سلفیت و وهابیت
از جمله ایرادات وهابیت نسبت به شیعیان در اظهار ارادت به ائمه (علیهم السلام) بوسیدن عتبات و ضریحهای ایشان است. فهماندن این نکته به آنان که شیعیان هدفشان بوسه بر سنگ و فلز و غیره نیست و در واقع منظور ایشان ابراز ارادت نسبت به ائمه خود میباشد کاری بس دشوار است که علامه سید شرف الدین با هوش و ذکاوت به خوبی این کار را انجام داد.
وهابیان در آثار مکتوب و رسانههای خود بر این موضوع تأکید دارند که شیعیان اهل تکفیر هستند. دلیل ایشان این است که شیعیان، صحابه و زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خلفا را کافر میدانند و به تبع آن، تابعان آنها، اهل سنتاند که آنها نیز کافر خواهند بود. این خود از بهترین بهانههای ایجاد اختلاف بین شیعیان و دیگر فرق اسلامی است.
خداوند زندگی و حیات را به بشر ارزانی داشته است و او را نماینده خود در زمین قرار داده است اما او را برای همیشه در این دنیا جاودانه قرار نداده است و به همه انسانها وعده مرگ را داده است. بنابراین ظالمین و کسانی که با یه دست آوردن اندک قدرتی در این دنیا به ظلم و تحدی دست میزنند باید گفت که پایدار نخواهید ماند.
وهابیت از گذشته تا به امروز در قالبهای مختلف سعی در شبهه افکنی نسبت به اعتقادات و مقدسات شیعیان نموده و سئوالات بعضا تکراری خود را به شیوههای گوناگون مطرح میکنند که از جمله آنها شبهه به ندای شیعیان با نوای «لبیک یا حسین» است که مگر حسین صدای شما را میشنود؟! باید گفت به حکم آیه قران، آری او شنونده است.
نظام امامت، نظامی الهی و انقطاعناپذیر است که دورهی فترت در آن، راه ندارد. نبود امام و حجت خدا مساویست با نابودی و انسان در زمین؛ بنابراین تا دنیا برقرار است، نظام امامت نیز در آن پایدار است. لازم نیست امام، حتما ظاهر، حاضر، برای عموم مردم قابل رؤیت و صاحب قدرت و حکومت باشد، بلکه آنچه لازم است، اصل وجود امام در کرهی زمین است.
ندانستن فرقهای اسلام و ایمان و در مقابل کافر دانستن مسلمانان اشتباه راهبردی و استراتژیک سلفیانی است. این اشتباه باعث شده است سلفیان بهجای عزت مسلمانان آنها را افرادی ابله و متحجر و سختسر نشان دهند. این اشتباه از عدم درک درست بین ایمان و اسلام نشآت میگیرد. سلفیان با این اشتباه خطای جبرانناپذیری را رقم میزنند
از زمان پیدایش داعش در کشورهای عراق و سوریه، یکی از مواردی که این گروه را به طور متمایز از سایر گروههای تروریستی رقیب او جدا میکند، خشونت بیاندازهی این گروه و رسانهای کردن این خشونت میباشد. اما این گروه برای اینکه هوادارانش را از دست ندهد، افرادی را به نام علمای دین به کار گرفته است که این خشونت را توجیه کنند.
جامعه اهل سنت با اندیشههای ابن تیمیه در بسیاری موارد اختلاف نظر دارد. این اختلاف نظر در محورهای اساسی تفکر سلفی گری بروز میکند. یکی از مهم ترین نظرات سلفیها عدم جواز سفر برای زیارت و یا هر سفری غیر از سفر برای مساجد ثلاثة (مسجد النبی، مسجدالحرام و مسجدالاقصی) است که دیوندیه با چند دلیل با این نظر مخالف هستند.
جریان فکری اخوانی بعد از مرور چند دهه از مسیر خود منحرف و به گروههای چریکی و مبارزان مسلحی تبدیل شد که بعدها جریانهای سلفی از دل آنها بیرون آمد. جریانهای غیر اسلامی که به نام اسلام و با تأسیس قوانینی بهظاهر اسلامی به هدم و نابودی مسلمانان اقدام میکنند. این قواعد بیشتر ناظر به حذف مخالفان این جریانها است
واژه اسلام سیاسی در بردارنده اصلاح گرایی، نوگرایی اسلامی و بازگشت به هویت اسلامی است و واژه «سلفیگری» دربردارنده قشریگری و اخباری است. بنابراین اسلام سیاسی رویکردی تحوّل گرایانه دارد و خواهان تمدن و پیشرفت است، اما سلفیگری به دلیل بیتوجهی به واقعیت جامعه اسلامی توانایی ارائه الگوی جایگزین برای نظام سیاسی غیر دینی نیست.
اندیشهی مهدویت، از دیرباز خصوصا از سوی وهّابیت مورد تعهاجم و کینهتوزی فراوان بوده که با نگاهی گذرا به نوشتههای علمای شیعه از آغاز عصر غیبت تاکنون، گفتهی یاد شده را تأیید میکند. گسترش شایعات در حوزه مهدویت، به شکلهای مختلف در کتابها، ماهوارهها و سایتهای اینترنتی، از اقدامات آنان در مبارزه با مهدویت است.
از زمانی که ابوبکر بغدادی خود را خلیفهی مسلمین خواند، واکنشهای متفاوتی از سوی همفکران و نظریه پردازان سلفی جهادی نسبت به این عمل وی، صورت گرفت. یکی از جالبترین آنها در نوع خود، واکنش ابوقتادهی فلسطینی است، وی در بیانیهای که در اعتراض به این امر صادر کرده، خلافت خود خواندهی ابوبکر بغدادی را خلافت بچهگانه میخواند.
تدبیر در عالم وجود مخصوص خداوند است و هیچیک از مسلمانان در این امر شک و شبههای نداشته است . اما اگر کسی در قرآن دقت کند میبیند که این ادعا گاهی با دو نوع تعبیر بیان میشود، تعابیری که بهحسب ظاهر باهم تناقض دارند تناقضی که گروهای سلفی توان فهم آن را نداشته و با عدم درک موضوع، خود و دیگران را در یک مخمصه گرفتار کردهاند.
برخی مناسبت ها و ایام، روزهاییست که شیعیان و تمام مسلمانان با انجام قربانی و ذبح و اهداء ثواب به حضرت رسول (صلیالله علیه و آله ) و صلحا، سعی در برقراری رابطهای عاطفی با پیامبر (صلیالله علیه و آله) دارند. در این بین وهابیت سعی در تخریب این رابطه به هر نحو ممکن دارد و با بیان دلایل سست، رابطه پر محبت را از بین میبرند.