فضائل امیرالمؤمنین

تاریخ گواه بر سخن افراد دنیا طلبی است که نه تنها هیچگاه شایستگی و لیاقت خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را نداشتند بلکه اینان در هر مناسبتی علی (علیهالسلام) را افضلتر و بلند مرتبهتر از خود میدانستند و اگر حضور این امام همام را در کنار خود نمیدیدند در تنگناها و مشکلات فراوان گرفتار میشدند که حضرت به فریاد آنان میرسید

دکتر«سید محمد تیجانی سماوی» در کتاب خود به نام «آنگاه هدایت شدم» علت شیعه شدن خود را چهار مورد ذکر میکند: 1- نص برخلافت؛ 2- نزاع فاطمه و ابوبکر؛ 3- علی سزاوارتر به پیروی است؛ 4- روایتهای وارده درباره علی، پیروی از او را واجب دانسته است.

ادعای برخی اهل سنت این است که دین اسلام در زمان خلیفه دوم گسترش یافت و دین اسلام تثبیت و ماندگار شد، و این را نوعی فتح و پیروزی بر ای عمر بن خطاب قلمداد میکنند و معتقدند که باید سپاسگزار زحمات این خلیفه بود و این در حالی است که خود عمر بن خطاب چیزی غیر از این را میگوید.

فضائل و مناقب و امتیازات ویژه حضرت علی (علیهالسلام) آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست. البته قابل ذکر است که مقدار کمی از این امتیازات و فضائل را برخی از صحابه جلیل القدر پیامبر اسلام هم دارند که باز هم امیرالمؤمنین در همان مقدار کم با ایشان شریک است.

در آیه 30 سوره محمد، خداوند مىفرمايد: اگر بخواهيم منافقین را به تو نشان مىدهيم، تا آنها را با قيافههايشان بشناسى! در چهره هاى آنها علامتى مىگذاريم كه با مشاهده آن علامت، از نفاقشان آگاه شوى، و به (رأى العين) آنها را ببينى. سپس مىافزايد: هر چند الآن هم مىتوانى از طرز سخنانشان آنها را بشناسى، «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ...

اصحابی که بعد از رحلت پیامبر اسلام کودتا کردند و خلافت را از فردی که در اصل خلیفه رسول خدا بود، غصب کردند، افرادی را که صلاحیت امامت نداشتند و به عدم شایستگی به خلافت اقرار میکردند، جای ایشان نشاندند، اما باز حاضر به کنارهگیری از این مقام نشدند.

اگر کسی تاریخ اسلام را دقیقا مطالعه کند، یقیناً خواهد فهمید که خلیفه و جانشین بعد از پیامبر اکرم حضرت علی (علیهالسلام) است که خداوند به آن دستور داده و پیامبر آن را برگزید. چرا که فقط اوست که میتوانست مردم را هدایت کند، اما برخی کودتاگران مانع از این امر مهم شدند و خود را بالاجبار خلیفه پیامبر نامیدند.

در احادیث نبوی فراوانی، امامت و جانشینی ایشان برای مردم بازگو شد، اما بعد از رحلت پیامبر این مردم به بیراهه رفتند، خصوصا برخی از اصحاب این امر مهم الهی را با تشکیل جلسهای در سقیفه بنی ساعده به انحراف کشاندند و حاضر به پذیرش ولایت امیرالمؤمنین نشدند و بهانههای باطلی را مطرح کردند.

غلو حامیان احمد بن حنبل و روایت سلمه بن شبیب: شخصی چهارصد فرسخ راه را پیمود و نزد احمد بن حنبل آمده و میگوید: در خواب به من گفتند: نزد احمد بن حنبل برو و به او بگو: خداوند و ملائکه آسمانها و زمین از تو راضی هستند.

فضائل امیرالمؤمنین بر هیچ کس پوشیده نیست، و خداوند هم در قرآن آیات فراوانی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم دربارهی ایشان نازل کرده است، تا شأن و منزلتشان بر همگان اثبات شود و پیامبر هم در مناسبتهای مختلف از او تمجید و تعریف کرده است تا جایگاه وجودی ایشان برای مردم آشکار گردد.

در روایات فراونی از پیامبر اسلام وارد گردیده است که مسلمانان را به دوست داشتن اهل بیت خود ترغیب میکند، در روایتی خطاب به حضرت علی (علیهالسلام) آمده: یا علی کسی که تو را دوست بدارد، روز قیامت با پیامبران خواهد بود و کسیکه کینهی تو در دل داشته وبمیرد، باکی نیست که یهودی بمیرد، یا نصرانی.

خاندان اهل بیت پیامبر، خصوصاً حضرت علی (علیهالسلام) چنان فضیلت و ویژگی منحصر به فردی دارد که احدی از مسلمانان و حتی صحابه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به آن نرسند. این ویژگیهای خاص در روایات فراوانی از رسول خدا در وصف این حضرت بیان شده و خداوند آیاتی را در قرآن در شأن ایشان نازل فرموده است.

در طول تاریخ بسیار بودند دشمنان حقیقت که سعی کردند انسانهای متقی را از صحنه روزگار محو کنند، ولی اگر مشیت الهی بر بزرگ شدن کسی تعلق گیرد، نقشه معاندان نقش بر آب میشود؛ یکی از نوادگان زبیر در مورد امیرالمؤمنین میگوید: امویان 60 سالِ تمام، همت و تلاش خود را در تنقیص او به کار بستند، اما خداوند هر روز بر مقام و منزلت او افزود.

احمد بن علی بن شعیب معروف به نسایی، نویسنده یکی از صحاح سته اهلسنت از جمله بزرگان و حفاظ حدیث است که به دلیل بیان فضائل امام علی (علیهالسلام) مورد غضب و ضرب و شتم طرفداران و حامیان حکومت اموی قرار گرفت.