پیامبر اسلام بر روی عرش کنار خداوند می نشیند!

  • 1392/07/22 - 07:22
از نشانه های بارزی که گویای این است که ابن تیمیه خداوند را جسم دانسته و برای او خصوصیات و صفات اجسام را ثابت می کند ،این است که وی در یکی از سخنان خویش از مکان نشستن خدا در کنار پیامبر خویش سخن می گوید ، حال آن که اصلا خدا مکانی ندارد .

وهابيان داراى مبانی ،عقايد و فتاواى خاص و نادری، بر خلاف اعتقادات مسلم و مورد قبول سایر مسلمانان اعم از شيعه و اهل سنت هستند.

یکی از این اعتقادات شاذ و خلاف واقع ایشان ، اعتقاد به جسمانیت خداوند متعال است.
متأسفانه توحيد مورد نظر ابن تيميه ( نظریه پرداز و موسس این فرقه ) يك توحيد جسمانى است، بر خلاف نظريه‏ قطعى اسلام كه خداوند متعال را از هر نوع جسم و جسمانيت تنزيه نموده، و وجود مثل و نظیر برای خدا را نفی کرده است .قرآن مجيد می فرماید: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ‏ء»

متكلّمين و فلاسفه اسلامى نیز در طول ساليان دراز به نقد تجسيم پرداخته و معتقدين به جسم و ماده بودن خداوند را خارج از حوزه و حيطه اسلام معرفى نموده‏ اند ایشان بزرگترين دليل بر تحريف تورات فعلى را، آن بخش از آيات آن دانسته‏ اند كه خدا را موجود جسمانى می داند و به زمين می آورد و به خيمه يعقوب عليه السلام وارد مى كند تا با او كشتى بگيرد.

آرى، ابن تيميه براى خداوند مكان و جهت قائل شده و او را در بالاى عرش قرارش داده كه فقط در اوقات خاصى به آسمان پايين فرود می آيد. به عقيده او خداوند قابل رؤيت است و در روز قيامت با همان چشم مادى او را خواهيم ديد.

ابن تيميه اين عقيده خود را براى اولين بار در سال 698 ق در مسجد دمشق و در سخنرانى ‏هايش اظهار و اعلان نمود كه موجب خصومت و نزاع و تشنج و بلوا در دمشق گرديد و خشم علما و فقها را برانگيخت تا جایی که دامنه آن تا قاهره و اسكندريه كشيده شد. حاكم دمشق براى حفظ آرامش و به ‏طور موقت به اين شورش پايان داد ولى اين آرامش ، مقطعی و مانند آتش زير خاكستر بود؛ زيرا در سال 705 ق اين شورش و بلوا در اثر طرح مجدد عقيده تجسم به وسيله ابن تيميه و به صورت حادى پديدار گرديد.
و لذا از طرف علما و قضات مصر براى كشف حقيقت، ابن تيميه به قاهره فراخوانده شد و پس از بحث و مناظره ، بر انحراف او حكم صادر و به مدت يك سال و نيم زندانى شد. و پس از آزادى از زندان قاهره به اسكندريه تبعيد گرديد سپس به دمشق مراجعت نمود.(1)

از نشانه های بارزی که گویای این است که ابن تیمیه خداوند را جسم دانسته و برایش جایگاه و مکانی برای نشستن قائل بوده است این است که او در ضمن یکی از فتاوایش چنین می گوید :

«إذا تبين هذا، فقد حدّث العلماء المرضيون و أولياؤه المقبولون أن محمدا رسول الله صلى الله عليه و سلم يجلسه ربه على العرش معه»

. . .  علماء و اولیاء گفته اند : یقینا محمد رسول خدا با خداوندش بر روی عرش می نشیند . (2)

نکته قابل توجه در سخنان او این است که:

وی هیچ یک از این علماء و اولیاء  مورد ادعایش را نام نبرده است (چرا که خود می داند که دروغ می گوید)

تصویر این فتوا

لازم به ذکر است که بر اثر چنین اعتقادات غلط و باطلی بود که برخی از علمای اهل سنت نیز به مجسمه بودن (3) و کافر بودن وی معتقد شدند.حال سوال این است که چه شد که امروزه امر بر عده ای از پیروان اهل سنت مشتبه شده به گونه ای که ایشان تحت تاثیر تبلیغات مسموم وهابیت ، ابن تیمیه را شیخ الاسلام و مدافع اهل سنت می دانند ؟

 

 

 

 

منابع :

[1] تاريخ حرم ائمه بقيع(ع) و آثار ديگر در مدينه منوره، ص: 42

[2] مجموعه فتاوی ابن تیمیه ج4 ص 229

[3] مجسمه گروهی هستند که معتقد به جسمانیت خداوند متعالند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.