عرفانهای نوظهور
تقسیم اعتقادات به دو بخش زیربنا و روبنا، نشان دهنده انحراف عمیق در مبانی عرفان حلقه است. زیربنا در عرفان حلقه عبارت است از اعتقاد به شعور کیهانی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی؛ و اعتقاد روبنا عبارت است از تمامی آموزه ها و اعتقاداتِ بیان شدۀ در ادیان الهی و عبادت های رایج دینی همانند احکام شرعی و سایر مسیرهای مشروعی که انسان را به قرب الهی نزدیک می کند.
گوش سپردن به ندای درون که این همه در قانون جذب نسبت به آن تاکید شده و برآورده شدن و عینیت پیدا کردن تمام آروزها و خواسته های انسان به آن منوط شده است؛ حقیقتی جز تلقین برخی توهمات، لذت های نفسانی و خواسته های مادی و دنیایی چیز دیگری نیست.
در اعتقاد مدعیان قانون جذب، افراد ثروتمند کسانی هستند که به طور دقیق و با نیروی خود به کائنات فرمان داده و کائنات نیز هر آنچه آن ها می خواهد برآورده و خلق می کند. مشکل مروجین قانون جذب این است که دنبال برآورده شدن تمامی آرزوهای انسان فقط در این دنیا هستند؛ و هیچ گونه درک و فهمی نسبت به این قضیه ندارند که این دنیا با توجه به فانی بودنش، محدود بوده و عملاً برآورده شدن تمامی خواسته ای انسان در آن امکان پذیر نیست.
باید گفت ادعایی که در عرفان حلقه با عنوان کالبد ذهنی مطرح شده است، نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست؛ که از تناسخ عادی که در آیینهای شرقی وجود دارد، بسیار پیچیده تر و عمیق تر است.
شیاطین جنی و انسی برای مبتلا کردن مردم به طلسمات و تسخیر شدن مردم توسط اجنه بیکار ننشسته و دست به اقداماتی می زنند. ترویج طلسمات با زبان هنر و رسانه یکی از کارهای آن ها می باشد. عاملی که در دسترس عموم مردم قرار می گیرد و توسط فکر شیطانی ساخته شده است.
در قانون جذب گفته می شود، اگر فردی در زندگی و امورات خود فال بد زده و مثبت اندیش نباشد، تمامی امورات منفی محیط خارج را جذب خود کرده و همین موضوع در قدرت تجسم و ذهن انسان تاثیر منفی می گذارد. در حالی که این سخن، اشتباه بوده و تنها اثری که می شود برای آن در نظر گرفت، اثر روانی و اعتقادی است که در درون انسان ایجاد می شود. بنابراین بدبینی و منفی نگری هرگز اثر تکوینی و ذاتی در جذب امور ناگوار ندارد.
در منطق قانون جذب آیات و روایات مورد ادعا درباره درخواست از خدا درست معنا نمی شود؛ مروجین این فرضیه، درخواست از خدا را منحصر به تجسم و تصور کرده و در حد یک عمل خشک ذهنی پایین آورده اند. مدافعان قانون جذب درک نمی کنند که دعا کردن به معنای تجسم و خلاقیت ذهنی که در قانون جذب مورد اشاره قرار گرفته است، نیست.
در پی اظهارات توهین آمیز (نوبور شارما) سخنگوی حزب بهاراتیا جاناتا کشور هند، موجب جریحه دار شدن قلوب تمامی مسلمانان و دلدادگان به پیامبر اکرم (ص) در اقصی نقاط عالم شد. باید گفت با توجه به فرموده خداوند در قرآن کریم، افراد امثال سخنگوی حزب بهاراتیا جاناتای هند هرگز با این قبیل اهانت ها و توهین ها نخواهند توانست نور فروزان اسلام و هدایت فراگیر الهی را خاموش کنند.
عموم کسانی که وارد دوره های موفقیت و ثروت می شوند و برای مطالب این روانشناسان خودخوانده هزینه می کنند، پس از چند مدت خواهند فهمید که جز بازی با افکارشان و غرق کردن در تصورات، چیزی عایدشان نشد.
ظهوری برای یمانی در روایات متصور نیست و تنها مسئله ای که برای یمانی آمده است، خروج اوست و تبعیت از آن صرفاً برای این است که دعوت به سوی امام زمان (عج) می کند نه اینکه وی ذاتا واجب الاطاعه باشد.
یکی از استنادات مدعیان و مروجان قانون جذب آیه «وسخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض[جاثیه،13] و آن چه در آسمان ها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید.» است. برخی از مروجان داخلی قانون جذب با استناد به این آیه مدعی هستند، طبق این آیه از قرآن، تمامی آن چه در آسمان ها و زمین است برای انسان بوده و این انسان است که باید با قدرت ذهن و تجسم خود آن ها رابه سوی خود جذب کند.
احمدالحسن در تعبیری می گوید: «همانا به پدرانم ائمه دوازده گانه و به من و به فرزندان دوازده گانه ام وصیت کرده اند.» وی هنگام شمارش اوصیاء پس از پیامبر (ص) از ۲۵ تن یاد می کند و این برخلاف باور اصلی آنان است.
در 8 روایت از اهل بیت (علیهمالسلام) تصریح شده که خروج یمانی از یمن است و در یک حدیث نیز تصریح شده که از صنعاء می باشد. اما از آن جا که احمدالحسن بصری اهل یمن نیست سعی در توجیه این مسئله دارد.
از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، در لیستی نام افراد فاقد مجوز، منتشر شده است. در این لیست نام افرادی همچون عباسمنش، محمد عرشیانفر، محمود معظمی، محمود انوشه، معصومه تیموری، کوروش معدلی، به چشم می خورد.