ابن تیمیه
هدف پیامبر اکرم از مشورت با اصحاب، طبق نظر علمای اهل سنت و شیعه چیست؟ ابن ابی حاتم که از علمای اهل تسنن میباشد درباره این آیه میگوید: مراد از مشورت پیامبر اکرم با مردم این است که خداوند میداند که رسول خدا، احتیاج به مشورت آنان ندارد و لکن میخواهد این کار (مشورت کردن) بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سنت و روش گردد.
ابن تیمیّه ازاندیشمندان مشهورعالم اسلام است که دراثر مخالفت صریح با فلسفه و جمود بر ظواهر به وادی خطرناک جسمانیت خداوند وارد شده و مرئی بودن خداوند را پذیرفته است. او معتقد است موجود قائم به نفس و غیر قابل اشارهی حسّی و غیرقابل رؤیت وجود خارجی ندارد. بنابراین یک چنین موجودی ساخته و پرداختهی ذهن بشر است.
ابن تیمیه در کتابهای مختلفش، ابنسینا را به خاطر عقلگرایی تکفیر کرده و میگوید: ابنسینا و امثال او از پیروان کفار هستند. زیرا خداوند سبحان انسانها را از پیروی صاحبانِ منصب و علم که دشمن پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند برحذر داشته است و ابن سینا از افرادی است که دارای علم بود، ولی علم او نفعی به حال انسانها ندارد.
یکی از نقشهای اساسی ابنتیمیه، زیر سوال بردن فضائل اهلبیت (علیهم السلام) است. به عنوان مثال وی مدعی است که حدیث «ای فاطمه، به درستیکه خدا به غضب تو، غضبناک و به شادی تو، شاد میگردد» در کتب معروف اهلسنت نیست. در حالی که بزرگان و علمای اهلسنت که مورد پذیرش ابنتیمیه نیز هستند، این حدیث را در کتب خود نقل کردهاند.
برادران اهل سنت زمانی که از ابن تیمیه نام میبرند او را «شیخ الاسلام» میخوانند و برای او یک قداستی قائل هستند، درحالى كه وهابیان نه تنها چهار فرقه اهل سنت را قبول ندارند، بلکه آنها را دشمن خود میدانند و در اعتقاد خود، آنها را نیز کافر و واجب القتل میدانند، و فقط به جهت مصالح خود این عقیده مسموم را اظهار نمیکنند.
ابنتیمیه حرّانی کسی است که هر جا حدیثی در فضایل اهلبیت (علیهم السّلام) میدید، با تمام توان در مقام انکار و یا تضعیف آن بر میآمد؛ که این خود دلیلی بر خبث طینت او است. بنابراین طبیعی است کسی که به برترین شخصیت جهان اسلام بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اهانت میکند، این اهانت خود را واضح و آشکار کند.
با دقت نظر در نحوه برخورد ابنتیمیه با روایات فضائل، به این نتیجه میتوان دست یافت که او با روایات مختلف فضائل اهلبیت(علیهم السلام) برخوردهای متفاوتی انجام میدهد. در خصوص روایاتی که از لحاظ سندی و متنی متقن هستند دست به تشریک میزند. یعنی اختصاص فضیلت را مورد انکار قرار میدهد و سعی میکند هیچ برتری برای اهلبیت پیامبر نسبت به بقیه باقی نماند.
عقیده مهدویت، عقیدهای محکم در چارچوب نظام فکری مسلمانان است و همه مسلمانان و حتی وهابیان به آن معتقد هستند. اگرچه در این میان از طرف ابنتیمیه اشکالاتی به این عقیده شده است. ابنتیمیه از سویی نام پدر امام مهدی(علیهالسلام) را عبدالله دانسته و از سویی دیگر مهدی را از نسل حسن بن علی میداند، که هر دوی این اشکالات بیاساس است.
مناسب این است که همه مذاهب در جهت احترام مقابل به یکدیگر و تحکیم قوای اسلامی از توهین به یکدیگر پرهز نموده و به دولت اسلامی قدرتمند در مقابل ایادی استکبار قدرت و توان مضاعف ببخشیم.
امروزه جریانهای تکفیری، عملکرد خود را مبتنی بر نظرات ابنتیمیه میدانند. بجاست که به ماهیت خصومتورزانه افکار وی با اهلسنت، پی برده شود. ابنتیمیه از سویی در مورد مذاهب چهارگانه اهلسنت (حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی) مسیر دشمنی را پی گرفته است و از سویی دیگر به بزرگان حدیثی اهلسنت، همچون بخاری و احمد نیز طعن میزند.
نبهانی از علمای اهل سنت (متوفای ۱۳۵۰ قمری) در کتاب الشواهد الحق میگوید: به درستی که ثابت شد و از خورشید واضحتر است که علمای مذاهب اربعه بر این مساله اتفاق نظر دارند، که بدعتهای ابن تیمیه را باید کنار گذاشت. برخی از آنها حتی فراتر رفته به نقلهای ابن تیمیه نیز معترضند بعضا آنها را معتبر نمیدانند.
ابن تیمیه در عداوت با علی (علیه السلام) سنگ تمام گذاشته و هرجایی که توانسته یا فضیلتی از ایشان منکر شده و یا عیب و نقصی را بر آن حضرت بار نموده است. ایشان دربارهی آن حضرت میگوید: «علی برای هوای نفس خودش جنگها را به راه انداخت، نه برای خدا، و همانند فرعون کشتار و فساد بر روی زمین را گسترش داد.»
چگونه میتوان تصور کرد که اکثر صحابه و تابعین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نعوذ بالله به ایشان دشنام دهند. و از آن بالاتر بلکه به خداوند متعال نیز اهانت نمایند. شاید این کلام در نگاه اول از ابن تیمیه بعید باشد. اما خود ایشان میگوید که اکثر صحابه و تابعین به علی (علیه السلام) دشنام میدادند. حال اگر این عبارت را کنار بیان رسول گرامی اسلام قرار دهیم...
ابن تیمیه در کتاب خودش -منهاج السنه النبویه- مینویسد: «اجماع علمای اهل سنت ابن است، آنچه در این مورد روایت شده دروغ و ساختگی است و مطالبی که برخی از رافضیان ( منظور علمای شیعه) از تفسیر ثعلبی نقل کرده صحیح نیست، چرا که به اجماع آگاهان به حدیث، ثعلبی گروهی از احادیث ساختگی را روایت کرده است، مثل حدیثی که در اول هر سوره...