متفرقه
عرفان اهل بیت(علیهمالسلام) برگرفته از منبع وحی الهی بوده و از مکاتب دیگر هیچ گونه تاثیری نگرفته است. عرفان اهل بیت(علیهمالسلام) یعنی معرفتی که پایه و محور آن شریعت بوده و در روش ریاضت و سلوک هیچ گونه شباهتی به سلوک صوفیانه و روشهای اومانیستی عرفانهای نوظهور ندارد.
دعا و درخواست بندگان ازآنجاییکه با وعده اجابت از جانب خداوند متعال مورد تأکید قرار گرفته و میتواند در روند حوادث و وقایع عالم خلقت تأثیرگذار باشد، در عرفان اسلامی عرفای مسلمان سرّ اجابت دعا را در مرتبه حیث اسما و صفات خداوند دانسته و البته باید گفت، مسئله اجابت دعا از مسئله تحقق خواسته بنده متمایز بوده و دارای تفاوتهایی است.
اقامه نماز و مراقبت بر نمازهای یومیه، از الزاماتی است که یک عارف باید نسبت به آن پایبندی جدی داشته باشد. یعنی برای رسیدن به موفقیت در مسیر عرفان و تعالی، مراقبت و محافظت بر نماز از اصول مهم و اساسی در عرفان ناب به شمار میرود. اما در معنویتهای کاذب، آن چیزی که در همان ابتدای کار، از انسان سلب میشود، نماز است.
از مهمترین آموزهها در عرفان اسلامی دعا و نیایش است. در حقیقت دعا همان نیاز درونی و فطری بشر است، که با ابراز نیاز بنده به پرودگار از طریق لسانی انجام میشود. اما در معنویتهای نوظهور و کاذب، با برداشتهای مادی و موهوم از خدا، ازهمان ابتدا انسان را با خدایی مادی و ساخته و پرداخته ذهن مواجه کردهاند؛ به طوری که در آخر انسان خود را نوعی خدا پنداشته و موجودی را بالاتر از خود نمیبیند.
یکی از مشکلات اساسی دنیای مدرن، وجود اضطرابها و نگرانیهایی است که روح و روان انسانها را آزار میدهد. بسیاری از حالات و برخوردهای انسان مدرن، حکایت از ناراحتی و وجود اضطراب شدید روحی و روانی در زندگی او دارد. مشکلات روحی و روانیای که ناشی از ذات ماتریالیستی دنیای مدرن بوده که آرامش را انسانها ربوده و موجب پناهنده شدن آنها به سمت معنویت و بازگشت به روح الهی شده است.
ابراز عشق و علاقهی به خدا در سخنان رهبران و آموزههای عرفانهای نوظهور وجود دارد؛ (البته با تفسیرها و برداشتهای غلط و انحرافی که از خدا ارائه میدهند) اما آنچیزی که جزو شاخصهی مشترک این معنویتها به شمار میرود، عدم محوریت خداوند، در مبانی نظری و عملی آنهاست.
گاهى مشاهدات و ادراكاتى كه در حالت معنوی براى انسان پیش مىآید از ناحیه خداى متعال بوده و گاهى نیز از القائات شیطان است. در مكاشفات شیطانى همانند مكاشفات رحمانی، عارف صداهایی را میشنود، یا چیزهایی را مىبیند كه دیگران نمىبینند و نمىشنوند؛ اما در حقیقت سرمنشاء آن، شیطان است. او مىكوشد تا به هر طریق ممكن انسان را به گمراهى کشانده و از رسیدن به سعادت حقیقی محروم کند.
كارهاى خارق العاده همانند سحر از واقعیتهایی است که بعضی از افراد با مسلط بودن به آن، میتوانند اعمالی را انجام دهند که برای دیگران غیرممکن بوده و یا بسیار سخت است. آنچه مهم است اینکه؛ نباید هر كار خارقالعادهاى را كرامت فرض کرده و نشانهای برای منزلت اشخاص نزد خداى متعال به حساب آورد. آنچه مسلم است، قطعاً برخى از كارهاى خارقالعاده از مقوله سحر بوده که با كرامت تفاوت بنیادین دارد.
بسیاری از مدعیان دروغین، برای موجه جلوه دادن ادعای خودشان به مخاطبان خود میگویند آنان صاحب کرامت بوده و از بسیاری امور غیبی خبر میدهند. تصورات عموم مردم درباره برخی اعمال به ظاهر خارقالعاده و اعجاب آور این است که، مدعی این اعمال را فردی صاحب کرامت و اسرار و کرامت تصور میکنند.
از جمله شگردهای معنویتهای کاذب و نوظهور برای جذب مخاطب و جلب اعتماد عمومی نسبت به عملکرد فرقه، و از طرفی رسیدن به اهداف فرقهای، مخلوط کردن حق با باطل است. اتفاقاً روش اصلی شیطان برای ایجاد انحراف فکری در بین افراد و جوامع، آمیختن حق با باطل است که از این طریق امر بر انسانها مشتبه شده و از منجر به فاصلهگرفتن از مسیر حق میشود.
از رهگذر شریعت حقّه است که سالک به طریقت و آنگاه به حقیقت میرسد؛ به بیان دیگر، راه رسیدن به حقیقت از شریعت عبور میکند و شریعت در همه منازل طریقت و مقامات حقیقت، حضور بالفعل و فعال دارد؛ به همین خاطر است که در عرفان اسلامی شریعت از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و محورعرفان محسوب میشود.
طبق بررسی های میدانی، با انتشار کتابهای مربوط به قانون جذب، فعالیت شرکتهای گلدکوئیست و دیگر شرکتهای هرمی بیش از پیش اوج گرفت؛ و وسوسه میلیاردر شدن و به دست آوردن ثروتهای نجومی، بسیاری را از فضای کسب و کار به عرصه تخیّل و تجسم کشاند. تا جایی که فقط در تهران تعداد ۴۰۰۰ خانوار دارایی خود را از کف دادند.
یکی از اصول روش مدیتیشن یا همان مراقبه غربی، تاکید بر (مانترا) است. بدین معنا که تاکید میشود واژهای بیمعنا تکرار شود تا در این بیمعنایی، هیچ تفکری ایجاد نشود، تا فرد به سرعت بتوانید با شعور خلاق و آگاهی عمیق، مرتبط شوید! در حالی که در عرفان اسلامی، هدف سالک قرب الهی بوده و عارف میکوشد با نزدیک شدن به منبع لایزال الهی، به فانی شدن در خدا برسد. به همین خاطر بر خلاف مراقبه غربی که تاکید روی بیمعنا بودن مانتراها و تکرار آنهاست، در عرفان و مراقبه اسلامی، به ذکرهای معنادار و اصیل پرداخته میشود.
از ویژگیهای مشترک مدعیان دروغین، کج فهمی و برداشت نادرست و انحرافی از گزارههای دینی و قرآنی است. این مدعیان همانند بسیاری از افراد ناآگاه و غیر متخصص، به راحتی به خود اجازه میدهند در مسائل تخصصی دینی و قرآنی که نیازمند علم و تدقق عمیق است، ورود کرده و اظهار نظر کنند. این قبیل افراد علاوه بر منحرف بودن خودشان، زمینه انحراف مخاطبان خود را نیز فراهم میکنند.