بهائیت در عصر پهلوی

امام خمینی در پیامهای متعدد، مردم ایران را از خطر بهائیان آگاه ساخته و میفرمودند: بهائیان در صدد هستند علیه قرآن و پیغمبر شما اقدام کنند و آنها جاسوس آمریکا هستند. حضرت امام، بهائیها را یک حزب و نه یک مذهب معرفی کردند و فرمودند: بهائیها يك حزبى هستند كه در سابق، انگلستان و حالا هم آمريكا پشتيبانى آنها را مىكند.

شگفتا که سران بهائی با گذشت تنها 44 سال از انقلاب اسلامی، گمان دارند که عملکرد خائنانه آنها در گذر زمان فراموش گردیده و تا جایی مردم را کم حافظه میپندارند که با افتخار از جلّاد خود پرده برداری میکنند! در واقع رحمت و محبّتی که بهائیت برای بشریت وعده میداد، در حکومت مشترکش با پهلویها، به وسیله شکنجه و سرکوب به نمایش نهاد!

تشکیلات بهائیت در دوره پهلوی، با تصدی بسیاری از مناصب کشور، شبکه گستردهای از فساد اقتصادی و رانتخواری را به راه انداخت. هژبر یزدانی با همکاری عالیترین مقامهای کشور، اموال هنگفتی را به نفع سازمان بهائیت بهم زد. ضربه انقلاب اسلامی بر پیکره سازمان بهائیت تا جایی بر آن فشار آورد که بیت العدل اسرائیل، انقلاب اسلامی ایران را جدیترین بحران حیات خود دانست.

شاپور بختیار در یکی از اعترافات خود، نتیجه سیاه بیست و پنج سال حکومت فاسد و ضدملّی پهلوی (با نقش آفرینی پررنگ بهائیان) بر ایران را تشریح کرد؛ اما آیا بهائیتی که امروزه شعار آزادی سر میدهد و از ناعدالتی جمهوری اسلامی گلایه میکند، از خفقان و ناعدالتی بیحد و حصری که برای ایران در دوران پهلوی به ارمغان آورد هم چیزی میگوید؟!

رضا پهلوی از برخورد با بهائیان مجرم و سازمانی در کشور به نقض حقوق بهائی باوران تعبیر و از نقش آنان در فردای ایران سخن گفت. البته وقتی که جمهوری اسلامی بساط ظلم و فساد شما را در ایران برچید، به عنوان دشمن مشترک باید هم به یکدیگر دلداری دهید و توهم مصادره قدرت در ایران را با ادعای میهن دوستی در سر بپرورانید!

گزارش ساواک از نشست بهائیان در شیراز نشان داد که تشکیلات بهائیت در هیچ دوره ای دست از تبلیغ و کادرسازی برای خود برنمی دارد. تشکیلات بهائیت برخلاف شعار حقیقت جویی، از کسانی که پیرامون شبهات و تاریکی بهائیت روشنگری می کنند به شدت متنفر است. شعار نوع دوستی اش در واقع، رنگ و بوی دیگری دارد. با شعار حکمت، نفوذ و کارشکنی خود را توجیه می کند.

تاریخ به خوبی نشان داده، بهائیتی که همواره ندای مظلومیت سر میدهد، هرگاه که قدرت یافته، از هیچ ظلم و ستمی برعلیه مردم دریغ نکرده است. بهائیتی که مظلومیت را یکی از راهبردهای خود برشمرده و حتی دفاع از خود در برابر ظالمین را ناپسند و مذموم معرفی کرده، در عمل نشان داده که در ظلم و ستم، از جانیان بزرگ تاریخ چیزی کم ندارد.

یکی از خیانتهای بهائیان به ایران را میتوان زمینهسازی برای ورود مستشاران آمریکایی (از جمله مورگان شوستر آمریکایی)، با هدف تأمین منافع آمریکا و تقویت نفوذ بهائیت در ایران برشمرد. از اینرو تحریک آمریکاییها توسط عبدالبهاء، برای نفوذ و تسلط بر ایران و چپاول منابع این کشور، از این تاریخ به بعد کلید خورد.

سایت خانه اسناد بهائی ستیزی در ایران، از قتل دکتر برجیس به عنوان سندی بر مظلومیت و ستمدیدگی بهائیان در ایران یاد کرد. اما در حقیقت تشکیلات بهائیت با انکار جنایات پیروان خود و ذکر ناقص حوادث تاریخی، سعی دارد تا در کنار سرپوش گذاردن بر خیانتهای بیشمارش، سندی بر مظلومیتش دست و پا کند تا حس ترحم مردم را نسبت به خود برانگیزد.

در سالروز شکلگیری انقلاب اسلامی، کانالهای خبری تبلیغی بهائیت با نقل حکایتی، بهائی نشدن شاه ایران را علّت فروپاشی این رژیم مستبد معرفی کردند. اما نقل این حکایت و پاسخ محمدرضا پهلوی به خوبی نشان داد که تشکیلات بهائیت بر خلاف ظاهرسازی عدم مداخلهی خود در سیاست، سیاست پلکانی را برای سلطهی کامل بر کشور میپیماد.

هنگامی که تشکیلات بهائیت رژیم پهلوی را شکست خورده میدید، تلاش نمود تا سفرهی خود را از این رژیم جدا کرده و به عبارتی تمام جنایات و غارتهای خود را در زمان این رژیم منکر شود. اینها همه در حالیست که تاخت و تاز بهائیت در عصر پهلوی به حدی بود که موجب شد یکی از مبلّغان بهائی، محمدرضا شاه را صراحتاً بهائی خطاب کند!

بهائیان سعی دارند تا با استفاده از گذر تاریخ، بر غارتهایشان در عصر پهلوی، سرپوش نهند. اما حقیقتاً اسناد تاریخی بسیاری موجود است که از اقدام محاسباتی بهائیت برای غارت ایران، پرده برمیدارد. همچنانکه فردوست میگوید: «بهائیان با رسوخ در دربار شاه ایران برای ثروتمند شدن جامعهی بهائی استفاده کرده تا از این طریق اقتصاد مملکت را به دست گیرند».

بهائیان در حکومت پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار شاه ایران پیدا کردند. حمایتهای بیدریغ رژیم پهلوی از بهائیان موجب شد که تعدادشان در کشور، به سه برابر افزایش یابد. تلاش محمدرضا پهلوی برای رسمیت بخشیدن به فرقهی ضالّهی بهائیت در ایران موجب شد تا رئیس جمهوری مصر بگوید: شاه ایران بهائی شده و دستورات اسلام را زیر پا گذاشته است.

هرچند که تشکیلات بهائیت درصدد است تا با مظلوم جلوه دادن خود در عصر پهلوی، جنایتهایش را علیه ملّت ایران کمرنگ جلوه دهد؛ اما حقیقتاً عصر پهلوی را میتوان دوران رواج و پیشرفت بهائیگری نامید. از همینروست که پس از انقلاب اسلامی و کوتاه شدن دست بهائیت از چپاول مملکت، شاهد مخالفت بیامان بهائیت با نظام اسلامی هستیم.