اعتقادات

طبق مبانی اهل سنت تلقین بعد از دفن با روایات صحیح، تقویت و تأیید شده و عمل مسلمانان شام و دیگر مسلمانان مؤید آن است. از علمای مالکی و شافعی تصریح به استحباب تلقین بعد از دفن میت بیان شده است.

شنقیطی در تفسیر «أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» آیه 80 سوره نمل را مخالف سماع موتی و حدیث سخن پیامبر (ص) با کشته شدگان بدر که سه روز پس از مردن آنها انجام شد نمیداند و حدیث را هم صحیح و معتبر میشمارد.

شنقیطی در تفسیرش آیه 80 سوره نمل را مخالف سماع موتی و احادیث صحیح نمی داند و سخن علما در تأیید سماع موتی را با تحلیل روایات و تفسیر آیاتی که به نظر مخالف این نظر میآید، بیان میکند.

شنقیطی در تفسیرش آیه 80 سوره نمل را مخالف سماع موتی و حدیث «شنیدن صدای کفش زندگان» نمی داند و حدیث را هم صحیح و معتبر می شمارد.

شنقیطی در تفسیرش، آیه 80 سوره نمل را مخالف سماع موتی و حدیث «سلام به مردگان و خطاب به آنان» نمی داند و حدیث را هم صحیح و معتبر می شمارد.

در کنار آیات قرآن کریم که به صراحت مسئله تقیه را مطرح کرده و به آن مشروعیت بخشیده است، روایات فراوانی از فریقین وجود دارد که بر مشروعیت تقیه دلالت دارند.

شنقیطی در کتاب تفسیر «أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» آیه 80 سوره نمل را مخالف سماع موتی نمی داند و ثابت می کند که سماع موتی، طبق روایات صحیح و نظر علمای اهل سنت مورد تأیید است و آیهای در مخالفت آن وجود ندارد.

مفتیان وهابی ادعا می کنند، شیعیان معتقدند که امیرالمؤمنین (ع) خلیفه الهی است، اما اگر حضرت، خلیفه است، چرا در شورای شش نفره ای که توسط خلیفه دوم اهل سنت تشکیل داده شد حضور داشتند و کاندید خلافت شدند؟! در پاسخ به این ادعا باید گفت، حضور حضرت در شورا به اختیار ایشان نبوده و با اجبار بوده است و می توان گفت، شاید حضور حضرت به جهت اثبات تناقض گویی در عمل و گفتار عمر بن خطاب بوده است.

برخی از آیه خمس برداشت کرده اند که خمس فقط به غنیمت جنگی تعلق می گیرد و پیامبر (ص) هم به درآمد و منفعت کسب خمس نمی گرفتند، لذا شیعه با چه مجوزی حکم به وجوب خمس ارباح مکاسب می دهد؟ شیعه تبیین اهل بیت (ع) از قرآن و دین را همانند تبیین پیامبر (ص) می داند و پیامبر (ص) نیز به غیر غنیمت خمس را واجب می دانست.

وهابیون ادعا می کنند که شیعیان ائمه اطهار (ع) را خدا می دانند و کار شیعه شبیه کار مشرکین صدر اسلام است؛ در حالیکه تفاوت نظر شیعه با مشرکین صدر اسلام در این است که مشرکین برای خداوند شریک قائل می شدند و شیعه قائل به واسطه هایی است که از جانب خداوند مأمور به انجام وظایفی شده اند.

وهابیون به شیعه نسبت می دهند، که شیعه ائمه اطهار (ع) را خدا می داند اعتقاد بسیاری از عالمان شیعه و بسیاری از فرق اسلامی این است که شرک دانستن یک عقیده، بر محور استقلال از خداوند می گردد و ملاک شرک، خدا پنداشتن و پرستش غیر خدا و مستقل دانستن آنهاست. این ملاک در چند مسئله مانند توسل و عرض حاجت، استغاثه، شفاعت، و صفاتی مانند خالقیت، رازقیت، قدرت، علم غیب نیز وجود دارد.

وهابیون به شیعه نسبت می دهند، که شیعه ائمه اطهار (ع) را خدا می داند و دلیلشان نسبت دادن صفاتی است که آنان معتقدند فقط مخصوص خداوند است؛ در حالیکه می توان به موجودات خلقت را نسبت داد. خداوند این قدرت را دارد که صفات رازقیت، خالقیت، قدرت، علم غیب و ... را به هر بنده ای که بخواهد و به هر اندازه ای که بخواهد بدهد و این صفات را با اذن خدا و در طول خدا می توان به این واسطه ها نسبت داد.

وهابیون به شیعه نسبت می دهند، که شیعه ائمه اطهار (ع) را خدا می داند و به آیاتی استدلال می کنند که خداوند در آن آیات خطاب به مشرکین که غیر خداوند را عبادت و پرستش می کنند، گوشزد می کند معبودانی که می پرستید، توسط خداوند اذنی ندارند و مستقل از خدا توانی ندارند و ربطی به عقاید شیعیان ندارد که فردی غیر خدا را نمی پرستند!

علمای اهل سنت هر عید و جشنی غیر اعیاد اسلامی را جایز نمیدانند، و روایاتی از پیامبر نقل میکنند که از اینگونه اعیاد نهی فرمودهاند. روایاتی نیز وجود دارد که این رسوم را تأیید، و تأکید کردهاند، اما علمای سلفی فتوا به حرمت این اعیاد داده، در جمع بین روایات سمت روایات نهی غش میکنند.