متفرقه

طبق بررسی های میدانی، با انتشار کتابهای مربوط به قانون جذب، فعالیت شرکتهای گلدکوئیست و دیگر شرکتهای هرمی بیش از پیش اوج گرفت؛ و وسوسه میلیاردر شدن و به دست آوردن ثروتهای نجومی، بسیاری را از فضای کسب و کار به عرصه تخیّل و تجسم کشاند. تا جایی که فقط در تهران تعداد ۴۰۰۰ خانوار دارایی خود را از کف دادند.

یکی از اصول روش مدیتیشن یا همان مراقبه غربی، تاکید بر (مانترا) است. بدین معنا که تاکید میشود واژهای بیمعنا تکرار شود تا در این بیمعنایی، هیچ تفکری ایجاد نشود، تا فرد به سرعت بتوانید با شعور خلاق و آگاهی عمیق، مرتبط شوید! در حالی که در عرفان اسلامی، هدف سالک قرب الهی بوده و عارف میکوشد با نزدیک شدن به منبع لایزال الهی، به فانی شدن در خدا برسد. به همین خاطر بر خلاف مراقبه غربی که تاکید روی بیمعنا بودن مانتراها و تکرار آنهاست، در عرفان و مراقبه اسلامی، به ذکرهای معنادار و اصیل پرداخته میشود.

از ویژگیهای مشترک مدعیان دروغین، کج فهمی و برداشت نادرست و انحرافی از گزارههای دینی و قرآنی است. این مدعیان همانند بسیاری از افراد ناآگاه و غیر متخصص، به راحتی به خود اجازه میدهند در مسائل تخصصی دینی و قرآنی که نیازمند علم و تدقق عمیق است، ورود کرده و اظهار نظر کنند. این قبیل افراد علاوه بر منحرف بودن خودشان، زمینه انحراف مخاطبان خود را نیز فراهم میکنند.

بدون شک اعمال انسانها در زندگی دنیایی و آخرتی آنها تأثیرات زیادی دارد. کردار نیک انسانها دارای آثار مثبت؛ و گناه و معصیت، آثار سوءی در زندگی به همراه دارد. خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند:«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُم[شوری/30]؛ و آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست.» در برخی موارد اصرار بر نظر نادرست و غیر علمی، ناشی از روح گناهکار و سرکشی است، که به دنبال انکار مسائل بدیهی و عقلانی، است.

از ویژگیهای عرفان حلقه در جهت جذب مخاطب، پرداختن به مباحث به ظاهر جذاب و بحث برانگیزی است که برای مخاطب تازگی داشته باشد. یکی از این مباحث، موضوع ملزم شدن فرشتگان و شیطان، به سجده کردن در برابر حضرت آدم (علیهالسلام) به دستور خداوند است. متاسفانه طاهری بدون داشتن حداقل سواد در زمینه قرآن و فهم روایات، اقدام به برداشتهای غلط و کاملاً انحرافی، در معانی و تفسیر آیات قرآن کریم کرده و مخاطبان نا آگاه خود را به کج فهمی در فهم آیات و مبانی دینی سوق داده است.

سیدحسین عباسمنش در سال ۱۳۵۹ در قم متولد شد و در حدود ۲۰ سالگی با معصومه تیموری ازدواج کرد. او در قم یک کلوپ بازیهای کامپیوتری راه انداخت و بنا به گفتۀ خودش وضع زندگی خوبی داشت. سپس برای درآمد بیشتر به بندرعباس میرود؛ به کارگری در بندر و مسافرکشی مشغول میشود و در یک اتاق ده متری زندگی میکند. پس از ۸ سال کار، با دستخالی همراه همسر و دو فرزندش به تهران میآید و این بار به آموزش تکنیکهای موفقیت و ثروتمندشدن میپردازد.

آنچه مسلم است غذای پاک و حلال در روح و قلب انسان اثر نیکو داشته و غذای حرام، اثر سوءی دارد. روح آدمی، از خوردن اندک لقمه حلال یا حرام، تاثیر پذیرفته و آثار آن در روح و روان او به خوبی خود را نشان میدهد. اثر غذاهای حلال در نورانیت باطن و توجه به عبادات و همچنین اثر غذاهای حرام در کدورت و کسالت در عبادات انسانها، خود را نشان میدهد. لذا در آیات و روایات اسلامی، بر کسب حلال و اجتناب از تناول غذاهای حرام تأکید زیادی شده است.

