مقایسه عقد ازدواج باستانی، و خطبه عقد اسلامی

  • 4 مرداد, 1394 - 15:57
مدتی است که در فضای مجازی، پیام‌هایی جهت‌دار از سوی جریانات اسلام‌ستیز منتشر می‌شود که در آن روش عقد ازدواج ایران باستان، با عقد ازدواج اسلامی مقایسه شده است! در این پیام، معاندین که سر در آخور استعمار دارند، طبق معمول پشتِ ملیت ایرانی مخفی شدند. این در حالی است که فرهیختگان ایرانی، در گذر تاریخ، بزرگترین مبلغین و مدافعین اسلام بودند و ایرانیان...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که در فضای مجازی، پیام‌هایی جهتدار از سوی جریانان های اسلام‌ستیز منتشر می‌شود که در آن روش عقد ازدواج ایران باستان، با عقد ازدواج اسلامی مقایسه شده است! در این پیام، معاندین که سر در آخور استعمار دارند، طبق معمول پشتِ ملیت ایرانی مخفی شدند. این در حالی است که فرهیختگان ایرانی، در گذر تاریخ، بزرگترین مبلغین و مدافعین اسلام بودند و ایرانیان، بیش از هر قوم دیگری در راه اسلام فداکاری کردند. چه اینکه اکثر ایرانیان همواره خود را مدیون اسلام می‌دانستند.[1] لیکن اکنون به اصل قضایا بپردازیم.
متن مورد ادعای عقد ایران باستان:

داماد: به نام نامی یزدان، تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان، برای زیستن با تو میان این گواهان، بر لب آرَم این سخن با تو وفادار تو خواهم بود، در هر لحظه هر جا، پذیرا می‌شوی آیا؟
عروس: پذیرا می‌شوم مهر تو را از جان هم اکنون باز می‌گویم میان انجمن با تو وفادار تو خواهم بود در هر لحظه هرجا.

