53
Permalink
انچه نویسنده به نام زرتشت یا
موري
24 شهريور, 1395 - 23:00
Permalink
برادر عزيز همه اديان محترم
Alone
28 خرداد, 1396 - 17:10
Permalink
اخه تو چیکار به دین مردم داری
korosh
26 تير, 1396 - 21:41
Permalink
راهنمایی به بهترین ها و
مرتضی
9 آذر, 1396 - 00:41
Permalink
سلام لطفا اگر میتوانید متن
ایران
15 تير, 1397 - 02:34
Permalink
دوست عزیز شما هرچی ک ب صلاح
saman
15 تير, 1397 - 12:09
Permalink
مولوی و سعدی و حافظ و...
Me
22 آذر, 1398 - 10:06
Permalink
من چند تا سوال دارم اگه واقعا
علی پدرام
22 مهر, 1399 - 22:56
Permalink
من حرف شماروخیلی خیلی قبول
saman
22 مهر, 1399 - 23:34
Permalink
اگر کسی رو ببینیم که دارند
saman
7 مرداد, 1394 - 22:04
Permalink
سلام گرامی،درباره متنی که
علی پدرام
22 مهر, 1399 - 23:04
Permalink
سندهابی اعتبار وساختگی هستن
saman
22 مهر, 1399 - 23:39
Permalink
هزار بهونه میارید که از قبول
ناشناس
14 مرداد, 1394 - 17:42
Permalink
احسنت بر روشنگری متقن و مستدل
ناشناس
5 آذر, 1394 - 01:35
Permalink
به نظر من کسی که این مطلب را
مهشاد
5 آذر, 1394 - 23:30
Permalink
من دانشجو ارشد باستانشناسي
saman
6 آذر, 1394 - 14:13
Permalink
سلام. سند داده شده است: موبد
از دیدگاه ما...
4 دى, 1394 - 00:39
Permalink
چون حقیقتش اینه که هیچ رفرنسی
افشين
5 دى, 1394 - 10:56
Permalink
چشماتو باز کن. کور که نیستی.
اسدالله کاظمی
28 ارديبهشت, 1395 - 11:47
Permalink
ادبیات شما معلومه مثل ادبیات
اسمیت
15 بهمن, 1394 - 13:39
Permalink
سلام نمیکنم چون لیاقتش رو
ناشناس
25 بهمن, 1394 - 16:30
Permalink
ایشو نگفته اند که آن پول زشت
درباره جمله : چ...
19 اسفند, 1394 - 09:35
Permalink
همیشه حرف و سخن حقیقت انتقادی
یک ایرانی
8 ارديبهشت, 1395 - 08:01
Permalink
هرگونه تلاش برای تثبیت اسلام
مسلمان ايرانی
8 ارديبهشت, 1395 - 08:45
Permalink
جناب یک عیرانی (ايرانی قلابی)
جواب "یک ایرانی"
8 ارديبهشت, 1395 - 09:19
Permalink
جواب "یک ایرانی" - اين شعر
مهدی
12 ارديبهشت, 1395 - 12:25
Permalink
اقایون خانوما عقد عربی خوب
ناشناس
12 ارديبهشت, 1395 - 12:42
Permalink
مهدی عزيز ! اين عقد اسلامی
هادی
26 بهمن, 1395 - 21:59
Permalink
سلام
korosh
12 ارديبهشت, 1395 - 21:15
Permalink
شما هم وقتی میرین پیش پزشک،
Nashenas
29 ارديبهشت, 1395 - 01:57
Permalink
دلیل استفاده از کلمات عربی و
ف
9 خرداد, 1395 - 01:57
Permalink
مشکل ما ایرانی ها اینه که
korosh
9 خرداد, 1395 - 16:09
Permalink
الان یعنی شما این تاریخ ها رو
خروس خون
7 شهريور, 1395 - 09:16
Permalink
یکی جواب بده لحظه کلمه عربی
سالار
7 شهريور, 1395 - 09:26
Permalink
لحظه کلمه عربی هست. در فرهنگ
آرمیتی
1 دى, 1395 - 18:59
Permalink
الان ینی پاسخ دادی ..خخخخخ
korosh
5 دى, 1395 - 22:11
Permalink
حداقل یک سرچی می کردین بعد
مختار
13 مهر, 1395 - 06:01
Permalink
آنچه از اين نوشتار و نيز
سیمرغ
2 آبان, 1395 - 04:49
Permalink
پادشاهان ساسانی فاسد بودن؟؟
korosh
26 آبان, 1395 - 17:35
Permalink
همین که فساد ساسانیان را قبول
بیطرف
29 آبان, 1395 - 01:55
Permalink
من نمیدونم واقعا کدومتون درست
korosh
29 آبان, 1395 - 19:42
Permalink
اول اینکه احترام به عقاید خوب
حجت
11 بهمن, 1395 - 15:07
Permalink
من هم باشماموافقم
هادی
26 بهمن, 1395 - 22:10
Permalink
بابا زرتشتیان محترمند
فرخ
16 فروردين, 1396 - 08:18
Permalink
همه ما ایرانی هستیم ، ایران
میلاد نصری
16 فروردين, 1396 - 08:39
Permalink
جواب به فرخ: 1 - من شب و روز
korosh
16 فروردين, 1396 - 19:42
Permalink
اسلام آیین شهر و کشور و قوم و
رکسانا
26 فروردين, 1396 - 02:18
Permalink
این عربها مشتی دروغ تو مغزتون
saman
26 فروردين, 1396 - 09:30
Permalink
خانم رکسانا، اگه حرفهای شما
Pages
Add new comment