شبه معنویت های بومی
امام علی (سلاماللهعلیه) در خطبهی چهل نهجالبلاغه به اشتباه خوارج اشاره میکند و میفرماید: «اين سخن حقّى است که معنى باطلى از آن اراده شده است» بديهى است اگر حکميت و داورى مخصوص خدا باشد، بايد حکمران ميان مردم نيز خدا باشد، در همین راستای سخن خوارج طاهری میگوید: «قضاوت فقط مختص خداوند است»...
از آیات قرآن و روایات و سخنان بزرگان دین اینگونه برداشت میشود که ذکر همان یاد خداوند است در تمام حالات و پیشامدهای انسان و اینکه انسان باید یکسره خود را در حضور باریتعالی بداند. ولذا برای ذکر مراتبی است که عبارت است از: ذکر لسانی، ذکر قلبی و ذکر عملی و اینکه ذكر زبانى گرچه از تمام مراتب ذكر، نازلتر است ولى درعینحال مفيد فايده است.
احمد بنا بر گفتهی خودش نه تنها در علوم و فنون دانشگاهی بی اطلاع بوده و تحصیل کرده است، بلکه نسبت به علوم دینی، بی اطلاع بوده و برای یادگیری به نجف رفته تا تحت تعلیم و تربیت علمای حوزه قرار بگیرد؟! حال سوال از احمد میپرسیم: ادعای امامت و حجت بودنتان چگونه با تحصیل علم سازگار است؟ این تناقض را چگونه حل میکنید؟
وقتی كه شخصی با خواب اصل و نسبدار میشود و ادعای امامت و قائميت و سفارت امام زمان (عليهالسلام) را دارد، بايد هم همدست او بگويد، اثبات نسل امام مهدی قابل اثبات نيست و از مردم مخفی است. با اين دليل قوی! هركس میتواند ادعا كند هم سيد شده هم فرزند امام زمان (عج) و هم فرستادهی امام زمان (عج) است.
طاهری سخنان ضدونقیضی در رابطهی عشق و عقل دارد، او گاهی آنان را مکمل یکدیگر میداند و گاهی آنان را ضد و ناسازگار با یکدیگر معرفی میکند. گاهی عقل تنها راه کسب عشق است و گاهی عقل، نقطهی مقابل عشق است. این تناقضگویی طاهری نشاندهندهی عدم درک صحیح او از عشق و عقل از منظر عرفان اسلامی است.
یکی از مبانی عرفان کیهانی در نظر طاهری پلهی عشق است. پلهی رابطهای عاشقانه بین خدا و انسان پدید میآورد. پلهی عشق در سخنان طاهری مفهومی بسیار مبهم است زیرا ازیکطرف عشق قابل تشریح نیست و به کلام نمیآید و از طرف دیگر با عقل قابلدرک است. طاهری درباره عشق سخنان ضدونقیضی دارد که بههیچوجه قابلجمع با یکدیگر نیستند.
گرایش اشخاص به فرقههای خاص میتواند دلایل روانشناختی زیادی داشته باشد. با تحقیقات میدانی که بر روی یکصد و پنجاه نفر آسیبدیده شبه عرفان حلقه در کشور در بازهی زمانی خرداد 92 تا خرداد 93 انجام گرفت، تا حدودی علل گرایش این افراد به فرقهی حلقه مشخص شد که حایز اهمیت است...
طاهری در کتاب "فرا درمانی" شعور را مادّه جهان هستی معرفی میکند، این در حالی است که در همین کتاب شعور را دارای حرکت می داند ولی این حرکت فاقد زمان و مکان است. وی در کتاب "ارتباط عالم ذرات" حرکت را مادّهی جهان هستی میداند و چون دچار تناقض گشته بهناچار قائل به مجازی بودن جهان هستی مادّی میشود.
طاهری در بسیاری از کتابهای خود سعی می کند با ذکر مثالهایی ثابت کند که واقعیت غیر از حقیقت است، در حالی که از نظر فلاسفه واقعیت مترادف با حقیقت و در مقابل امور خیالی و وهمی است. طاهری در بسیاری از مثالهایش مغالطه میکند و سعی میکند از این طریق مخاطبینش را به اشتباه بیاندازد.
با بررسی قوانين شعور حاكم بر جهان هستی که برگرفته از کتاب فرا درمانی محمدعلی طاهری است با مشکلاتی مانند: نداشتن روش تحقیق علمی برای اثبات مدعای خویش، عقلانی نبودن مباحث مطرحشده، تناقض در ادعاهای طرحشده، عدم استدلال مناسب با ادعاهای مطرحشده و تناقض قوانین با یکدیگر روبرو میشویم.
با بررسی قوانين شعور حاكم بر جهان هستی که برگرفته از کتاب فرا درمانی محمدعلی طاهری است با مشکلاتی مانند: نداشتن روش تحقیق علمی برای اثبات مدعای خویش، عقلانی نبودن مباحث مطرح شده، تناقض در ادعاهای طرحشده، عدم استدلال مناسب با ادعاهای مطرحشده و تناقض قوانین با یکدیگر روبرو میشویم.
سخنان آقای محمد علی طاهری، بدون استناد شرعی و اصول عقلی می باشد. اعتقاد به بعضی سخنان وی بدون شک انسان را از دایرهی اسلام خارج میکند و دارای عقاید مشرکانه میشود. وی میگوید: تنها ملکی که موحد باقی ماند ابلیس بود. در حالی که این کلام در تضاد با قرآن است.
عرفان التقاطی محمدعلی طاهری برای کسی که در سخنان وی تأملی داشته باشد، اجتناب ناپذیر است. وی در همسویی خود با وهابیت روایات رسیده از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیتش (علیهمالسلام) درباره یزید و ملعون دانستن وی و جایگاه او در جهنم تا ابد را نادیده گرفته و یزید را از جهنم نجات یافته میداند و هم لعن به او را جایز نمیداند.
احمدالحسن در سال ۱۹۹۹ از رشته مهندسی عمران دانشکده مهندسی نجف فارغالتحصیل و بعداز آن در حوزه علمیه مشغول تحصیل شده است و این خلاف ادعا و کلام او در مورد معصوم است وی میگوید: «ائمه (علیهمالسلام) علم الهی و لدنی دارند و جایی آموزش ندیدهاند.»