تأملی بر چند فتوا از ابوحنیفه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در چندین کتب اهل سنت از قول ابوحنیفه چند فتوا نقل شده است که قابل تامل است. در این پست به سه مورد از فتواهای ابوحنیفه اشاره میکنیم و در آخر هر فتوا بیان میکنیم که آیا این فتوا موافق با قرآن است یا مخالف؟
1- ساقط شدن حد زنا با استیجار زن از بین میرود. «رجل استأجر امرأة ليزني بها فزنى بها فلا حد عليهما في قول أبي حنيفة.[1] اگر مردی زنی را برای عمل زنا اجیر کند هیچ حدی بر هیچ یک نیست.» آیا این فتوا مخالف قرآن نیست؟ قرآن میفرماید: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَ [نور/ 2] هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد؛ و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد. و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند».
2- پرستش الاغ به این شرط جایز است: «سمعنا أباحنيفة يقول لو أنّ رجلاً عَبَدَ هذا البغل تقرباً بذلك إلى اللّه لم أر بذلك بأساً [2] از ابوحنیفه شنیدیم که می گفت اگر شخصی این قاطر را بپرستد برای اینکه به وسیله آن به خدا تقرّب جوید، در آن اشکالی نمیبینم». به راستی، مگر در قرآن نمی خوانیم که فقط خدا شایسته پرستش است؟ «ایاک نعبد» یعنی فقط تو را عبادت می کنیم ! پس این فتوای ابوحنیفه چه دلیل و منشأ عقلانی دارد؟
3- سقوط حد زنا با کشتن زن؛ «وَرُوِیَ عن أبی حَنِیفَةَ أَنَّ حَدَّ الزِّنَى یَسْقُطُ إذَا قَتَلَهَا.[3] از ابوحنیفه نقل شده است اگر بعد از زنا کردن، آن زن را بکشد، حد زنا ساقط مىشود!»
معلوم نیست دلیل ابوحنیفه بر این فتوا چیست؟ زنا خودش گناهی کبیره ای است، قتل هم گناه کبیره ای دیگر است. در کجای دین گفته شده که برای دفع حدود اقدام به گناه کبیره کرد؟ مگر در قرآن در سوره نور آیه 2 حد زنا شلاق معرفی نشده است؟
4- جواز سجده بر ادرار؛ طحاوی به نقل از ابوحنیفه مینویسد: «فی النجاسة موضع القدمین أو السجود. بشر بن الولید عن أبی یوسف عن أبی حنیفة إذا کان فی موضع قدمیه بول أکثر من قدر الدرهم فصلاته فاسدة ولا تفسد علیه فی موضع السجود.[4] درباره نجاست جاى پا و سجدهگاه، بشر بن ولید از ابو یوسف از أبوحنیفه نقل کرده که اگر در جاى دو پا (در هنگام نماز)، بیش از یک درهم، ادرار وجود داشته باشد، نمازش باطل مىشود؛ ولى اگر همین نجاست در محل سجده باشد، نماز باطل نمىشود.»
امام ذهبی نیز طحاوی حنفی را مدح کرده و وثقات او را تأیید نموده است: «الطحاوی الإمام العلامة الحافظ الکبیر محدث الدیار المصریة وفقیه ها أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة بن سلمة بن عبد الملک الأزدی الحجری المصری الطحاوی الحنفی صاحب التصانیف من أهل قریة طحا من أعمال مصر مولده فی سنة تسع وثلاثین ومئتین... وبرز فی علم الحدیث وفی الفقه وتفقه بالقاضی أحمد بن أبی عمران الحنفی وجمع وصنف...[5] طحاوی، پیشوا، علامه، حافظ بزرگ و حدیث شناس دیار مصر و فقیه آن ها بود، چندین تألیف داشت، اهل قریه طحا از اطراف مصر بود، در سال 239 هـ به دنیا آمد...در علم حدیث و فقه تبحرّ داست، و نزد احمد بن أبى عمران حنفى تحصیل کرد، و به جمع آورى و نوشتن کتاب پرداخت.
درباره جواز سجده بر ادرار باید گفت که اولا ابوحنیفه طبق کدام حدیث معتبر این حکم را داده است؟ (با وجود سابقهای که از ابوحنیفه در کتابهای اهل سنت ذکر شده است بعید است که ابوحنیفه به استناد سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این فتوا را گفته باشد، چرا که در نزد ابوحنیفه سخن از حدیث پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) به میان آمد، ابوحنیفه گفت: «بل علی هذا [6] بر این احادیث بول کن» ثانیاً اهل سنت به ما ایراد میگیرند و میگویند شیعه بر مهر سجده میکند، اما بهتر است به فتوای علمای خودشان که میگویند سجده بر بول مانعی ندارد، رجوع کنند؟ آنوقت ما از آنها سوال میکنیم که آیا سجده بر بول بهتر است یا سجده بر مهر؟
منابع:
[1]. شمس الدين السرخسي، المبسوط، ج 9 ص 58، بیروت: دار المعرفة
عبدالله بن أحمد بن قدامة المقدسي، المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيباني، ج 9 ص 73، بیروت: دار الفكر، 1405. الطبعة الأولى.
[2]. ابن الجوزي، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم المنتظم ج 8 ص 133، بیروت: دار صادر، 1358/. الطبعة الأولى
ابی حاتم التمیمی، المجروحين من المحدثين والضعفاء والمتروكين المجروحين، ج 3 ص 73 ، حلب: دار الوعي، 1396. الطبعة الأولى، تحقيق: محمود إبراهيم زايد
[3]. ابن حزم، المحلى، ج 11 ص 252 ، بیروت: دار الآفاق الجديدة، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي
[4]. الطحاوی الحنفی، مختصر اختلاف العلماء، ج1، ص261، تحقیق: د. عبد الله نذیر أحمد، بیروت: دار البشائر الإسلامیة، الطبعة الثانیة، 1417 ه.ق
[5]. الذهبی الشافعی، سیر أعلام النبلاء، ج15، ص27، تحقیق: شعیب الأرنؤوط. الطبعة التاسعة ، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي
[6] ابن حبان، المجروحين من المحدثين والضعفاء والمتروكين، ج 3 ص 70، حلب: دار الوعي، 1396ه.ق ، الطبعة الأولى، تحقيق: محمود إبراهيم زايد
دیدگاهها
جعفری
1394/06/04 - 06:44
لینک ثابت
سلام علیکم
qwer
1398/04/02 - 15:29
لینک ثابت
جهادنکاح هم از همان فتوای
علی
1399/11/04 - 07:27
لینک ثابت
این خرافات و دروغ ها نسبت به
saman
1399/11/04 - 11:13
لینک ثابت
السلام علیکم و رحمة الله.
افزودن نظر جدید