معاویه

بزرگان اهل سنت هیچگاه حقایق تاریخی و ضعفهای صحابه را بیان نمیدارند، اما ابن ابی الحدید انصاف را رعایت کرده و وقایع صدر اسلام را آن طور که بوده است بیان داشته است، هر چند از نظر همکیشان خود به خاطر بازگو کردن حقایق مورد طرد قرار گرفته است.

ابن قتیبه گفته است: بسیاری از محدثان از بازگو کردن فضائل علی (علیهالسلام) خودداری کرده و به جمعآوری فضائل ساختگی معاویه و عمرعاص پرداختند. هدف اصلی آنان از جمعآوری فضائل ساختگی معاویه و عمروعاص تنقیص حضرت علی (علیهالسلام) بود، نه جمعآوری فضیلت برای معاویه و عمروعاص.

معاویه به سعد بن ابیوقاص دستور داد تا امام علی (علیهالسلام) را لعن کند وهنگامیکه او این کار را نکرد وی را مواخذه کرد، اما سعد بن ابیوقاص با یادآوری فضائل امیرالمومنین (علیهالسلام) از لعن کردن آن حضرت خودداری کرد.

معاویه اولین کسی بود که حضرت علی (علیهالسلام) را لعن کرد و مردم را نیز به این کار تشویق کرد. در پی این بدعتگذاری، حضرت علی (علیهالسلام) هزار ماه به دستور معاویه، بر فراز منبرها لعن شد.

معاویه در حضور مهاجرین و انصار و در یکی از نمازهای جماعت ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» را به حالت آهسته خواند که با اعتراض شدید مهاجرین و انصار و دلایل محکم ایشان مبنی بر سنت بودن آن، مجبور به اعاده نماز شد.

معاویه بر خلاف سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) انگشتر را در دست چپ خود قرار داد. این عمل معاویه باعث شد تا پس از وی مروانیان نیز از او پیروی کنند. به این ترتیب میتوان معاویه بن ابوسفیان را اولین باعث و بانی خلاف سنت دانست.

انگشتر به دست راست کردن از جمله سنتهای نبوی است که از پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) برای ما به یادگار مانده است. تا جایی که بسیاری از علمای اسلامی اعم از شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند.

رجاء بن حیاه میگوید: «معاویه از نقل احادیث پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کراهت داشت و مردم را نیز از نقل احادیث آن حضرت منع میکرد.»

عبدالله بن بریده میگوید: «روزی با پدرم نزد معاویه رفتیم. معاویه ما را بر روی فرش نهاد، سپس غذا برایمان آوردند. پس از آن به دستور معاویه شراب آوردند. معاویه از آن خورد و به پدرم نیز تعارف کرد. پدرم از خوردن آن امتناع کرد و گفت: بعد از تحریم شراب توسط پیامبر، از آن نخوردم.»

برای اثبات حقانیت حضرت علی (علیهالسلام) راههای بسیاری وجود دارد. روایات فراوانی در این خصوص در منابع روایی فریقین وارد شده است که کار را برای هر انسان منصفی آسان کرده است. یکی از مواردی که به حق بودن حضرت علی را ثابت میکند شهادت عمار یاسر در جنگ صفین است. چرا که رسول خدا فرموده بودند که عمار یاسر را گروه ستمکار و باغی خواهند کشت.

احمد بن حنبل با اینکه از موضع خصمانه حریز بن عثمان نسبت به امام علی (علیه السلام) آگاه است، درباره وی میگوید: «حریز بن عثمان حدود 300 حدیث دارد در حالیکه صحیح الحدیث است، دشمنی حضرت علی نیز هست و ابوداود از قول احمد بن حنبل میگوید: او در مورد حریز بن عثمان سه مرتبه پشت سر هم گفت: حریز بن عثمان ثقه است.

احمد بن حنبل علیرغم کتابی که در فضائل حضرت علی (علیهالسلام) نگاشته و شاید اعتقاد وی به ولایت مولای متقیان علی (علیه السلام) در اذهان بعضی بزرگان آمده باشد، ولی موضع وی در برابر دشمنان آن حضرت پرده از اعتقاد باطنی وی برداشته است که نمونه آن دفاع از معاویه است.

آنچه که تعجب انسان را بر می انگیزد عداوت برخی از مسلمین نسبت به پسر عمو و وصی رسول خداست. با نگاهی به تاریخ به راحتی می توان پاسخ این تعجب را گرفت. وقتی سب و دشمنی آل البیت به عنوان یک فرهنگ در آوده باشد، باید در زمان کنونی با چنین برخوردهایی مواجه باشیم. سنتی که از نیاکان اموی باقی مانده است.

محمد غزالی یکی از علمای بزرگ اواخر قرن چهارم و اوائل پنجم هجری است که بزرگان فریقین به این دانشمند اسلامی توجه خاصی دارند او کتابهای فراوانی در فقه و فلسفه و اخلاق و عرفان و... نوشته است و مشهور ترین کتاب او احیاء العلوم میباشد که حاوی مطالب دینی و عرفانی و اخلاقی و ... است. او این کتاب را در زمانی به رشته تحریر در آورد که در زمان کناره گیری خود از ریاست مدرسه نظامیه بر آن مشغول شد، کتابی عالمانه و در حدود 1600 صفحه رحلی و در ده بخش و در چهار فصل نگاشته شده است که موافق و مخالف بسیاری را به همراه داشته است