احکام بهائی

در یکی از شبکههای مجازی تحت کنترل فرقهی بهائیت، مقالهای در خصوص ازدواج با محارم در بهائیت، منتشر شد. نویسندهی این مقاله مدعی شد که انتساب جواز ازدواج با محارم، به بهائیت، تُهمتی بیش نیست. اما با بررسی منابع بهائی، بدین موضوع پی خواهیم برد که ازدواج با محارم در بهائیت، نه یک تُهمت بیدلیل، بلکه یک مستند تلخ است.

با بررسی احکام فرقهی بهائیت و مقایسهی آنها با یکدیگر به این باور میرسیم که صدور چنین احکامی، از جانب خدای حکیم بسیار بعید است. به طور مثال در بهائیت، شخصی که ضرر مالی بزند، حکم به تبعید، داغ گذاشتن بر پیشانی و سوزاندنش میشود. این در حالیست که مجازات متعرض به ناموس، تنها پرداخت جریمه نقدی به بیتالعدل تعیین شده است!

پیامبرخودخواندهی بهائی از جانب خود، احکامی غیر حکیمانه به خدای تعالی نسبت داده است. از جملهی این احکام جواز رِبا، بخشش گناه زناکار با پرداخت پول به نهاد رهبری این فرقه، واگذاری مقام شارعیت الهی به رهبران و انکار معاد میباشد. با ملاحظهی همین موارد محدود، به غیرحکیمانه و غیرالهی بودن اساس این مسلک پی خواهیم برد.

رِبا به معنای زیادی سودی که وام دهنده از قرضگیرنده میگیرد، در ادیان الهی حرام اعلام شده و در کتاب آسمانی قرآن از آن، تعبیر به جنگ با خدا و رسول شده است. اما پیامبر خودخواندهی مسلک بهائی با نادیده گرفتن این مسئله و چشمپوشی از آثار سوء آن، همسو با نظام سرمایهداری و زرسالاران یهود، به جواز آن حکم نموده است !

«بیان» کتابی است از علیمحمد شیرازی که بهاءالله آن را بهترین کتاب دانسته و به مریدانش دستور داده که به آن عمل نمایند. مطالعهی بخشی از این کتاب، زیر و رو شدن احکام الهی را به خوبی نشان میدهد. احکام عجیب باب، همهی نجاسات را پاک میکند، کسب علم را حرام میداند، رابطهی زن شوهردار با غیر همسرش را مجاز میشمارد و صدها حکم عجیب دیگر.

از جمله احکام فرقهی بهائی که در کتاب اقدس ذکر شده و مبلّغان فرقهی بهائی بر آن تأکید بسیار دارند، حرمت بوسیدن دست غیر است. بهائیان در بیان علّت آن، بوسیدن دست را، عادت علمای اسلام معرفی و آن را نشانهی غرور و خودپسندی میدانند. این در حالی است که عبدالبهاء به این حکم پدر خویش بیاعتنا و خود را تافتهی جدا بافته فرض کرده است.

رئیس «انجمن بهائی برای صلح عمومی» معتقد است که اصل برابری میان زن و مرد، سبب پیشگیری از خشونت و تجاوز نسبت به زنان است؛ اما هر چند که رابطهی این تساوی با جلوگیری از تجاوز، مبهم است؛ فرقهی بهائیت، (جزای عمل شنیع زنا را با دادن طلا به بیتالعدل) نشان داده که پول درآوردن به اسم دین، از دفاع کرامت زنها، برایش مهمتر است.

از جمله تعالیم فرقهی بهائیت، ترک تقلید و تحری حقیقت است، اما باید دانست که نه تنها سران فرقهی بهائی به این موضوعات پایبند نبودند، بلکه سعی نمودند پیروان خود را به گونهای پرورش دهند که نسبت به عقاید و رفتارشان هیچگونه سؤالی مطرح نکنند. بطور مثال شخصی از حسینعلی نوری در مورد قیامت میپرسد، اما در کمال تعجب مشرک خطاب میشود!

در یکی از برنامههای شبکهی آئین بهائی، با چندشآور خواندن جواز ازدواج با پدرخوانده در کشور ایران، خواستار مقابلهی مردم با این حکم شد. در پاسخ میگوییم که در دین اسلام، کسانی که از ازدواج با آنها نهی به میان آمده، بسیار بیشتر از فرقهی بهائیت هستند؛ چرا که سران بهائی تلویحاً به جواز ازدواج با محارم حکم کرده که در اسلام چنین نیست.

با توجه به اینکه پیامبران به عنوان بهترین الگوی انسانها به حساب میآیند و با توجه به اینکه کتمان عقیده در فرقهی بهائیت در هیچ صورت جایز نیست، پایبند نبودن پیامبر خودخواندهی فرقهی بهائیت و فرزندش به احکام نازله از جانب خود و عمل کردن به احکام اسلامی، نمایشگر پوچی این فرقه و اعتراف عملی سران بهائی به ناحق بودن مسلکشان است.

سران فرقهی بهائی در سخنان خود بر این امر تأکید داشتند که دین باید سبب ایجاد الفت و محبت باشد؛ چرا که در غیر اینصورت بیدینی بهتر است. ایشان این تعلیم را اختراع فرقهی خود میپندارند. اما با بررسی تاریخ و احکام این فرقه، موارد بسیاری در تناقض با این تعلیم به ظاهر بدیع یافت میشود؛ نظیر مجازات طرد برای برخی اعضای این فرقه.

از سری احکام مورد نظر بهائیت، جواز گوش دادن به غناء است. غنا از جمله گناهانى است که خداوند، وعدهی آتش به مرتكب آن داده و نزد او کاری ناپسند میباشد؛ چرا که غناء انسان را از یاد خدا و فضائل اخلاقی دور میکند و به سمت بیبند و باری و گناه سوق میدهد. بنابراین صدور این حکم از مدعی پیغمبری، جای تعجب دارد.

از جمله گناهان نابخشودنی نزد خداوند که خشم الهی را برمیانگیزد و حتی شفاعت حضرت ابراهیم (علیهالسلام) هم باعث بخشش مرتکبین آن نشده، لواط یا همان همجنس بازی است. این گناه بزرگ نزد تمامی ادیان الهی مذموم شمرده شده است. اما نکتهی عجیب آن است که در آئین بهائی، هیچگونه منع و بازداری از آن نشده است.

از جمله اموری که حسینعلی نوری، رهبر فرقهی ضالهی بهائیان، بر پیروان گمراه خود ممنوع کرده، ذکر خداوند در مکانهای عمومی است. این در حالی است که خداوند مؤمنین را به ذکر شبانه روزی خود ترغیب میکند؛ چرا که برای مبارزه با وسوسهی شیاطین و غفلت از یاد خداوند به واسطهی زندگی مادی، راهی جز ذکر بسیار خداوند نیست.