زرتشت
آیتالله سید یوسف طباطبایینژاد در تاریخ 23 مهرماه سال 1395 در خطبه های نماز جمعه اصفهان مطالبی را پیرامون توحید و جایگاه آن در آیین زرتشت بیان داشتند. ایشان با اشاره به ملزومات توحید گفت: توحید را باید با استدلال یاد بگیریم تا کسی نتواند ما را از مسیر درست منحرف کند. وی افزود: زرتشتیان قایل به این هستند که جهان دو خدا دارد که یکی از آنها برای خوبیها است و دیگری برای بدیها که آنها را یزدان و اهریمن نامیدهاند.
موبد رشید خورشیدیان در مورد امام حسین و ویژگی او چنین بیان میدارد: کل جامعه زرتشتیان اعتقاد دارند که امام حسین (علیه السلام) شخصی است که از حق مظلوم دفاع کرده و به همین دلیل ما بر این اعتقادیم امام حسین(علیه السلام) نه تنها برای مسلمانان جهان بلکه برای جامعه بشریت است. اتحادی که بین مسلمانان وجود دارد بسیار ستودنی است و ما نیز در جامعه کلیمان و زرتشتیان سعی کردیم این اتحاد و همبستگی را بین خود و مسلمانان و در بین جامعه خودمان حفظ کنیم.
در تقویم و گاهشماری مزدایی سال به دو فصل عمده تقسیم میشد. تابستان بزرگ که از آغاز فروردین شروع و تا پایان مهرماه میانجامید و هفت ماه بود. زمستان بزرگ که از آغاز آبان ماه تا پایان اسفند دوام داشت و شامل پنجه یا اندرگاه میشد. در فصل زمستان بزرگ به موجب کوتاه بودن روزها، هر شبانه روز به جای پنج گاه، به چهار بخش تقسیم میشد و یک گاه، یعنی گاه ظهر تا عصر (رپیتوینگاه) حذف شده و در هاونگاه جای میگرفت.
ازدواج استقراضی: به معنای درستتر قرض دادن زن به دیگران است. نوع خاصی از ازدواج که در عصر ساسانی معمول بوده است، ازدواجی با عنوان زن عاریتی یا ازدواج استقراضی است. در توضیح ابتدایی این ازدواج چنین بیان میشود که اختیار موقت زنی به همسری فرد دومی در حالی که در قید ازدواج شوهر دیگری است. در این نوع ازدواج شوهر حق دارد زن اصلی خود را به مرد دیگری بطور موقت به همسری بدهد.
احکام بسیار سخت و نابرابر اجتماعی در زمان ساسانیان، تبعیض و اختلاف طبقاتی حاکم بر زنان عادی در این دوران، عدم سهم ارث بعد از ازدواج توسط دختر و بحث تعدد زوجات توسط مرد به هر تعداد که توانایی مالی او اجازه می داده است، تنها گوشه ای از آن چیزی است که زنان در سلسله ساسانیان تحمل کرده اند.
برخی از گفته و مطالبی که در صفحات اجتماعی و دیگر گفته ها بیان می شود، چند همسری را تنها به دین اسلام اختصاص داده اند و آیین زرتشت و تاریخ ایران باستان را از این امر استثنا کرده اند. ولی آیا این امر درست هست و در ایران باستان بحث چند همسری وجود نداشته و تک همسری بوده است؟!
اگر به یکی از زیارتگاهها یا بنابر گفته خود زرتشتیان، به یکی از پیرانگاه های زرتشتیان رفته باشید، زرتشتیان و برخی از موبدان بیان میکنند که این محل، مکانی برای مخفی شدن و فرار دختران آخرین پادشاه ساسانی بوده است. در مورد فلسفه و علت ایجاد این پیرانگاه ها مقالاتی نوشته شده است. در ادامه نظری که موبدان زرتشتی به نوعی آن را قبول دارند بیان میشود.
آیا زرتشت مورد ادعای جامعه زرتشتی است؟ یا بر طبق نظر بعضی اندیشمندان غربی و روایات دینی ما زرتشت پیامبر نبوده است و ادعای نبوت داشته است. بلکه طبق روایات اهل بیت داماسپ نام داشته است؟ پس ما وجود پیامبر را برای ایران باستان پذیرا هستیم اما در فرد (پیامبر) مورد نظر با زرتشتیان اختلاف داریم.
آیا میتوانسته است برای افرادی عادی چنین برنامه صورت بگیرد و در داخل کوه قرار گیرند؟ آیا نمونههایی از این واقعه برای هیچ یک از بزرگان آیین زرتشت اتفاق افتاده است؟ آیا اعراب با مرکبهای سواری خود نتوانستهاند بعد از تعقیب این دخترها و خانواده شاه ایران، بر او دست پیدا کنند؟ و سوالاتی دیگری که در مورد این ادعای موبدان در ذهن خوانندگان شکل میگیرد.
وقتی در آیین زرتشت سخن از روزه میشود، موبدان و سخنگویان این آیین در جمع دیگر ادیان و بخصوص مسلمانان بیان میدارند که مقوله روزه در آیین زرتشت به مانند دیگر ادیان وجود دارد. جامعه زرتشتیان در توصیف روزه چنین بیان میدارند که هر فرد زرتشتی در آیین زرتشت چهار روز هر ماه، باید از خوردن گوشت حیوانات امتناع کند.
منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند. اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.
عموم دین پژوهان بر این باورند که اعتقاد به نجات دهندگان نهایی، در آیین زرتشت ریشه دارد اما برخی از موبدان آن را رد میکنند و این تفکر را نتیجه نفوذ اندیشههای یهودی در آیین زرتشت میدانند. چنان که موبد موبدان رستم شهزادی در کتاب مجموعه سخنرانیهای خود چنین معتقد است. او اندیشه اعتقاد به نجات دهندگان نهایی در آیین زرتشت را ثمره نفوذ تعالیم دینی یهودیان در باره منجی آخرالزمان میداند.
بحث منجی در آیین زرتشت، به مانند دیگر مباحث این آیین، دارای شک و شبهه هست. عدهای بیان دارند که در آیین زرتشت موعود و منجی هست و در زمانهای مشخصی خواهند آمد. ولی بیان شد که در طول تاریخ زرتشتیان بنابر باور خود انتظار داشتند ولی انتظار آنها هنوز هم باقی است و وعده موبدان آنها به نوعی تا به حال به حقیقت نرسیده است.
موبدان در طول تاریخ وعده آمدن سوشیانت و منجی را به زرتشتیان می دادند. زرتشتیان به آمدن سه سوشیانت و منجی بارو داشتند ولی در سال 1630 میلادی که باید یکی از سوشیانت ها ظهور می کرد، در کمال ناباوری زرتشتیان هیچ فردی را ندیدند. ادعای آمدن سوشیانتها برای نجات زرتشتیان، توسط موبدان بیان شد ولی مرور زمان، و رسیدن زمان مقرر برای آمدن آنها، موجی از ناامیدی و دلسردی را برای زرتشتیان برجای گذاشت.