آموزه ها واحکام

فرقه اهل حق معتقد به وجوب روزه ماه رمضان نیستند و جز اندکی از پیروان این فرقه، در ماه رمضان روزه نمیگیرند و بهجای این واجب الهی به روزههای دیگری در غیر رمضان که توسط بنیانگذار این فرقه ابداع شده است، اکتفا میکنند.

از ویژگیهای برخی فرق انحرافی، تحقیر علم و دانش حقیقی و معارف برگرفته از منابع و متون اصیل دینی و استفاده شده از عالمان و فقهای شایسته است. این فرقهها که ازخودسازی و وصول به مقام حقیقت دم میزنند، خود را بی نیاز از التزام عملی به احکام دینی و بایستههای شرعی و تقلید از علمای دینی میدانند.

نامه سرانجام از مهمترین منابع آیینی فرقه اهل حق است. در نگاه این فرقه، این کتاب دربردارنده حقایق دین ازلی است که شامل عهد و میثاق ازلی حضرت حق و فرشتگان مقرب بوده که توسط سلطان تدوین شده است. وجه تسمیه این کتاب این است که این اثر که بخش وسیعی از آن به بیان آغاز و سرانجام دون سرایندگان در عالم عقل و عالم طبیعت پرداخته، سرانجام نامیده شده است.

یاد مرگ موجب بیداری انسان و رغبت به آخرت میشود و حضور بر سر مزار مردگان یکی از عوامل یادآوری مرگ و عبرت گیری است. برخی از پیروان اهل حق با حمله به این سنت پسندیده آن را تقلید از فرهنگ بیگانه میخوانند، این در حالی است که بزرگان این فرقه خود به زیارت مزار پیران یارسان اهتمام دارند.

در رابطه با ملاک حرمت و حلیّت افعال، در منابع درون مذهبی فرقه اهل حق، اصول و قاعده مشخصی برای استخراج احکام دیده نمیشود؛ برخی احکام آن را همان احکام اسلام میدانند. گروهی نیز اوامر و ارشادات دفتر پردیوری را ملاک دانسته و گروهی معیار تشخیص احکام را به خود افراد واگذار نمودهاند.

برخی از پیروان فرقه اهل حق دو عامل سرسپاری و شرط اقرار را از عوامل مَحرم شدن زن و مرد دانسته و به همین جهت، وجود این دو عامل را مانع ازدواج برای زن و مرد و اولاد ایشان تا هفت پشت می دانند.

فرقه اهل حق به دلیل این که خود را مقرب درگاه الهی میدانند، از نماز اظهار بی نیازی نموده و با نگاه ابزاری به این فریضه الهی، چرایی اقامه این عمل واجب را صرفاً برای تشکر از خداوند دانسته و بر این عقیده هستند که با هر ذکری میتوان خدا را یاد کرد و این ذکر اختصاص به نماز ندارد.

آموزههای فرقه اهل حق ریشه در دو عهد و پیمان دارد که از آنها به بیا و بس تعبیر شده و میتوان این دو را قانون اساسی مذهبی اهل حق دانست. نخستین پیمان، پیمان ازلی که بین خداوند و هفتن صورت گرفته و پیمان دوم پیمان پردیوری است که بین سلطان اسحاق و شاگردان او انجام شده است.

فرقه اهل حق برای پایه گذاری اعتقادات و آموزه های خود از روش جایگزین سازی بهره جسته است. جایگزین سازی را میتوان در مبانی اعتقادی، احکام و دستورات عملی و شخصیت های مذهبی این فرقه مشاهده نمود.

آموزه های فرقه اهل حق به دلیل نداشتن مبنای دقیق عقلی و شرعی، عدم جامعیت و نداشتن قدرت پاسخگویی به مسائل جدید اعتقادی و عملی و همچنین وجود تناقضات و ابهام در آن ها، سرگردانی پیروان در انجام اعمال مذهبی و آئینی را به دنبال دارد.

فرقه اهل حق روزهایی از سال را به نام ایام شکرگزاری نامیده و با هدف تقرب به برخی از پیران خود در هر یک از این روزها دعا خوانده و به عشق آنها نیاز(نذر) می دهند که به کردار عید شاهی شهرت دارد.

در فرقه اهل حق عنوانی به نام روزه وجود دارد؛ اما در مورد آن، عقیدهای واحد و نظری منسجم یافت نمیشود. تعدادی از آنها همانند سایر مسلمانان، اهل روزه هستند؛ اما بخش اعظم آنان که اکثریت نسبی فرقه را تشکیل دادهاند، یا روزه نمیگیرند و یا به گرفتن سه روز روزه مخصوص اکتفا میکنند.

پیروی از شایستگان نقش مهمی در رسیدن به سعادت و کمال دارد. از نگاه اسلام، خداوند و رسول او و صاحبان امر پس از ایشان، شایسته اطاعت هستند، اما اهل حق خود را سرسپرده بزرگان و پیران یکی از خاندان های این فرقه نموده و از آنها اطاعت می نمایند.

فرقه اهل حق در دو مناسبت از سال روزه میگیرند که یکی از این مناسبتها به ایام قولطاس معروف است. این آیین مذهبی، ریشه در افسانهها دارد که فقط در کتب فرقه اهل حق به آن اشاره شده است.