درخواست شفاعت از شافعان راستین

  • 1393/10/18 - 09:21
درخواست شفاعت از شافعان راستین از عصر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) تا به امروز، عمل رایجی در بین مسلمانان بوده است؛ جز دو نفر، ابن تیمیه در آغاز قرن هشتم و محمد بن عبد الوهاب در نیمه‌های قرن دوازدهم. هر دو نفر درخواست شفاعت از شافعان راستین را ممنوع اعلام کرده‌اند، می‌گویند: «پیامبر و فرشتگان و اولیای الهی در روز رستاخیز...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ درخواست شفاعت از شافعان راستین از عصر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) تا به امروز، عمل رایجی در بین مسلمانان بوده است؛ جز دو نفر، ابن تیمیه در آغاز قرن هشتم و محمد بن عبد الوهاب در نیمه‌های قرن دوازدهم. هر دو نفر درخواست شفاعت از شافعان راستین را ممنوع اعلام کرده‌اند، می‌گویند: «پیامبر و فرشتگان و اولیای الهی در روز رستاخیز حق شفاعت دارند، ولی باید شفاعت را از مالک شفاعت و اذن دهنده او که خدا باشد، درخواست کرد، و چنین گفت که پروردگارا، پیامبر و دیگر بندگان صالح خود را، در روز رستاخیز شفیع ما قرار بده، و ما حق نداریم که بگوییم ای پیامبر در حق ما شفاعت بنما.»[1]

دلایل جواز شفاعت در کتاب و سنت

- درخواست شفاعت درخواست دعاست؛ شفاعت پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شافعان راستین جز دعا و درخواست مغفرت از خدا، چیزی نیست، و دعای آنان در سایه قرب و مقامی که نزد خدا دارند به هدف اجابت می‌رسد، و طبعا گنهکار مشمول مغفرت خدا می‌گردد و درخواست دعا از برادر مؤمن تا چه رسد به نبی گرامی اشکالی ندارد، اگر ما می‌گوییم: «یا وجیها عندالله، اشفع لنا عندالله (ای کسی که در پیشگاه خدا جاه و مقامی دارید، در نزد خدا دربارۀ ما شفاعت کن (یعنی دعا کن گناه ما را خدا ببخشد )». اصولاً در کتاب‌های حدیث، لفظ «شفاعت» به معنی دعای زیاد به کار می‌رود حتی نویسنده صحیح بخاری در عناوین دو باب که یکی مربوط به درخواست مسلمانان از امام، دومی مربوط به درخواست مشرکان از مسلمانان می‌باشد، از لفظ شفاعت بهره گرفته است، اینک عناوین هر دو باب.
1. «إذا استشفعوا إلی الامام لیستسقی لهم لم یردّهم.[2] هرگاه مردم از امام درخواست شفاعت کردند که برای آنان باران بطلبد نباید درخواست آنان را رد کند».
2. «إذا استشفع المشرکون بالمسلمین عند القحط (هنگامی گروه مشرک در موقع قحطی از مسلمانان طلب شفاعت کنند)».

گواه روشن که شفاعت به معنی دعا است، حدیثی است که ابن عباس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند، و آن این که: «ما من رجل مسلم یموت فیقوم علی جنازته أربعون رجلا لا یشرکون بالله شیئا إلّا شفّعهم الله فیه.[3] هرگاه مسلمانی بمیرد و بر جنازۀ او چهل مرد که شرک نمی‌ورزند نماز بگزارند، خداوند شفاعت آنها را دربارۀ وی می‌پذیرد». شفاعت این چهل نفر در حقّ این فرد جز این نیست که به هنگام نماز بر جنازه وی، برای او از خدا طلب رحمت و مغفرت کنند و بگویند: «اللّهمّ اغفر له». بنابراین اگر ماهیت شفاعت دعا کردن است که درخواست این دعا چرا باید حرام باشد.

- حدیث انس و درخواست شفاعت؛ ترمذی که یکی از نویسندگان سنن می‌باشد از انس بن مالک نقل می‌کند که او می‌گوید: «سألت النبیّ أن یشفع لی یوم القیامة، فقال: أنا فاعل، قلت: فأین اطلبک، فقال: علی الصراط[4] از پیامبر درخواست کردم که در روز قیامت دربارۀ من شفاعت کند، وی پذیرفت و گفت: من این کار را انجام می‌دهم». به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: شما را کجا جستجو کنم؟ فرمود: در کنار صراط». انس با صرافت طبع از پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) درخواست شفاعت می‌کند، و پیامبر نیز به او قول مساعد می‌دهد، و هرگز به خاطر انس خطور نمی‌کند که درخواست شفاعت، نوعی شرک است.

- سواد بن عازب و درخواست شفاعت؛ سواد بن عازب از یاران رسول خداست درباره پیامبر اشعاری سروده و از او درخواست شفاعت می‌کند و می‌گوید: «و کن لی شفیعا یوم لا ذو شفاعة ... بمغن فتیلا عن سواد بن عازب[5] ای پیامبر گرامی روز رستاخیز شفیع من باش، روز شفاعت دیگران به حال سواد بن عازب به مقدار رشته وسط هسته خرما، سودی نمی‌بخشد».

- علی (علیه السّلام) و درخواست شفاعت از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ هنگامی که امیرمؤمنان (علیه السّلام) از غسل و تکفین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فارغ گردید، روی او را باز نمود و به او چنین گفت: «بأبی أنت و أمّی طبت حیا و طبت میتا، و اذکرنا عند ربّک[6] پدر و مادرم فدای تو، تو پاک و پاکیزه هستی هم در حال حیات و هم در حال ممات، ما را نزد پروردگارت یاد کن». عرب جمله «اذکرنی عند ربّک» را در مورد شفاعت به کار می‌برد همچنان که یوسف به هم زندانی خود آنگاه که از زندان آزاد می‌گشت و طبق پیش‌بینی یوسف، ساقی ملک خواهد بود به او چنین گفت: «اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ [یوسف/42] نزد ملک از من یادی و بی‌گناهی مرا یادآور باش».

در پایان یادآور می‌شویم، آیات و روایاتی که مورد توسل به انبیاء وارد شده است همگی نوعی درخواست شفاعت از آنان است، از این جهت نیازی به تکرار نیست.

پی‌نوشت:

[1]. کشف الشبهات، محمد بن عبد الوهاب، دارالقلم، بیروت، ص 16.
[2]. صحیح بخاری، دار الفکر، بیروت، ج 2، ص 29 ـ 30.
[3]. صحیح مسلم، دار الفکر، بیروت، ج 3، ص 54.
[4]. سنن، ترمذی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 621.
[5]. الاصابة، ابن حجر عسقلانی، دار صادر، بیروت، ج 2، ص 96.
[6]. نهج البلاغه، امام علی، ظهور، قم، خطبه 230.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.