سایر مسائل

در انتخابات سال 88 مهدی کروبی توانست حمایت نورعلی تابنده را جلب کند. در انتخابات پیش رو نیز احتمالا کاندیداهایی از جریان اصلاح طلب بهدنبال جلب حمایت سران این فرقه خواهند بود. اما با توجه به سیاست قطب جدید در سکوت و عدم ورود به سیاست، نباید توقع داشت که ایشان از کاندیدای خاصی حمایت کند. ولی صلاحی بهعنوان رقیب جناب جذبی به احتمال زیاد در انتخابات پیش رو بسیار فعال خواهد بود.

دراویش صوفی در راستای نمایش حقد و کینهی خود نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی، به لجنپراکنی روی آورده و هرآنچه که در حق کشورهای مستبد جهان صادق است را در مورد انقلاب اسلامی بکار میبرند! ایشان با دروغگویی و رذالت در نقل اخبار، به امام خمینی(ره) توهین کرده و به ایشان تهمت خدعه میزنند.

محمد اسماعیل صلاحی در برخورد با مشایخ فرقه سلطان علیشاهی برخورد دوگانهای داشته است. ایشان در واکنش به سخنان مسعود وحدت مبنی بر دعوت مریدان به تجدید بیعت با جذبی، او را شخصی لوده، مغرور و خودرأی خوانده بود ولی در مقابل از مصطفی آزمایش اعلام حمایت میکند. درحالی که آزمایش با تمام اقطابی که آنها را درک کرده است، حتی نورعلی تابنده اختلاف داشته است.

بهتر است سید حسن مصطفوی موضعش را با ائتلاف میان اصلاحطلبان و مرتدین سیاسی و مخالف امام(ره) مشخص کند و از حمایت افرادی و مسلکهایی که با عقاید شیعه دچار زاویه هستند دست بردارد. دیدار با نورعلی تابنده قطب سابق فرقهی گنابادیه که هم نظر سیاسی عضو جبههی نهضت آزادی بود که امام(ره) ایشان را منافق میدانست و هم از نظر اعتقادی خود را مهدی نوعی میدانست، چه توجیه معقولی میتواند داشته باشد؟

با وجود مخالفت آن عارف وارسته با دراویش و دکانداران و مدعیان معنویت، امروز سیدحسن مصطفوی که در چشم مردم یادگارِ یادگار امام(ره) محسوب میشود، رویهای بر خلاف آن حضرت در پیش گرفته و با قطب سابق این فرقه که عضوی از نهضت آزادی بوده و دارای انحرافات عقیدتی و سیاسی بیشماری است، دیدار میکند!

سید حسن مصطفوی ارتباط نزدیک با سرکردهی دراویش صوفی که مخالف امام و انقلاب بودند داشت. دراویشی که در حساسترین برهههای تاریخی در انقلاب مردم ایران، نه تنها همراهی نکردند که بدترین ضربهها را به امنیت کشور زدهاند و بارها دستشان تا مرفق در خون جوانان این مرز و بوم آلوده شده است.

از زمانی که سه نفر بر سر جانشینی رحمت علیشاه ادعای قطبیت کردند دیگر کسی چنین نزاعی را حداقل در سلسله سلطان علیشاهی مشاهده نکرده بود، تا اینکه درحالیکه جذبی بهعنوان قطب این فرقه معرفی شده بود، جناب صلاحی به یک باره ادعای قطبیت کرد و مدعی شد از جناب نورعلی تابنده فرمان قطبیت دارد. اما این ادعای صلاحی آنچنان که خودش ادعا میکند هم بی عیب و نقص نیست و قرائن و شواهد، خلاف ادعای او را میرسانند.

بعد از منتشر کردن پستی درباره دفاع مولوی از ابن ملجم، یکی از برادران اهلسنت چندین سؤال مطرح کردند که چرا به ابوبکر و عمر و عثمان فحش و ناسزا میگویید؟ آیا تمام صحابه یکسان نبودند؟ چرا شیعه حضرت علی (علیه السلام) را به مقام خدایی میرساند؟ این درحالی که شیعه قائل به هیچ کدام از این مسائل نیست و اینها همگی اعتقاداتی است که به شیعه چسباندند و این اعتقادات در کتب اعتقادی شیعه جایی ندارد.

حمایت اقطاب گنابادی از سران فتنهی 88، خود نشانگر عداوت آنها با جمهوری اسلامی است. دراویشی که خود را سکولار میدانند و معتقد به جدایی دین از مباحث سیاست هستند و همه جا عنوان میکنند که فقرای گنابادی نباید در سیاست دخالت کنند، در سال ۸۸ نورعلی تابنده قطب ایشان تاکید میکند که امروز حمایت از کروبی در انتخابات وظیفه تمام فقرا است و باز هم چهره منافق این جماعت بیش از پیش برهمگان آشکار میشود. وی در انتخابات 92 و 96 هم از حسن روحانی حمایت نمود.

باعنایت حکومت قاجار مزار برخی صوفیان مانند مشتاق علیشاه که در کرمان به اتهام الحاد کشته شده بود، دارای قبه و بارگاه گردید. در تهران، شیراز و شهرهای دیگر کانونهایی برای صوفیان به وجود آمد. محمد حسن اصفهانی مشهور به صفی علیشاه در تهران و میرزا احمد خوشنویس اردبیلی در شیراز مراکزی برای تجمع صوفیان به وجود آوردند.

برخی از منافقین و ایادی بیگانه سعی دارند تا با قلب واقعیت، حقیقت آزادی اقلیتها در کشور را کتمان کرده و به این وسیله فشار بینالمللی را به کشور تحمیل کنند. از جمله صوفیه و دراویش که جزو هیچ کدام از اقلیتهای شناخته شده در قانون اساسی نیستند، با نالهسرایی خود را با بهائیان نجس یکی دانسته و از حقوق تضییع شدهی خود دم میزنند!

شاخص و معیارهای عرفان اسلامی بر اساس آیات و روایات است و عرفان مسلمین (تصوف) بر اساس روش و سیره بزرگان این فرقه که با وام گیری از سایر ادیان، نحلهها و فرقهها دچار التقاط شده است. اما عرفان اسلامی دارای شاخصههایی است که آن را از سلوک صوفیانه متمایز میکند.

از اعتراضات و شبهاتی که از سوی شبکههای معاند و فرقههای صوفیه شیعه وارد میشود، طرد صوفیان شیعه از سوی حکومت جمهوری اسلامی است در حالی که همه اقلیتهای مذهبی تحت لوای نظام در امنیت کامل زندگی میکنند و اشکال مطرح شده شوی تبلیغاتی به نفع فرقه صوفیه گنابادی است.

برخی از پیروان طریقت صوفیه گنابادیه به منظور میها کردن بستری اجتماعی مناسب برای خود، اینگونه القاء میکنند که سلطان علیشاه از اقطاب این فرقه دیداری با امام خمینی (ره) داشته است. این درحالی است برخلاف ادعای مطرح شده رضا علیشاه دیداری با امام خمینی نداشته، بلکه اوایل انقلاب به جرم حمایت از رژیم طاغون و شخص شاه، از سوی دادسرای انقلاب تحت تعقیب بوده است.