مباحث روایی
«ابن حجر» پس از ذکر حدیث «سفینه» در وجه تشبیه میگوید: «وجه تشبیه آنها به کشتى نوح این است که هر کس آنها را دوست بدارد و به سپاسگزارى خداوند که به آنها این مقام را داده، تعظیم کند و از هدایت علماى آنها برخوردار شود، از ظلمتِ مخالفتها نجات مىیابد و کسى که تخلف کند، در دریاى کفران نعمت غرق و در پستى و بلندى طغیانگرى هلاک خواهد شد.»
خاطرهای از سفر شیخ «حسین انصاریان» به ترکیه: در ترکیه به مفتی اعظم استامبول گفتم علت شیعه بودن ما در تفسیر فخر رازی آمده؛ «فخر رازى » در تفسير خود در بحث بلند یا آهسته خواندن بسم اللّه الرحمن الرحيم، گفته است: هرگاه كسى على (عليهالسلام) را پيشواى دين خود قرار دهد، به دستگيره محكمى در دين و نفس خود دست زده است.
فضائل و مناقب و امتیازات ویژه حضرت علی (علیهالسلام) آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست. البته قابل ذکر است که مقدار کمی از این امتیازات و فضائل را برخی از صحابه جلیل القدر پیامبر اسلام هم دارند که باز هم امیرالمؤمنین در همان مقدار کم با ایشان شریک است.
همواره افرادی سودجو در تاریخ اسلام به دنبال تغییر تاریخ از طریق تحریف روایات هستند. به عنوان مثال میتوان به حذف روایت اقتدای ابنعباس به حجاج اشاره کرد که علی رغم گزارش آن توسط عالمان اهلسنت از کتاب بخاری، اکنون این روایت در بخاری دیده نمیشود.
تحریف در روایات، یکی از حیلههای علمی در راستای پنهان ماندن حقایق بر طالبین حقیقت است. متاسفانه برخی از عالمان اهلسنت در باب تحریم متعه از سوی عمر، اقدام به تحریف و تقطیع روایت کردهاند.
یک نمونه از غلو در حق معاویه: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: خداوند تنها جبرئیل، من و معاویه را امین وحی خود قرار داد. (جبرئیل وحی را از خدا میگرفت و به من میرساند و من نیز به معاویه میگفتم و او مینوشت.) چیزی نمانده بود که خداوند معاویه را به خاطر علم و دانش زیاد و امانتدار بودنش به پیامبری مبعوث کند.
برخی از جاعلین حدیث برای فضیلت سازی برای معاویه، اینچنین به پیامبر توهین کردهاند: که پیامبر پذیرفت که معاویه را از کتابت وحی کنار گذارد؛ جبرئیل که قبلاً هر چهار روز یکبار بر ایشان نازل میشد، تا چهل روز بر آن حضرت نازل نشد؛ پس وحی آمد که خداوند معاویه را برای نوشتن قرآن انتخاب کرد و تو حق نداری معاویه را کنار بگذاری.
نمونهای از غلو درباره معاویه: جبرئیل در حالیکه قلمی از طلای ناب در دست داشت، بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد... و عرض کرد: خداوند این قلم را از بالای عرش خود به معاویه هدیه کرده است. قلم را به معاویه برسان و بگو آیه الکرسی را با آن نوشته و پس از نقطه گذاری و حرکت گذاری به تو بدهد... .
از جمله غلوّها در مورد عزت بخشی به معاویه ساخته شده، حدیثی است که در آن نجوا کردن معاویه در زیر عرش الهی را بدون اینکه پیامبر بداند بیان میکند.
فضائل امیرالمؤمنین بر هیچ کس پوشیده نیست، و خداوند هم در قرآن آیات فراوانی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم دربارهی ایشان نازل کرده است، تا شأن و منزلتشان بر همگان اثبات شود و پیامبر هم در مناسبتهای مختلف از او تمجید و تعریف کرده است تا جایگاه وجودی ایشان برای مردم آشکار گردد.
تقطیع روایات و نشان دادن راهی غیر صحیح از سوی هیچ کس قابل اغماض نیست. این عمل را می توان در صحیحترین کتاب اهلسنت یعنی صحیح بخاری یافت کرد. او روایتی که دال بر ارتباط ناخوشایند میان اهلبیت و صحابه را بیان میکند، تقطیع کرده است.
اهل بیت پیامبر از خود پیامبرند یعنی از گوشت و پوست و خون ایشان هستند و رسول خدا در مناسبتهای مختلف آن را برای مسلمانان بیان فرموده است، خصوصاً در مورد حضرت علی (علیهالسلام) آنقدر روایت در فضائل و مناقبشان ایراد فرمود که جای هیچ شک و شبههای برای احدی باقی نگذاشت.
صنعانی ماجرای صلح حدیبیه توسط پیامبر را نقل کرده است که همین روایت از سوی بخاری نیز بازنویسی شده است؛ در کمال تعجب باید بیان داشت که این روایت توسط بخاری تقطیع شده است.
شیعیان با توجه به حمل معنای کلمه ولی بر سرپرستی و خلافت، به امامت و ولایت بلافصل امام علی (علیهالسلام) باور دارند. با بررسی تنها چند روایت در کتب حدیثی اهل سنت میتوان گفت که کلام ایشان صحیح است.