سلفیت
ابنکثیر، از علما و مفسرین مورد تأیید وهابیت، نسبت به حیات برزخی و ارتباط بین ارواح در عالم برزخ و این دنیا، بر خلاف نظر اکثر وهابیت معتقد است: مطابق روایات متواتر و صحیح، ارتباط بین عالم برزخ و ارواح آن عالم با عالم دنیا و زندهها برقرار است؛ گرچه افراد این دنیا چنین چیزی را متوجه نمیشوند؛ به مردگان در قبرستان سلام میدهند و متوجه جواب دادن آنان نمیگردند.
ابنتیمیه، تئوریسین وهابیت درباره مردگان معتقد است: در عالم برزخ، حیات وجود دارد؛ بین دنیا و برزخ ارتباط وجود دارد؛ میتوان آنها را مورد خطاب قرار داد و اگر به آنها سلام شود، آنان جواب میدهند؛ البته ابنتیمیه شنیدن مردگان را شبیه زندهها و شنیدن با گوش نمیداند، بلکه درک کردن و فهمیدن اتفاقی که میافتد را توسط مردگان میپذیرد و میگوید شاید همیشه این درک کردن، صورت نپذیرد.
تبریک گفتن حاضران به حضرت علی (ع) و بیعت با آن حضرت پس از اتمام خطابه پیامبر (ص) بیانگر آن است که فهم مخاطبان از کل سخنرانی رسول اکرم (ص) مسئله امامت و جانشینی بود؛ زیرا اگر محور خطابه، صرفاً برطرف کردن شکایاتی از حضرت علی (ع) و امر به دوستی نسبت به آن حضرت باشد، تبریک و بیعت اصلاً معنا نداشت.
از مهمترین مدارکی که اصل هجوم به خانه وحی و وارد کردن جراحات به حضرت زهرا (س) را ثابت میکند، اعتراف خلیفه اول است که علمای اهل سنت نقل کردهاند؛ روایتی که اوج ناراحتی و پشیمانی خلیفه اول را از این کار نشان میدهد.
ابنتیمیه از فضایل امام سجاد ایراد گرفته که اینکه گفته شده پیامبر لقب «سیدالعابدین» به ایشان داده، هیچ کسی چنین روایتی نقل نکرده است؛ با بررسی کتب رجال اهل سنت میبینیم این لقب برای ایشان بسیار بهکار برده شده و روایت معتبری که این خبر را نقل کرده با چند سند در کتب اهل سنت آمده است.
اگر در مباهله طرف رسول خدا (ص)، به جاى زنان یک زن و به جاى انفس دو مرد و به جاى فرزندان دو فرزند حاضر شوند و در طرف مسیحیان نجران تنها مردانى بدون زن و فرزند حاضر شوند، کلام دروغ نیست؛ بلکه مقصود بیان مصداق این الفاظ است، نه معناى لفظ انفسنا.
رشید رضا با وجود تصریح مفسران و محدثان بر اینکه آیه مباهله در حق پنج تن آل کساء نازل شده است، نزول این آیه را در حق اهل بیت (ع) صحیح نمیداند؛ او لازمه پذیرش شأن نزول این آیه را فهمیده و با اعتقاداتش در تضاد بوده؛ به همین خاطر به هر صورت ممکن، روایت صحیح و معتبر اهل سنت در شأن نزول آیه را نپذیرفته است.
رشید رضا با وجود تصریح مفسران و محدثان اهل سنت بر اینکه آیه مباهله در حق پنج تن آل کساء نازل شده، نزول این آیه را در حق آنان صحیح نمیداند و می گوید: شیعیان با اصرار، این روایات را تکثیر کرده تا جایی که اهل سنت نیز پذیرفتند؛ پاسخ این است که در این صورت به کتب حدیث و تفسیر اهل سنت نمیتوان اعتماد کرد.
یکی از شبهاتی که منکرین امامت حضرت علی (ع) به شیعه وارد می کنند این است که معنای «مولا» در حدیث غدیر به معنای دوست و یاور است که در مقام نقد و پاسخ به این شبهه باید گفت، لغت شناسان کلمه ولی را به معنای سرپرستی، عهده داری امور، سلطه، استیلاء، رهبری و زمامداری معنا کردهاند.
ابن تیمیه مدعی است که آيه اكمال در غديرخم نازل نشده؛ بلكه در روز عرفه نازل گرديده و ربطی هم به امامت اميرالمؤمنين (ع) ندارد. بر فرض صحیح بودن ادعای ابن تیمیه باید بگوییم که نزول این آیه قبل از حجة الوداع، منافاتی با نزول این آیه در غديرخم ندارد، زيرا آيات دیگری نیز داریم که در مناسبت های مختلف نازل گرديده است.
شیعه معتقد است مسئله بسیار مهم رهبری دینی و دنیایی مردم پس از ارتحال پیامبر (ص) مهمل و بدون تکلیفِ مشخص رها نشده است، بلکه رسول اکرم (ص) از اولین روز دعوت خویش (یوم الدار) تا پایان عمر، این مسئله مهم را بیان کرد و امیرالمؤمنین (ع) را به خلافت بلافصل بعد از خویش معرفی کرد و حدیث غدیر یکی از روایاتی است که بر این امر دلالت دارد.
ابن حجر هیتمی یکی از علمای بزرگ اهل سنت و از بزرگان علم رجال اهل سنت، سخنان متناقضی را در کتاب الصواعق در مورد حدیث غدیر بیان داشته و درحالی که اقرار به صحیح و متواتر بودن این حدیث دارد، در بحثی دیگر متواتر بودن این حدیث را رد میکند.
يكی از خصلت های بارز ابن تيميه حرانی و پيروانش، انكار فضائل و روايات صحيح السندی است كه درباره اهل بيت (ع) وارد شده است؛ بسياری از بزرگان اهل سنت حديث شريف غدير را همراه با جمله «اللهم وال من والاه» نقل کرده و به صحت آن اعتراف كردهاند؛ اما میبينيم كه دشمنی با اميرمؤمنان (ع) سبب شده كه ابن تيميه آن را انكار کرده و دروغ بداند.
آیه ولایت یکی از روشن ترین دلایل امامت بلافصل علی (ع) است؛ اما برخی از مفسران و متکلمان اهل سنت، شبهاتی درباره دلالت این آیه مطرح کردهاند که از طرف دانشمندان امامیه پاسخ داده شده است.