بهاییت و شیخیه
از آنجا که بهائیان خود را وارث مهدی دروغین، علی محمد شیرازی می دانند، تحقق اهداف صلح جویانه و عدالت خواهانه را به نوعی در زمان و توسط خود می دانند.
برخی کانالهای مجازی مدعی شدند که حرز شرف الشمس نشان متعلق به بابیت و بهائیت است.
بر خلاف ادعای بهائیان تحقق صلح و عدالت جهانی، هم زمان با ظهور و توسط مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) اسلام خواهد بود، نه آنکه پنجاه هزار روز یا سال آن هم پس از ادعای نسخ اسلام باید منتظر آن ماند!
تشکیلات بهائیت در پیوست گزارش احمد شهید، رسمیت نیافتن تشکیلات و اعلام کفر فرقه خود در کشور تونس را یکی از بهانه های مظلومیت و نشانه سرکوب بهائیان در این کشور معرفی کرد.
احمد شهید در گزارش اخیر خود، به دفاع از بهائیان پرداخت و حقوق آنان را در ایران نقض شده دانست. این در حالیست که تعیین گزارشگر ویژه برای بهائیان، آن هم گزارشگری که سابقه دفاع از تروریست دارد، رفتار دوگانه سازمان ملل در مسئله حقوق بشر را نشان میدهد.
به راستی از مبلغان فرقهی حقیقت گریزی که پیامبرخوانده آن به پیروانش دستور داده: از مخالفینش (حتی اگر مطابق تمام آیات الهی سخن گویند) دوری گزینند؛ چه انتظار می توان داشت که حضرت حکیمه خاتون (چون مخالف بهائیت سخن گفته) را سرزنش نکنند و به تکریم راوی ناشناسی (چون فکر میکنند در تأیید آنان سخن گفته)
بهائیان در راه دفاع از مسلک خود و ستیز با سایر عقاید، از هیچ توهین و جسارتی به عقاید دیگران دریغ نمیکنند و تنها در استناد به یک حدیث، هَفت توهین و جسارت را در حق پیشوایان و عقاید شیعیان روا داشتند.
بهائیان روایتی ضعیف از ام هانی ثقفیه به نقل از امام باقر (علیه السلام) که دارای عبارت «هذا مولود فی آخرِ الزّمانِ» را دلیل بر تولد امام دوازدهم با فاصله تاریخی از یازده امام دیگر می گیرند.
اگر عبارت نوروز را به انگلیسی: «Naw Ruz» در اینترنت جستجو کنید، متوجه خواهید شد که تشکیلات بهائیت از آنجا که تاریخ و پیشینهای ندارد، برای معرفی تشکیلات خود به جهانیان، جشن نوروز باستانی ایران زمین را به نام خود مصادره کرده است.
با توجه به وجود سه روایت با یک مضمون از ام هانی ثقفیه، روایت مورد استناد بهائیان هم قابل حمل بر عقیده شیعه در خصوص زمان تولد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) است.
حتی اگر تعارضی بین روایات به نظر برسد، در این صورت مرجحات سندی و دلالی، حاکی از سقوط روایت مورد استناد بهائیان خواهد بود.
بهائیان با برداشت اشتباه از روایتی ضعیف السند، قیامت موعود و قیام قائم (علیه السلام) را یکی معرفی میکنند تا دین سازی مدعی مهدویت خود را توجیه کنند. این در حالیست که آیات و روایات پرشمار، قیامت را جسمانی و به معنی پایان دنیا و ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) را پیش از آن تعیین کردهاند.
بهائیان با نادیده گرفتن مخالفت تقیه در اصول، با فلسفه هدایت، از یک سو برای توجیه توبه علیمحمدباب به افسانه دروغین غرانیق متوسل میشوند و از سویی دیگر، یکی از دلایل حقانیت پیشوای خود را استقامت بر عقیده معرفی میکنند!
همان قدر که تعصب کور بر باور و تشکیلات در بهائیت اصل است، بی وطنی و نداشتن رگ ملی در بهائیت یک ارزش است.
در واقع بهائیان را میتوان سربازان پادگان بیت العدل دانست که فرامین تشکیلات را مقدم بر قوانین کشورها می دانند.
پیشوایان بهائی، کوچکترین شک و تردید، اعتراض و حتی سؤال بهائیان نسبت به تشکیلات بهائیت را مساوی با مجازات طرد دانستهاند؛ چنان که عبدالبهاء گفته است:«هر نفسی مشاهده کنید که ذرهای نالایقی دارد (یعنی کوچکترین تخلفی نسبت به تشکیلات بهائی دارد) یا رائحهی غیرتقدیس از او استشمام میشود (یعنی با شکاک