معاویه

در هیچ کجای تاریخ اسلام نوشته نشده است که معاویه این دشمن سرسخت حضرت علی(علیه السلام) برای یکبار هم که شده در مقابل حضرت سر تسلیم فرود آورد و به عنوان خلیفه مسلمین تابع دستورات و فرمایشات حضرت قرار گیرد بلکه تاریخ میگوید او بعد از خلفای سه گانه در زمان خلافت حضرت علی با کارشکنی و تحریک، همگان را بر علیه حضرت میشورانید اما انصاف را نسبت به حضرت در برخی جاها رعایت میکرد

حضرت علی (علیهالسلام) شخصیتی بینظیر در جهان اسلام است، کسیکه در دامان پیامبر پرورش یافت و در اوج قلهی کمال معنویت و و تکامل انسانی جلوه کرد و به شایستگی مقام وصایت و جانشینی پیامبر خاتم را کسب کرد. شخصیتی که همتایی نداشت و از شنیدن حالات ایشان، دشمنانشان هم تحسین و تأیید میکردند.

اگر به تاریخ اسلام مراجعه کنیم، به این نکته رهنمون خواهیم شد که علاوه بر اینکه خلفا در بسیاری از مشکلات علمی و دینی به حضرت علی رجوع میکردند، دیگر دشمنان هم از این فیض الهی بیبهره نبودند و با ارسال نامه و یا به صورت حضوری از حضرتش سؤال میکردند و امام علی با سعه صدر پاسخ ایشان را میداد.

فضائل و مناقب اهل بیت پیامبر بزرگ اسلام بر احدی پوشیده نیست چرا که اهل بیت پیامبر چنان جایگاه ویژهای دارند که دوست و دشمن از بازگو کردن آن، نه اینکه ابایی داشته باشند، بلکه به گفتن آن افتخار میکنند، فلذا افرادی مانند معاویه که از مخالفین سرسخت ایشان بوده، در هر مناسبتی به ذکر فضائل و مناقب آنها میپرداخت و شماتت کنندگان اهل بیت را سرزنش میکرد

یک نمونه از غلو در حق معاویه: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: خداوند تنها جبرئیل، من و معاویه را امین وحی خود قرار داد. (جبرئیل وحی را از خدا میگرفت و به من میرساند و من نیز به معاویه میگفتم و او مینوشت.) چیزی نمانده بود که خداوند معاویه را به خاطر علم و دانش زیاد و امانتدار بودنش به پیامبری مبعوث کند.

برخی از جاعلین حدیث برای فضیلت سازی برای معاویه، اینچنین به پیامبر توهین کردهاند: که پیامبر پذیرفت که معاویه را از کتابت وحی کنار گذارد؛ جبرئیل که قبلاً هر چهار روز یکبار بر ایشان نازل میشد، تا چهل روز بر آن حضرت نازل نشد؛ پس وحی آمد که خداوند معاویه را برای نوشتن قرآن انتخاب کرد و تو حق نداری معاویه را کنار بگذاری.

نمونهای از غلو درباره معاویه: جبرئیل در حالیکه قلمی از طلای ناب در دست داشت، بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد... و عرض کرد: خداوند این قلم را از بالای عرش خود به معاویه هدیه کرده است. قلم را به معاویه برسان و بگو آیه الکرسی را با آن نوشته و پس از نقطه گذاری و حرکت گذاری به تو بدهد... .

از جمله غلوّها در مورد عزت بخشی به معاویه ساخته شده، حدیثی است که در آن نجوا کردن معاویه در زیر عرش الهی را بدون اینکه پیامبر بداند بیان میکند.

جاعلین اموی برای فضیلت سازی برای معاویه روایاتی ساخته و منتشر کردهاند، ازجمله: «افراد امین در پیشگاه خداوند، تنها سه نفر هستند: من، جبرئیل و معاویه.» ذهبی این حدیث را دروغ میداند؛ جاعلین با جعل این روایات، معارف اسلامی را به سخره گرفتهاند.

علمکرد برخی از حکمای به اصطلاح اسلامی همچون عثمان و معاویه به حدی در مسیر خطا بوده است که علمای سلفگرا نیز بدان اعتراف کردهاند. ابوالاعلی مودودی از جمله همین علماست که بدین مطلب اقرار کرده است.

احمد بن حنبل به یحیی بن معین گفت چرا از عبیدالله بن موسی زیاد روایت نقل میکنی؟ و حال آنکه او از معاویه بدگویی میکرد؟ من از او روایت نقل نمیکنم. تو هم نقل نکن. یحیی بن معین در جواب گفت: عبدالرزاق نیز پیش ما از عثمان بدگویی کرد، تو از عبدالرزاق روایت نقل نکن تا من هم از عبیدالله بن موسی روایت نقل نکنم.

احمد بن علی بن شعیب معروف به نسایی، نویسنده یکی از صحاح سته اهلسنت از جمله بزرگان و حفاظ حدیث است که به دلیل بیان فضائل امام علی (علیهالسلام) مورد غضب و ضرب و شتم طرفداران و حامیان حکومت اموی قرار گرفت.

حاکم نیشابوری به صورت علنی و آشکارا از معاویه و عملکرد وی انتقاد میکرد و به خاطر همین موضع گیریها توسط کرامیه (که قائل به تشبیه و تجسیم خداوند هستند) مورد تعرض قرار گرفت و منبرش شکسته شد و در منزلش محبوس شد.

محمد بن عبدالوهاب پس از گذشت قرنها و به تبعیت از معاویه و با کراهت داشتن از ذکر صلوات و درود بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بر بالای منارهها، موذن پیر نابینایی را به جرم صلوات فرستادن بر آن رسول گرامی به قتل رساند.