شبه معنویت های بومی
چهار فرقه شیخیه، بهائیت، بابیت و احمدالحسن دارای ایدئولوژیهای مشترکی هستند که همه نشان از مطلبی دارد و آن همان تئوری اسلامستیزی استکبار میباشد. از مهمترین ایدئولوژی این فرقهها میتوان به مخالفت با مراجع تقلید شیعه به عنوان نواب عام امام و تبدیل آن به نیابت خاص خود، نام برد.
مدعیان دروغین در طول تاریخ کم نبودهاند. در حال حاضر نیز افرادی شیطان صفت با ادعاهایی سعی در جذب عموم جامعه شیعی دارند. احمد الحسن بصری یکی از این افراد است که حدود 15 سال است ادعاهایی را داشته است و افرادی را به سوی خود جذب کرده است.
فرقهی یمانی بعد از سال 2006 به چهار فرقه ضد همدیگر تبدیل شده و هرکدام از آنها دیگری را کافر میخوانند. مکتب نجف، رایات السود، گروه احلاس و جیش الغضب چهار شاخهای هستند که از دل فرقهی یمانی دروغین بیرون آمدهاند که هرکدام از انصار احمد بصری جزء یکی از این فرقهها میباشند.
احمد بصری تقلید را جایز ندانسته و به پارهای از آیات تمسک میکند. اما غافل از اینکه این آیات توسط معصومین (علیهمالسلام) بر تقلید مردم یهود از علمایشان تفسیر است و تقلید از فقیه جامعالشرایط جایز بوده و اگر فقیهی که از شرایط اخلاقی مذکور در روایت برخوردار نباشد، قابل تقلید نمیباشد.
در عرفان حلقه برای نفی توصیف خداوند در همهجا از جملهی «به نام بینام او» استفاده میکنند. اما این برخلاف آیات و روایات است. و درثانی حقیقت چیز دیگری است؛ آنها در واقع فرد را از ذکر و یاد اسماء خداوند منع میکنند تا به راحتی بتوانند به وسیلهی قوای شیطانی بر فرد غالب شده و آن را تسلیم محض شبکه شعور کیهانی یا همان شیطان کنند.
اجتهاد یکی از مسائلی است که احمد بصری آن را رد کرده و حرام دانسته است! این در حالی است که چه در زمان معصومین (علیهمالسلام) و چه در زمان غیبت، علمای شیعه اجتهاد را برای تحصیل حکم شرعی جایز دانستهاند و کتابهایی را در اینباره تألیف کردهاند. بله ائمه اطهار (علیهمالسلام) اجتهاد به رأی را جایز ندانستهاند و بین ایندو اجتهاد تفاوت بسیار است.
احمد بصری تقلید را برای اتباع خود ممنوع کرده و آن را فعلی حرام دانسته است. اما تقلید از راههای زیادی قابل اثبات است. مثلا؛ شخص مکلف در زمان غیبت یا به اجتهاد خود و استنباط احکام شرعی عمل میکند و یا تقلید میکند، راه اول برای عموم مردم میسر نیست، پس عقل حکم میکند که باید تقلید کرد و به مجتهد رجوع نمود.
احمد بن اسماعیل بصری ادعا دارد که تعداد امامان و اوصیاء پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بیش از 12 نفر است. او حتی خود را امام سیزدهم معرفی میکند. اما این در حالی است که تعداد امامان معصوم توسط پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) طبق دستور خداوند متعال به مردم ابلاغ شده است. و در تمام روایات مربوطه بر جانشینی 12 وصی اشاره شده است.
یکی از مهمترین اعتقادی که بر هر مسلمانی واجب است آن را قبول داشته باشد، بحث شاهدان اعمال است، که خود این در سورهی توبه به روشنی ذکر شده است. طاهری در شبهه عرفان خود با تکذیب شاهدان اعمال آنها را جزء شبکهی منفی قلمداد میکند و این عمل را خلاف اخلاق ذکر میکند.
از دیرباز دشمنان اسلام براین بودهاند تا با طرحهای مختلف ازجمله ایجاد جریانهای منحرف به این دین ناب آسیب برسانند. لذا عرفان کیهانی (حلقه) نیز جزء این جریانهای شبه معنوی است که با ممزوج کردن حق و باطل با استفاده از ظواهر دینی و نمایشهای جذاب، موجب گمراهی و بهرهگیری از عدهای شده است.
متاسفانه یکی از مدعیانی که همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد، و افراد سادهلوح زیادی را به دور خود جمع کرده است، آقای علی یعقوبی است. وی خود را جزء یکی از کسانی میداند که از امام زمان انتفاع خاص میبرد و بر همین اساس ادعاهای خاصی را برای خود مطرح میکند.
یکی از مسائلی که به صورت پررنگ در سخنان علی یعقوبی دیده میشود، مباحثی است که وی مدعی آن است: از جمله دعای او برای تنبیه مردم ترکیه یا انتفاضه فلسطین و غیره... سخنانی که وی مطرح میکند هیچگونه سندیتی ندارد و صرفاً ادعا میباشد که هرشخصی به راحتی میتواند آن را مطرح کند.
احمد بصری با شریعتی جدید و اوامری جدید آمده است. اما باور به شارعیت قائم (علیهالسلام) نادرست بوده و با انبوهی از آیات و روایاتی که دین اسلام و شریعت نبوی ابدی دانسته و آن حضرت را ختم رسولان معرفی کردهاند و در تقابلی آشکار میباشد.
یکی از خصائص امام (علیهالسلام) بسط ید در مسائل است و او فعل، کلام و تقریر او مطابق آنچیزی است که شارع از ما خواسته است، و همچنین هیچکدام از امامان (علیهمالسلام) مخالف دیگری نظری نخواهند داد. اما مدعی یمانی احمد بصری، ادعاهایی برخلاف نظرات معصومین(علیهالسلام) دارد.