بهائیت و انقلاب اسلامی

تشکیلات بهائیت در پیام مورخ 12 اسفند 91، آموزهی صریح عدم دخالت بهائیان در سیاست را به ممنوعیت دخالت در سیاستهای حزبى تغییر داد. سپس با توجیهاتی سعى کرد تا دخالت در سیاست و شرکت در انتخابات و... را از نظر بهائیت مشروع جلوه دهد. اما تمام اینها مگر تنزل نهاد بیت العدل به یک حزب سیاسى، آن هم از نوع استبدادى و با رنگی دینى را نمیرساند؟!

با توجه به نفرت عمومی از بهائیت، رژیم شاهنشاهی در برخورد با این فرقه، جانب احتیاط را رعایت میکرد. چراکه از یکسو پستهای حساس را در اختیارش مینهاد و از سویی دیگر در ظاهر، آن را به رسمیت نمیشناخت. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با توجه به ماهیت جاسوسی و ضددینی بهائیت؛ در سال 1362، این فرقه علناً غیرقانونی و منحل اعلام شد.

مردم ایران پیش و پس از شکلگیری انقلاب اسلامی، بهائیت را به چشم عامل اجانب، برای تهدید منافع ملّی ایران میدیدند. بیشک خیانتهای بهائیانی چون هژبر یزدانی و عبدالکریم ایادی، در نوع دیدگاه مردم نسبت به بهائیت بیتأثیر نبود. انزجار مردمی نسبت به بهائیان جاسوس به حدی بود که حتی رژیم پهلوی، جرأت به رسمیت شناختن علنی آنان را نداشت.

جریان انقلابی به رهبری امام خمینی (ره) در مبارزهی خود با بهائیت، سه مشخصه را دنبال میکرد: 1. این جریان در اصل به دنبال مبارزه با استعمار بود و از این طریق مبارزهی با بهائیت را به پیش میبرد. 2. این جریان بهائیت را بیشتر به چشم یک حزب و نه فرقهی مذهبی میدید. 3. این جریان به دنبال افشای ابعاد عملکرد بهائیت در زمینههای گوناگون بود.

یکی از شگردهای تبلیغی بهائیت، ابراز مظلومنمایی است. این شگرد همچنان که در گزارشهای ساواک و شهربانی میخوانیم، بسیار مورد استفاده قرار میگرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شگرد مظلومنمایی، در مقیاسی گستردهتر و در سطح بینالمللی، برای سرکوب نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، توسط این فرقه به کار گرفته میشود.

پس از تهاجم رژیم پهلوی به مدرسهی فیضیه و طالبیه در قم و تبریز و سخنرانی و بازداشت امام خمینی (ره)؛ قیام 15 خرداد 1342، بر علیه رژیم پهلوی شکل گرفت. رژیم شاه برای تسلط بر اوضاع، حدود 5000 نفر از مردم معترض را به خاک و خون کشید. اما جالب آنکه تشکیلات بهائیت در اقدامی بیشرمانه، به ستایش سرکوبگران وحشی رژیم، برای کشتار مردم پرداخت!

پیش از شکلگیری انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)، در یک موضعگیری آشکار و صریح، بهائیت در ایران را عامل صهیونیستها برای سلطه بر کشور نامید. هرچند پیش از موضعگیری امام خمینی (ره) در قبال مسلک صهیونیستی بهائیت، جریاناتی در مقابله با افکار فاسد این فرقهی ضالّه فعالیت میکردند، اما این موضعگیری صریح امام (ره) در نوع خود، بیسابقه بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیلات بهائیت در ایران با جدیترین بحران حیات خود روبهرو شد. نمایندهی محفل بهائیان ایران، با مراجعهی مستمر خود به سفارت آمریکا، تقاضای حمایت برای بهائیت میکرد. امام خمینی (ره) در ابتدا، با توقیف اموال بزرگ مافیای بهائیت نشان داد در برخود با خائنان جدی و در عین حال مخالف تعرض به سایر بهائیان است.

مسلک بهائیت در دورهی حکومت پهلوی، بسیار ریشه دوانده و مورد حمایت کامل آن قرار داشت. از این رو پس از انقلاب اسلامی ایران، شرایطی جدید به وجود آمد که سبب محدودیت و در نتیجه ریشه دواندنِ دشمنی مسلک بهائی با انقلاب اسلامی شد. البته این محدودیتها هیچگاه سبب قطع شدن کارشکنی و جاسوسی این تشکیلات برای بیگانگان نشد.

فرقهی بهائیت، ورود و کارشکنی خود را در عرصهی فعالیتهای سیاسی ایران، از سال 86 و با شروع انتخابات مجلس شوری اسلامی آغاز نمود. این فعالیتها، پس از انتخابات سال 88 ریاست جمهوری، برای ساقط نمودن نظام اسلامی ایران، رنگ تازهای به خود گرفت و کینههای رهبران این فرقه نسبت به نظام اسلامی سرباز کرد و به حرمتشکنی روز عاشورا منجر شد.

پس از روی کار آمدن نظام اسلامی در ایران، فرقهی بهائیت که منافع خود را از دست رفته میدید؛ با توسل به مظلومنمایی، سعی خود را در تحت فشار قرار دادن نظام اسلامی ایران گمارد. از این رو، نظام استکباری غرب، برای از میان رفتن نظام ایران، نقض حقوق جاسوسان بهائی مسلک خود را، بهانهای برای فشارگاه و بیگاه بر این کشور قرار میدهند.

از جمله تعالیم فرقهی بهائیت که مورد استفادهی ابزاری و موردی قرار میگیرد؛ عدم مداخله در سیاست است. بطور مثال در انقلاب اسلامی سال 57 در ایران، نهاد رهبری بیتالعدل از مردم ایران، درخواست عدم همراهی با آزادیخواهان دارد، اما در فتنهی 88 به مردم توصیهی ظلمستیزی و بیتفاوت نبودن به وضعیت کشور توصیه میشود.

رژیم آمریکا پس از انقلاب ایران، هنگامی که منافع خود را در این منطقه از دست رفته میدید، تمام همّت خود را بر فشار و براندازی این نظام متمرکز نمود. از مهمترین ابزارهای فشار بر علیه انقلاب اسلامی ایران، مسئلهی حقوق بشر است که تحت این عنوان، نظام آمریکا به حمایت از جاسوسان بهائی خود در ایران میپردازد.

سران فرقهی بهائی، عامل تمام خشونتها را حکم جهاد در اسلام معرفی کرده و میگویند اگر مسلمانان حکم نسخ جهاد حسینعلی را تمکین میکردند، شاهد این حد از خشونت نبودیم. در پاسخ باید گفت که معنای جهاد امروزه عملاً در دفاع از دین و سرزمین به کار میرود و مقابلهی سران بهائی با جهاد، مقابله با دفاع مسلمانان از خویش در برابر سلطهگران است.