واژههای امیدبخش طعمهای برای جذب مردم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از سبکها و ویژگیهای خاص شبهجنبشهای معنوی استفاده از واژهها و کلمات جذاب است که غالب مخاطبان آنها به این کلیدواژهها نیاز دارند تا به درد و رنج خود پایان دهند. این الفاظ بعضاً چنان جذابیت دارد که حتی افرادی که دغدغهای در آن موضوع ندارند را نیز به سمت خود میکشاند. یکی از این الفاظ، شفابخشی و شفا دهی است.
در بین افراد مبلغ معنویتهای نوظهور میتوان افراد شاخصی یافت که از این لفظ به نحو مبالغهآمیز استفاده کردهاند. از جمله «دیپاک چوپرا» در کتاب «شفای کوانتومی» خود، یا «لوئیز ال هی» در کتاب «شفای زندگی» و غیره از مروجین تفکر نوین، که همه یک هدف را دنبال میکنند و آنهم بیان نیرویی درونی ماست که شفا دهنده است. «دریافتهام که عفو و بخشایش و دست کشیدن از نفرت میتواند حتی سرطان را علاج کند. اگر چه ممکن است این حرف ساده لوحانه به نظر میرسد اما خودم عملا شاهد آن بودهام و تجربهاش کردهام.»[1] وی در جای دیگر میگوید: «همه پاسخها و چارهها و شفاها و آفرینشهای تازه از این یگانه عقل میآید.»[2] گرچه بعضی اوصاف نیک برای انسان سالم مفید و کارساز است ولی اینچنین نیست که دلیل تامه همه امراض، عدم آن صفت نیک باشد.
رهبران تفکر نوین تاثیر ذهن در برخی فرایندهای جسمی را عامل ایجاد همه بیماریها میدانند. مثلا تغییرات فیزیولوژی در اثر دروغ گفتن پیش خواهد آمد.[3] یا این افراد، عدم بخشایش را عامل امراض میدانند! «هرگاه که بیماریم باید در دل خود جستوجو کنیم و ببینیم که چه کسی را باید ببخشاییم. کتاب «تعلیم معجزات» میگوید: همه امراض از عدم بخشایش ناشی میشوند و هرگاه که بیماریم باید به پیرامون خویش بنگریم و ببینیم که چه کسی را باید عفو کنیم.»[4] اساسا بخشش به هر معنا که باشد به صورت اینکه همه را ببخشیم مشکل دارد. انسان گاهی کارهایی انجام میدهد که نیاز به سرزنش خود دارد یا اینکه در جامعه میبینیم ظلمی صورت میگیرد، نمیشود آن را به راحتی بخشید.
پینوشت:
[1]. شفای زندگی، لوئیز هی، ترجمه گیتی خوشدل، 1393، پیکان، ص 11.
[2]. همان، 13.
[3]. شاه کلید، جک کنفیلد، تهران، نشر نسل نواندیش، ترجمه سیما فرجی، ص 28.
[4]. شفای زندگی، لوئیز هی، ترجمه گیتی خوشدل، 1393، پیکان، ص 12.
افزودن نظر جدید