جهل از عافتهای بزرگی است که اگر نسبت به رفع آن اهتمام جدی صورت نگیرد، ممکن است انسان را در دنیا و آخرت، متحمل خسارتهای سنگینی کند. امام علی(علیهالسلام) میفرمایند:«بزرگترین مصیبت، نادانى است؛ زیرا سبب انواع مصائب دنیوى و اخروى میگردد.» راغب اصفهانی جهل را به سه دستهی، خالى بودن نفس و خاطر انسان از علم و دانش، اعتقاد و باور داشتن چیزى بر خلاف آنچه که هست و انجام کارى بر خلاف آنچیزی که باید انجام شود؛ خواه به آن معتقد باشی یا نه؛ تقسیم کرده است.

کجفهمی نسبت به مسائل دینی و قرآنی، از ویژگیهایی است که بسیاری از مدعیان دروغین گرفتار آن هستند. در حقیقت اصرار بر برداشت غلط و غیرعالمانه در مسائل تخصصی و کارشناسانه، یک نو بیماری است که افراد ساده اندیش و کج فهم به آن مبتلا بوده و به همین دلیل حقایق را وارونه و سلیقهای تفسیر میکنند. سیدحسین عباسمنش، که در حال حاضر ساکن آمریکاست، از افرادی است که بدون علم و تخصص لازم در امور دینی و قرآنی، به نفی یا اثبات موضعات مختلف در زمینه دین و قرآن پرداخته است.

کجفهمی و برداشتهای غلط و سلیقهای از مسائل دینی و مذهبی، از شاخصههای مشترک رهبران معنویتهای نوظهور و غیردینی است. اوشو به عنوان یکی از مدعیان و رهبران معنویتهای انحرافی، با حمله کردن به ادیان به دنبال تصویری خشک و جمودگرایانه از دین است. اومیگوید:«مذاهب با هر چیزی که انسان میتواند از آن لذت ببرد، مخالفاند. این به نفع آنها است که انسان را مفلوک و بدبخت نگه دارند و هر نوع امکان برای یافتن آرامش و نشاط و رضایت خاطر (اینکه بهشت برین را هماینک، همینجا بیابی) را از دستش بگیرند.»

در زندگی انسانها عواملی هستند که باعث غفلت انسان از یاد خدا میشود، اگر انسان به رفع این عوامل اهتمام نداشته باشد، به مرور زمان، از فطرت خود فاصله گرفته و همنشین هواپرستان و دلبستگان به دنیا خواهد شد. برخی از عوامل غفلت که در قرآن نسبت به آنها هشدار داده شده است، عبارتند از؛ تبعیت از هوای نفس، دلبستگی به دنیا و دنیاطلبی و وسوسههای شیطان.

یکی از سبکها و ویژگیهای خاص شبهجنبشهای معنوی استفاده از واژهها و کلمات جذاب است که غالب مخاطبان آنها به این کلیدواژهها نیاز دارند تا به درد و رنج خود پایان دهند. این الفاظ بعضاً چنان جذابیت دارد که حتی افرادی که دغدغهای در آن موضوع ندارند را نیز به سمت خود میکشاند. یکی از این الفاظ، شفابخشی و شفا دهی است.

برای سلوک الیالله دو مرحله بیان شده است. سلوک عقلانی و سلوک عرفانی. وظیفه ابتدایی انسان در مقام سیرالیالله، سلوک با تکیه بر عقلانیت است؛ و سلوک عرفانی در مرحله بعدی قرار دارد. در سلوک عقلی لزومی به استاد خاص نبوده، و فرد سالک باید با افزایش آگاهی، تفکر، کسب علم و بهره بردن از دانشمندانی که در حوزه علوم اسلامی و عقلی تبحر دارند، در مسیر سلوک الیالله حرکت کند. در سلوک عقلانی، انسان باید به مرحلهای برسد، که برای تمام اندیشهها و باورهای خود، حجت عقلی ارائه کند.

فرقه و فرقهگرایی از معضلاتی است که جامعه اسلامی را با مشکلاتی جدی مواجه کرده است. فرقهها گروههایی هستند که با فاصله گرفتن از اعتقادات رایج و مرسوم یک جامعه، به تدریج به انزوا کشیده شده و حیات خود را در جدایی از جامعه و مردم دنبال میکنند. اکثر لیدرهای فرقهها، افرادی خود خوانده و تحمیلگر هستند که ادعا دارند، مأموریت خاصی داشته و از آگاهی خاصی برخوردارند.