سلفیت و وهابیت
از مهمترین شبهاتی که وهّابیت با تحریک احساسات مردم، به منظور تشکیک در هجوم به خانه وحی و شهادت حضرت زهرا علیهاالسّلام مطرح میکنند، این شبهه است که اگر به فاطمه علیهاالسّلام حمله شد، چرا علی علیهالسّلام دست به شمشیر نبرد؟ علمای شیعه در طول تاریخ به این شبهه، پاسخهای گوناگون دادهاند که به اختصار، به چند مورد بسنده میکنیم.
از جمله شبهاتی که وهابیت به شیعه وارد میکند، این است که این «محسن» که شیعیان میگویند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله او را محسن نامیده و در موضوع هجوم به خانه فاطمه علیهاالسّلام به شهادت رسیده، چگونه پیامبر صلیاللهعلیهوآله از سالها پیش از به دنیا آمدن چنین فرزندی، باخبر گردید و او را محسن نامید؛
وجود حضرت محسن بن علی علیهالسلام در منابع مهم فریقین آمده است و کافی است، برای اثبات وجود آن حضرت، به این منابع رجوع کرد؛ اما وهابیت که دشمن سرسخت اهل بیت علیهمالسلام هستند، در صدد انکار وجود فرزندی به نام محسن برای حضرت زهرا سلاماللهعلیها هستند و همه ساله، در خصوص این ماجرای دردناک شبهه پراکنی میکنند.
شبهه کردهاند که بزرگان شیعه، خود نیز شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها را قبول ندارند و برای ایشان، از واژه وفات، استفاده میکنند؛ در پاسخ باید گفت که کلمه وفات، هم شامل مرگ طبیعی و هم شهادت میشود و در کتب شیعه و سنی، برای سایر شهدا نیز از کلمه وفات استفاده شده است.
وهابیت در یکی از شبهات خود گفته است که «سال 1371 هجری شمسی«، در مجلس شورای اسلامی ایران، پس از 1400 سال، ناگهان به راز مهمی پی بردند و آن اینکه حضرت فاطمه -رضیاللهعنها- فوت نکرده، بلکه به «شهادت» رسیده است. اینجا بود که نمایندگان مجلس اعلام کردند، از این پس، در تقویمها به جای «وفات»، از کلمه «شهادت» استفاده شود.
بسیاری از پژوهشگران اهل سنت و وهابیت، در کتابهای خود اقرار کردهاند که اسناد هجوم به خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها صحیح است. روایتی که اقرار به صحت سند آن شده، حدیثی از مصنف ابن ابیشیبه است که عمر در خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها قسم یاد میکند که اگر بیعت نکنند، خانه را به آتش میکشد.
پیروان وهابیت در شبههای به شیعه میگویند: چرا حضرت علی علیهالسّلام شیر خدا، فاتح خیبر، سکوت کرده و کوچکترین اعتراضی نکرده؟ که در پاسخ میگوییم: در صورتیکه فرض را بر این ادعای وهابیت بگیریم که امّکلثوم، همسر عمر بوده، همین شبهه درباره دفاع نکردن عمر از همسرش، امّکلثوم مطرح میگردد که وهّابیت باید از آن پاسخ دهند.
علمای بزرگ اهل سنت، در طول تاریخ به واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا علیهاالسّلام تصریح کردند؛ از باب نمونه: نظّام، متکلّم مشهور اهل سنت که بهخاطر زیبایی کلامش، به «نظّام» شهرت یافته و مؤسس فرقه نظّامیه است، واقعه هجوم به خانه وحی را این چنین نقل میکند: «عمر در روز بیعت، چنان ضربهای به پهلوی فاطمه علیهاالسّلام وارد کرد که محسنش سقط شد.»
در پاسخ به عقیده جاهلانه و نابخردانه ابن تیمیه درباره حضرت علی علیهالسلام و اعتراض به جنگ با عایشه و طلحه و زبیر، امیرالمؤمنین فرمود: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درباره جنگ با ناکثین، قاسطین و مارقین به من خبر دادند.
وهابیان معاصر، اینگونه شبهه میکنند که چرا امام علی علیهالسلام، بلافاصله بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام ازدواج کردند که در جواب آنها، ادلهای بیان میشود و ثابت میکند که این حرف، اساسی ندارد و نادرست است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار صلیاللهعلیهوآله، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع کرد و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانهاش به گونهای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمههای سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانههای بیشماری بر جان و روح او نشست.
مفتیان وهابی میگویند حضرت علی علیهالسلام، هیچگاه از شیخین شکایت نکرد و این دلیل بر عدم وقوع شهادت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها است؛ اما یکی از شئون خلافت، قضاوت است و امیرالمؤمنین شیخین را لایق این مقام نمیدانستند، در نتیجه هیچگاه شکایت نکردند.
مفتیان وهابی، هر ساله در ایام شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها، با ایجاد شبهاتی پیرامون نحوه شهادت حضرت و علت شهادت ایشان، به تحریف این واقعه پرداختهاند. آنان با این استدلال که اهل بیت علیهمالسلام علم غیب داشته، در نتیجه در قتل حضرت شریک هستند.
افسانه ازدواج عمر با ام کلثوم از جانب وهایبون، حرفی بیاساس بوده که اهل سنت به آن استدلال میکنند. آنان معتقدند این ازدواج، دلیل بر دوستی میان امیرالمؤمنین با شیخین است؛ در جواب این ادعا، حاکم نیشابوری مینویسد: «عمر و ابوبکر، به خواستگاری حضرت فاطمه سلاماللهعلیها آمدند، اما رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند که او کم سن و سال است.»