اعتقادات
شباهتهای زیادی بین ادیان بتپرستی و ابتدایی با مسیحیت وجود دارد. بزرگان مسیحی برای این موضوع توجیهاتی را آوردهاند که قابل دفاع نیست.
يكی از بدعتهای پولس در مسيحيت حذف شريعت است، يعنی فقط ايمان داشتن به مسيح باعث نجات میشود! اما موارد زيادی در كتاب مقدس هست كه ادعای او را نقض میکند، مانند بخشی از امثال سليمان، كه فرزندش را به رفتار نيك پند میدهد.
مسيحيان با استناد به آيات سورههای سجده/11، زمر/42 و محمد/27، ادعا کردهاند كه اين سه آيه باهم اختلاف دارند! اما ادعای باطل آنها با اندكي دقت و مطالعه کاملاً برطرف میشود، زيرا هرکدام از اين آيات متعلق به بخشي از فرمانهای خداوند است.
از قرن چهار میلادی تاکنون، اولین و مهمترین اصول اعتقادی بیشتر فرقههای مسیحی، اعتقاد به تثلیث بوده است. کتاب مقدس مسیحیان هیچ تصریحی به اینکه پدر، پسر و روح القدس سه خدای کامل هستند نداشته و این آموزه، سالها پس از حضرت عیسی (علیه السلام) وارد مسیحیت شده است.
یکی دیگر از اشتراکات دین مسیحیت و ادیان ابتدایی و بتپرستی، اعتقاد به گناهکار بودن همهی انسانهاست. در همهی این ادیان، شخصی شکنجه و مصلوب شده تا خشم خدا را به جان بخرد و سبب راضی شدن خدای خشمگین شود تا بتواند گناهان بشریت را ببخشد!
از آنجا که در کتاب مقدس مسیحیان هیچ تصریحی به بحث تثلیث نشده است، برخی از علمای متأخر مسیحی سعی کردهاند با دست بردن در نسخههای جدید کتاب مقدس، یک توجیه کتاب مقدسی برای این آموزۀ اعتقادی خود، درست کرده باشند.
مسیحیان از طرفی به خدای یهودیان که واحد و یکتاست ایمان داشته و از طرفی هم معتقد بوده که پدر، پسر و روح القدس هرکدام به طور جداگانه یک خدای کامل هستند، در صورتیکه این مطلب با حکم عقل ناسازگاری دارد.
کتاب مقدس مسیحیان، بشارتهای فراوانی به آمدن پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) داده و برخی خصوصیات بارز ایشان را بیان کرده است. با وجود تمام تحریفهایی که عالمان مسیحی در قبال این بشارتها و پیشگوییها انجام دادهاند، هنوز هم آیاتی وجود دارد که جز بر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) قابل انطباق نیست. این مقاله به یکی از این پیشگوییها اشاره کرده است.
رفتار و گفتار انبياء الهی بهگونهای است كه همه آنها تأییدکننده پيامبران قبل از خود بوده و هیچگاه به یکدیگر اهانت نکردهاند، اما متأسفانه در كتاب مسيحيان گفتاری از مسيح آمده كه نشان از اهانت به انبيای قبل از خود است.
وجود بهشت و جهنم در قيامت، ازنظر اسلام و مسيحت، حتمی است اما در برخی موارد ميان اسلام و مسيحت، اختلاف وجود دارد، مثلاً مسيحيان معتقدند در قيامت ازدواج وجود ندارد، اما ازدواج بهشتی در اسلام بهعنوان يك پاداش برای مؤمنین شمرده میشود و اين همراهی همسران بهشتی دارای فوایدی هم هست.
مسيحيان معتقدند تورات و انجيل به حضرت موسی و عيسی (عليهماالسلام) وحی نشده است، بلكه بخشهای كتاب مقدس بر نويسندگان آن الهام شده است و ريشه اين اعتقاد سنتی را از كتاب مقدس گرفتهاند، اما برخی مفسرين و بزرگان مسيحی، مانند هورن، اعتراف کردهاند كه تمام كتاب مقدس الهام نشده است.
يك كشيش برای اجبار مردم به خواندن كتاب مقدس مسيحيان، يك دليل بهاصطلاح علمی آورده است كه تجربيات «قوم خدا» را برای مردم مفيد دانسته است! اما تجربياتی كه در كتاب آنها آمده است نهتنها مايه هدايت و سعادت نيست بلكه خواندن آن موجب گمراهی انسانها میشود، اما هدايتی كه در قرآن و منابع اسلامی موردتوجه است، عين هدايت واقعی است.
یکی از خصوصیات مسیحیت انحرافی، نداشتن صداقت و امانت داری در رساندن پیام خدا است. آنان از عبارتهای کتاب مقدس انگونه که به نفع خودشان است سوء استفاده میکنند. عبارت فرزند خدا بودن عیسی مسیح، یکی از موارد سوء استفادهی مسیحیان است. آنان این تعبیر را به عنوان دلیلی بر خدا بودن عیسی مسیح میشمارند در حالی که کتاب مقدس چنین منظوری از فرزند خدا، نداشته است.
مسیحیان از هر وسیلهای برای اثبات حقانیت خود استفاده میکنند. استناد به قرآن یکی از روشهای حق جلوه دادن خود توسط مسیحیان است. آنان در رفتاری عجیب ادعا کردهاند که به استناد قرآن، کتاب مقدس از هر گونه تحریف مصون است. بررسی قرآن و آیات مورد استناد مسیحیت، ادعای آنان را از اساس باطل میکند.