انحرافات و بدعت ها

احمد اسماعیل بصری از کتابی به «مناقبالعترة» روایاتی نقل کرده و این کتاب را منسوب به ابن فهد حلی کرده؛ در حالی که ابوالحسن مرندی(جعلکننده حدیث) اولین کسی است که در زمان مشروطه از وجود کتابی به نام «مناقبالعترة» از ابن فهد حلی خبر داده است؛ در حالی که چنین کتابی وجود خارجی ندارد.

مخالفت با اهل علم، یکی از آموزههای انحرافی مشترک در بین فرقه متصوفه و جریان احمد اسماعیل بصری است، در صورتی که متون دینی، چهره مثبت و بالایی از عالمان دینی نشان میدهد.

یکی از راههای تشخیص انحرافی بودن یک جریان، وجود آموزههای غلوآمیز در تعالیم آن جریان است؛ در بین آموزههای جریان احمد اسماعیل بصری، از این گونه آموزهها، وجود دارد.

علم، یکی از ویژگیهای حجت الهی است که «احمد اسماعیل بصری»، آن را محدود به علم به مسائل دینی میداند؛ در صورتی که معصومین (ع) ابعاد مختلفی همچون علم به حوادث آینده و علم به تمام لغات و زبانها برای آن قائل هستند.

پیروان احمد اسماعیل بصری، با انتساب روایات مختص به حجت بن الحسن العسکری به احمد اسماعیل بصری، در پی فضیلت تراشی برای او هستند؛ در حالی که با اندک تأملی در روایات، دروغگویی آنها روشن میشود.

قدرت بر تکلم به تمام لغات توسط حجت الهی، یکی از اموری است که در روایات متعددی به عنوان راه شناخت حجت الهی بیان شده، ولی جریان انحرافی برای اینکه رسوا نگردد، منکر چنین راهی برای شناخت حجت الهی شده است.

خدا انگاری انسان، یکی از آموزههای التقاطی بین جریان انحرافی احمد اسماعیل بصری و تصوف است که ریشه آن بر اساس روایات جعلی و تحریف شده است.

احمد اسماعیل بصری، مدعی شده که سن حضرت زهرا (س) هنگام شهادت، بیشتر از هجده ساله بوده، در حالی که کلام او، معارض با روایات معتبر اهلبیت (ع) است؛ به این خاطر، جهل او به روایات معصومین (ع) روشن میشود.

در روایات حضرات معصومین(ع) برای شناخت حجت الهی ، نشانههایی همچون علم به تمام لغات، معجزه و...بیان شده، تا شیعیان در تشخیص حجت و امام خویش دچار اشتباه و انحراف نشوند؛ این در حالی است که پیروان جریان انحرافی احمد اسماعیل بصری، منکر این نشانهها شده و اعتقاد به آنها را نشانهای از مخالفین خود میدانند.

احمد اسماعیل بصری، در تفسیرهای نادرست خویش، آیاتی را که دلالت بر خسران داشته را بر امام علی (ع) تطبیق داده؛ در حالی که طبق روایات، بر دشمنان اهلبیت (ع) تفسیر شده است.

طبق اعتقاد شیعیان، انبیاء الهی دارای عصمتاند ولی احمد اسماعیل بصری، این اعتقاد را در مورد آنان نداشته و برای اعتقادش، توجیهاتی بیان کرده که معارض با آیات قرآنی است.

از منظر شیعه حضرات اهلبیت (ع) همگی معصوم بوده، ولی احمد اسماعیل بصری نسبت شرک و منیت به امام حسین(ع) و امام زمان(ع) داده است. در حالی که طبق آیه تطهیر، هرگونه شرک و منیت از اهلبیت (ع) دور خواهد بود.

احمد اسماعیل بصری، به خاطر این که دارای هیچگونه فضیلتی نیست، تلاش کرده برای ایجاد کسب وجاهت، دست به تخریب چهره انبیاء الهی زده و آنها را اهل ظلم بداند، این در حالی است که طبق مبانی شیعه، انبیاء الهی دارای مقام عصمت هستند.

توحید، یکی از آموزههای مهم دینی است که حضرات معصومین (ع) مروج چنین تفکراتی هستند، این در حالی است که احمد اسماعیل بصری در تفاسیر خویش، مُروج تفکر مشرکانه است.