همچنین این جریان معاند در ادامه، ناجوانمردانه به اسلام تاخته و عنوان کرد که عقد ازدواج اسلامی، به این صورت است که زن، خود را در مقابل دریافت مهریه (پول) در اختیار مرد قرار می‌دهد!
بررسی:
- چنین خطبه عقدی (در ایران باستان)، سند تاریخی و مذهبی ندارد. بلکه حاصل توهماتِ آن شخص سرخورده و اسلام‌ستیز است.
- در متن مورد ادعا (خطبه جعلی عقد ایران باستان)، چند واژه عربی وجود دارد! از جمله «وفا» و «لحظه» که واژگانی عربی هستند! حال این واژگان عربی در ایران باستان میان خطبه عقد عروس و داماد چه می‌کند؟! حتی واژه «عروس» هم عربی است.[2] معادل آن در ایران باستان، واژه بیوگان است.[3] هرچند برخی کوشیدند، این کلمه (عروس) را به صورت اَروس بنویسند تا وِجهۀ پارسی به آن بدهند!‌ همچنین لفظ معادل «عروسی» در زبان فارسی میانه، وایودگان wayōdagan بود.[4]
- روش ازدواج در ایران باستان، بر اساس رویکرد آیین زرتشتی -بر اساس دیدگاه موبد اردشیر آذرگشسب- چنین است که پس از خواستگاری، مراسم نامزدی انجام می‌گیرد.[5] بعد نوبت به عقد (پیوند زناشویی) می‌رسد. در این زمان، دختر خود را می‌آراید و در مجلس می‌نشیند. پارچه‌ای سبز بر روی سرش می‌گذارند تا صورتش را یپوشاند. موبد در مراسم حاضر می‌شود و از عروس می‌پرسد که آیا راضی به ازدواج با فلانی هستی؟ موبد این سؤال را چند مرتبه تکرار می‌کند. عروس در مرتبه سوم یا هفتم پاسخ مثبت می‌دهد. سپس مراسم گواه‌گیران آغاز می‌شود. یعنی موبد به همراه نمایندۀ عروس (پدر یا برادر عروس) به منزل داماد می‌رود و همین سؤال را در حضور خویشاوندان، از داماد می‌پرسد. پس از اینکه داماد اعلام رضایت کرد، موبد بخشی از اوستا را می‌خواند و سپس یک تخم‌مرغ به بیرون از منزلِ داماد می‌اندازد. بعد نوبت مراسم عروس‌کِشان است، که موبد به همراه خویشاوندان نزدیک داماد، به منزل عروس می‌روند. عروس با بدرقه خویشاوندانش، به خانواده داماد سپرده می‌شود. البته به شوخی یا جدی، خویشاوندان عروس، در ازای تحویل عروس به خانواده داماد، مبلغی پول از آنان می‌گیرند. سپس خویشاوندان داماد، عروس را به خانه داماد می‌برند.[6] موبد آذرگشسب، پس از بیان این سخنان در باب سنت‌های ایرانی ازدواج، ادامه می‌دهد: «داماد که با بی‌تابی تمام، دم در منزل خود، انتظار ورود عروس را می‌کشد، به محض اینکه عروس بدانجا رسید، پیش آمده سکه‌ای در دست او می‌گذارد و او را با خود به درون خانه می‌برد».[7] سپس داماد و عروس به همراه موبد، دور آتش می‌چرخند (همانند رسمی که هندی‌ها دارند). بعد داماد عروس را به حجله می‌برد و به او رونما (پول یا هدیه‌ای دیگر) می‌‍‌دهد.[8] همچنین در روز پس از عروسی، مراسم پاتختی برگذار می‌شود.
اگر خوب دقت کنیم، می‌بینیم که در فرهنگ زرتشتی، داماد و خانواده اش در چند موقعیت به عروس و خانواده اش پول می‌دهد، یکی وقتی که عروس را از خانواده اش تحویل می‌گیرند، یکی هم زمانی که داماد، عروس را به درون خانه می‌برد (عروس به منزل داماد می‌رسد)، دیگری هم هنگامی که داماد، عروس را به حجله می‌برد! چه چیز توهین آمیزتر از این؟! ورود عروس به حجله در ازای دریافت پول از داماد ؟!
- گذشته از این، در ایران باستان نیز مهریه مرسوم بود. مثلاً در زمان انوشیروان، قانون مهریه وجود داشت و مرد باید به زن مهریه می‌داد.[9]
- در نگاه اسلامی، ازدواج عبارت است از برقراری پیوند زن و شوهری به وسیله خطبه عقد (و البته اسلام، رسم و رسومات ملی و قومی مربوط به ازدواج را در صورتی که موجب فعل حرام نشود، جایز دانسته است).
- خطبه عقد ازدواج در اسلام، به دو صورت است. یکی اینکه دختر و پسر خودشان خطبه بخوانند (ایرادی هم ندارد)، در این صورت دختر می‌گوید: «زَوَّجتُکَ نَفسي علی الصداقِ المعلومِ» یعنی خود را با اختیار خود، در مقابلِ صداق (مهریه) به همسری تو درآوردم. و پسر می‌گوید: «قَبِلتُ هَکَذا» یعنی این را پذیرفتم. و همچنین (در حالت دوم)، اگر دختر و پسر نخواهند یا نتوانند خطبه را بخوانند، می‌توانند شخص ديگرى را وكيل كنند كه از طرف آنها خطبه عقد را بخواند، در این هنگام وكيل می‌گويد: «زَوَّجتُ مُوَكّلَتى ... [نام دختر] مُوَكّلی ... [نام پسر] عَلَى الصّداقِ المَعلوم» یعنی با وکالتی که از خانم (عروس) گرفتم، ایشان را با صداق (مهریه) مشخص، به عقد ازدواج آقای فلان در آوردم. و سپس بگويد: «قبلت لموكلى [نام پسر] هَکَذا»، یعنی این ازدواج را با وکالتی که از پسر (داماد) گرفتم، تنفیذ کرده و این دو را زن و شوهر اعلام می‌کنم.[10]
- نکتۀ دیگر اینکه، مهریه در ادبیات اسلام، صِداق هم نامیده می‌شود. از ریشۀ صدق، به معنی راستی و درستی. این نشان می‌دهد که مهریه (صداق) باید تضمینی برای راستی و درست‌کاری مرد باشد. همچنین مهریه به عنوان خرید و فروش زن و کم‌ارزش دانستن او نیست (یعنی لذت در مقابل پول نیست)، بلکه یک هدیه است (چه بسا هدایایی که ارزش مادی کم و ارزش معنوی بالایی دارند). گذشته از این، قرار نیست مهریه لزوماً پول باشد، بلکه می‌تواند یک عمل خیر باشد. مثلاً در روایات از اهل بیت وارد شده که زن می‌تواند به عقد مردی دربیاید و مهریه‌‍‌اش را تعلیم قرآن، یا آموزش خواندن و نوشتن، یا شاخه‌ای گل و... قرار دهد.[11] همچنین درباره جایگاه زن در خانواده -از نگاه اسلام- همین بس، که زن حق دارد برای قبول ازدواج، شرط و شروطی بگذارد که از آن به «شرایط ضمن عقد» گفته می‌شود و دایره آن چنان باز است که زن می‌تواند آن گونه که خود دوست دارد، اختیاراتی برای خود ایجاد کند (برای اطلاعات بیشتر می‌توان به متون فقهی-حقوقی مراجعه کرد).
- در پایان حدیثی از آقا رسول الله تقدیم می‌شود که فرمودند: «مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزْوِيجِ.[12] در اسلام، بنایی نزد خدا محبوب‌تر از ازدواج برقرار نشد». هدف از ازدواج در اسلام، صرفاً تمایلات و شهوات جسمی نیست، بلکه در ازدواج، راه کمال معنوی و نجات وجود دارد. پیامبر اکرم فرمودند: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِي النِّصْفِ الْآخَرِ أَوِ الْبَاقِي.[13] هر که ازدواج کند، نیمی از دینش را حفظ کرده، در مابقی نیز باید تقوای خدا را پیشه کند.» و نیز فرمودند: «دو رکعت نمازی که انسان متأهل بخواند، از 70 رکعت نماز شخص عزَب (مجرد) بهتر است.»[14] از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ يَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ.[15] ازدواج کنید، ولی طلاق نگیرید. چه اینکه طلاق عرش خدا را می‌لرزاند». و نیز فرمودند: «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الذَّوَّاقِينَ وَ الذَّوَّاقَاتِ.[16] ازدواج کنید، ولی به سوی طلاق نروید. چه اینکه خدا، مردان و زنان هوس‌باز و تعددطلب را دوست ندارد.»

