استفاده احمد اسماعیل از حدیث وصیت برای اثبات ادعای خود
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در طول تاریخ و در تمامی ادیان آسمانی، افراد و گروههای مختلفی وجود داشته و دارند که با مقاصد مختلف، مانند: حکومت کردن، شهرت، استعمار و ... سعی در ایجاد شبهه، بین مؤمنان به یک دین و مذهب داشتهاند. هدف اصلی چنین تفکری، ایجاد تفرقه و تضعیف اعتقادات انسانها سپس مطیع کردن آنها به خود و در نهایت رسیدن به مقاصدشان است. مذهب تشیع نیز با توجه به اعتقادش به امامان معصوم (علیهمالسلام) همواره در معرض کسانی بوده که مدعی وصایت آخرین امامشان را داشتهاند.
از جمله فرقههای نوظهور در عصر حاضر، جریان احمد اسماعیل بصری (احمد الحسن) است؛ کسیکه در ابتدا مدعی یمانی بود، امّا در ادامه، ادعا کرد وصی امام مهدی (علیهالسلام) است. مهمترین دلیل احمد و مبلغین تفکر او، حدیث وصیتی است که ادعا شده از جانب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) صادر شده است.
لکن این ادعا و دلیل آنها دارای اشکالات فراوانی است که به صورت مختصر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. اوّلین نقل ومنبع حدیث: این حدیث اولین بار بعد از ۴۳۷ سال که از وفات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در کتاب غیبت شیخ طوسی نقل شده است.
2. این روایت، تنها در کتاب غیبت طوسی ذکر شده است و در کتب معتبر شیعی مانند: کافی، من لا یحضر و ... که قبل از آن نوشته شدهاند، وارد نشده است.
3. در این کتاب، روایات شیعه و سنی وارد شده است؛ بنابراین در استناد به آن، باید نهایت دقت و بررسی صورت پذیرد.
4. این روایت چون از طرف اهل سنت نقل شده، بر ما حجت نیست.
شیخ حر عاملی به این نکته اشاره میکند و در نقد حدیث وصیت مینویسد: «لا يخفى ان الحديث المنقول أولا من كتاب الغيبة من طرق العامة، فلا حجة فيه فى هذا المعنى، و انما هو حجة فى النص على الاثنى عشر؛ لموافقته لروايات الخاصة، و قد ذكر الشيخ بعده و بعد عدة أحاديث انه من روايات العامة، و الباقى ليس بصريح.[1] اما آن حديث اوّل كه از كتاب «غيبت» شيخ طوسى نقل كرديم، چون از طريق سنیها نقل مىكند براى ما حجت نيست، فقط در تعيين عدد دوازده امام كه با ما موافقت دارد، حجت است؛ مرحوم طوسى هم پس از چند حديث ديگر، میفرمايد اين حديث از حديثهاى سنیها است، ساير احاديث هم صراحتى ندارد.»
5. یکی از مشکلات این حدیث، تعارض با روایات زیادی است که به حدیث وصیت مشهور هستند. در این دسته از روایات که به صورت متواتر نقل شدهاند، هیچگونه اشارهای به 12 مهدی نشده است.
مانند این روایت که در آن امام صادق (علیهالسلام) به حمران گزارشی از لحظه وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را توضیح میدهند و اصلاً نامی از دوازده مهدی برده نشده است. ایشان میفرمایند: «إِنَّهُمْ اثْنَا عَشَرَ وَصِيّاً وَ مَنْ تَبِعَهُ فَإِنَّهُ مِنِّي.[2] همانا آنان دوازده وصی هستند و هر کس از آنان تبعیت کند، از من است.» آنچه در این دسته از روایات متواتر مشاهده میشود، فقط اشاره به وجود دوازده امام معصوم دارد.
نتیجه: با توجه به نکات بیان شده معلوم میشود، روایات دلالت بر این دارد که بعد از پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) فقط دوازده وصی به صورت پیاپی، امر وصایت ایشان را به عهده داشته، وصیهای دیگری برای او وجود ندارد و دلیل احمد اسماعیل و پیروانش غیر معتبر است.
پینوشت:
[1]. حر عاملی، محمد بن حسن، الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، ترجمه احمد جنتی، نشر نوید، تهران، چاپ اوّل، 1362هـ.ش، ص402.
[2]. محمد بن ابراهیم، الغیبه النعمانی، نشر صدوق، تهران، ج2، ص92.
افزودن نظر جدید