شاهنامه

حکیم ابوالقاسم فردوسی، در داستان پادشاهی هوشنگ و پسرش طهمورث به چند نکته اشاره میکند. نخست اینکه طهمورث، بسیاری دیوها را کُشت و الباقی را با ذلت اسیر کرد و در ادامه میگوید که ایرانیان، خط را از همین دیوهای اسیر آموختند. دیگر اینکه دین زرتشتی، روزه گرفتن را کردار اهریمن میداند. اما فردوسی، این دیدگاه دین زرتشتی را برنمیتابد و نماز شب و روزه را آیین مردان خدا میداند.

شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، کتابی است که از حیث محتوا، فارسی و ایرانی است. یعنی حکایات زندگی شاهان و پهلوانان ایران باستان است. لیکن از جهت وَزن و اُسلوب شعری، تابع اشعار حماسی عربی است. شاهنامه از جهت عروضی، در بَحرِ مُتَقارِب سروده شده. یعنی وزن آن چنین است: «فَعولُن فَعولُن فَعولُن فَعول» یا «فَعولُن فَعولُن فَعولُن فَعَل» که یک اُسلوب عربی است.

فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم میگویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت الهیِ اسلامی.

عدهای خود را از نژاد آریایی و برتر از دیگر اقوام و نژادها میدانند و فردوسی را یکی از بهترین افراد در مسأله خدمت به زبان فارسی میدانند ولی از واقعیت اینکه فردوسی شاهنامه را برای چه فردی نوشت اطلاع ندارند. فردوسی شاهنامه را برای فردی به نام سلطان محمود غزنوی که از نژاد ترک بود نوشت.