پی‌نوشت:

[1]. بنگرید به: «مسلمان شدنِ اختیاری ایرانیان در نگاه احسان یارشاطر» و «دفاعیه‌ی استاد زرینکوب پیرامون اسلام»
[2]. ابن منظور، لسان العرب، ج 6، ص 134-136، ذیل واژه عرس و عروس؛ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج 1، ص 328، ذیل ریشه عرس و عروس.
[3]. واژه نامه پارسی سره، فرهنگستان زبان پارسى، تهران، ١٣٩٠. ص 163
[4]. د.ن. مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1373. ص 274.
[5]. موبد اردشیر آذرگشسب، مراسب مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران: انتشارات فروهر، 1372. ص 181-182.
[6]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 183-185
[7]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 185.
[8]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 185-186.
[9]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان‏،‌ ترجمه: رشيد ياسمى‏، تهران: انتشارات دنياى كتاب‏، 1368. ص 486.
[10]. بنگرید به رساله‌های توضیح المسائل، باب ازدواج، برای مثال، رساله توضیح المسائل امام خمینی، مسئله شماره 2368.
[11]. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمرى، ج 21 ص242، بَابُ جَوَازِ كَوْنِ الْمَهْرِ تَعْلِيمَ شَيْ‏ءٍ مِنَ الْقُرْآنِ
[12]. شیخ حر عاملی، همان، ج 20، ص 14.
[13]. شیخ حر عاملی، همان، ج 20، ص 17.
[14]. شیخ حر عاملی، همان، ج 20، ص 19.
[15]. شیخ حر عاملی، همان، ج 22، ص 9.
[16]. شیخ حر عاملی، همان، ج 22، ص 9.

همچنین در پایان لازم است،‌ در جهت تنویر موضوعات، مقالاتی پیرامون جایگاه زن در زرتشتیگری بیان شود. «فقه زرتشتی و ازدواج اجباری برای دختران»، «زن زرتشتی، از ازدواج تا طلاق!»،‌ «عقل زن و ماهیت او در نگاه دين زرتشتی»، «بِهينِ زنانِ جهان...!»،‌ «تحقیر زنان رنجدیده در دین زرتشتی»، «دینکرد و مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت»، «ازدوا‌ج‌های برادر-خواهری در آیین زرتشتی»، «ازدواج‌های پدر-دختری در آیین زرتشتی»، «ازدواج‌های مادر-پسری در آیین زرتشتی»، «شوهر، خدایِ زن»،
مخصوصاً این دو مقاله که می‌تواند راهگشا باشد:
«بانوی ایرانی ! اسلام برای تو چه ارمغان آورده ؟»، «زن در اسلام؛ پاسخ قاطع دکتر زرینکوب به باستان‌گرایان».

تولیدی

Comments

آیا واقعا نمی‌دانند این متنی که بعنوان خطبه عقد آریایی کذایی قرائت می شود قطعه شعری از فریدون مشیری است؟؟؟؟؟ اگر مردم زحمتی به خود بدهند و همین متن خطبه‌ی به اصطلاح آریایی را جستجو میکردند خیلی راحت و ساده متوجه می‌شدند این یک شعر است و این گونه مضحکه و بازیچه‌ی دست جریانات انحرافی نمی‌شدند. آیا نمی‌دانند ازدواج باید وجهه و اعتبار قانونی و حقوقی، شرعی داشته باشد؟ آیا نمی‌دانند در پیوندی که اعتبار قانونی و حقوقی و شرعی ندارد تمام فرزندان متولد شده به درگاه خداوند حرام زاده تلقی می شوند؟ آیا نمی‌دانند اصلا چیزی تحت عنوان عقد آریایی وجود نداشته و ندارد؟ بعضی ها با خّطبه عقد زرتشتی اشتباه می‌گیرند ولی آیا نمی‌دانند خطبه عقد زرتشتی اصلا چنین چیزی نیست؟ امان از جهل و نادانی. امان از تنبلی و جستجو نکردن. امان از زودباوری. امان از ولنگاری و فروپاشی بندهای ایمان و اعتقادات اخلاقی و مذهبی. امان از بی سوادی‌. امان

Pages

Add new comment

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.