عرفانهای نوظهور
نظریه صیمصوم در تاریخ کابالا یکی از پیچیدهترین مفاهیمی است که اسحاق لوریا، نظریهپرداز و متصوفه قرن شانزدهم میلادی[۱] آن را در تعالیم این آئین وارد کرد.[2] لوریا با ارائه دادن نظریه صیمصوم، (ظروف شکسته) و تیگون (اصلاح) تحولی اساسی در آموزههای کابالا به وجود آورد؛ تا آنجا که پس از او کابالای لوریایی در کنار کابالای زهری قرار گرفت. البته آن چنانکه گرشوم شولم معتقد است...
تناسخ یا بازپیدایی، یکی از راههای اعتقاد به جاودانگی روح آدمی است که برمبنای آن، روح پس از جدایی از بدن به کالبد انسان دیگر حیوان یا گیاه، جماد و یا حتی ستارگان و فرشتگان وارد میشود. این اعتقاد در حکایات عامیانه، کتب دینی و ادبیات، شعر و علوم نظری ملتهای گوناگون وجود دارد. شاید بتوان زمینه این آموزه را در میل به جاودانگی و غلبه بر مرگ، نزد کسانی...
در بررسی اجمالی تاریخ معاصر جریان شیطانگرایی پی میبریم که این جریان از سوی استکبار جهانی حمایت شده است، حال پرسشهایی پیش میآید که چرا نظام سلطه به ویژه در چند دهۀ اخیر از تحرکات ضد معنوی همچون جریان شیطانگرایی حمایت میکند؟ فرقههای شیطانپرستی در میان سیل گسترده جنبشهای معنوی نوظهور چه نقشی را برای پیشبرد...
واژه شیطان هم، نام عام و هم نام خاص است، و میان اهل کتاب به معنای دشمن و ترجمهی لفظ یونانی آن، «دیابولس» است که به معنای سخنچین است و از لفظ یونانی «دیابولو» به معنای تهمت زننده و پنهان کننده گرفته شده است. در زبان عربی نیز از لفظ «شطن» گرفته شده و به معنای خبیث و متمرد و بازگشته از راه حق است. در کتاب مقدس آن را...
وی ابتدا خانه خود را در سانفرانسیسکو کلیسای شیطان قرار داد. لاوی نمای بیرونی خانهاش را به رنگ سیاه در آورده بود و همین باعث شد که بعدها شیطانگرایان آن را «خانه سیاه» بنامند. هریک از اتاقهای خانه سیاه با رنگی خاص و ظاهری متفاوت طراحی شده بود. یکی از این اتاقها که به نام «اتاق سیاه» خوانده میشد و آیینهای شیطانگرایی در آن انجام میگرفت، با پردههای سیاه رنگی مستور شده بود...
از آنجا که متصوفه یهودی میان اِن سُوف (خدای نامتناهی) و خدایی که در وحی و آفرینش آنی جلوه میکند، تمایز قائل شدند و اِن سُوف را خدایی پنداشتند که حتی در تورات و تِلمود بدان هیچ اشارهای نشده است، گسستی ریشهای میان اندیشههای اهالی کابالا و تعالیم و قلمرو دینی یهود به وجود آمد؛ ازاینرو استمداد از صورتهای مختلف اساطیر گنوسی، تنها...
توصیف و تحلیل مبانی فلسفی و دیدگاههای این فرقه مقاله طویل و درازی را میطلبد و نیازمند بررسی جامع و منابع فراوان است در این نوشتار اجمالاً به دیدگاههای این فرقه میپردازیم. مهمترین مبنای فکری این فرقه که مبنای اعتقاداتشان میباشد اصالت انسان یا همان اومانیسم میباشد. این فرقه برخلاف سایر فرق شیطان گرا، شیطان را پرستش نمیکنند. بلکه شیطان...
موضوع شر در جهان هستی، قرنها به عنوان مشکلی جدی در ارتباط با باورهای دینی مطرح بوده است. پذیرفتن وجود شر، در عالمی که تحت سیطرهٔ خالقی عالم، عادل، قادر و خیرخواه است، مشکل به نظر میرسد؛ از اینرو در هر مسلک و آیینی، معمولاً اندیشهوران دینی، بر اساس جهانبینی خاص خود، در پی پاسخهای فلسفی دقیق و ارائه دادن راهحل منطقی، در باب...
از آنجا که بر اندیشههای کابالیستی، همواره هالهای از حلولگرایی سایه افکنده، آموزۀ انسان حاکم بر طبیعت و تاریخ که نشأت گرفته از این نظام فکری است، بستر بسیار مناسبی برای شکلگیری اومانیسم فراهم آورد. این جنبش که در نیمه دوم قرن چهاردهم در ایتالیا شکل گرفت و پس از آن در کشورهای اروپایی گسترش یافت، در حقیقت جنبشی فلسفی-ادبی...
کابالای معاصر تناسخ را پاسخی به تمام رنجهای بشر و هرجومرج دنیای کنونی میداند. پرسشهای اساسی و مهمی که ذهن انسان را در تمام ادوار به خود مشغول داشته است، از منظر ایشان راهحلی جز آموزه تناسخ ندارد. اینکه چرا با وجود خدای مهربان و عادل، بدبختی در جهان غوغا میکند، چرا اینچنین پاداش و مکافات ناعادلانه جاری است. و چرا در حال که گناهکاران...
آرمان شهری که والش در پی آن به تئوریهای بیاساس روی آورده است، آرمان انسان کمال طلب رهرو حقیقت نیست. بلکه آرمان سازمانهای استکبار جهانی است تا بتوانند هویت انسانی او را گرفته و چون بردهای سربهزیر بر او مسلط شوند؛ به همین دلیل والش عرفان سرخپوستی و آیینهای یوفوئی را جزو فرهنگهای متکامل نام میبرد...
عصر نوین در دایرة المعارفهای ادیان تعاریف خاصی دارد که حکایت از دورهای با باورهای مختلف و در ظاهر جدا از هم میباشد که افراد و گروههایی در فرایند شکلگیری این شبکه فعالیت میکنند. هینلز در فرهنگ ادیان، جهان عصر جدید را چنین تعریف میکند: «عصر جدید یک اصطلاح چتری است که بر شبکه گستردهای از...
جنبش تفکر نوین با حمایت سازمانهای سیاسی غرب، سعی دارد برنامهریزیهای استکبار جهانی برای سلطه بر ملتها را امری تکوینی جهت رشد و تکامل انسانی القا کند. در این صورت پذیرش تغییرات صورت گرفته امری اجتنابناپذیر میباشد که جامعه جهانی ناگزیر از پذیرش آن به عنوان طی مسیر تکامل است...
دونالد والش الهیات پیچیده کابالیستی را با ادبیاتی شاعرانه بیان میکند، طوری که فرصت تعقل و تأمل را از صاحبان خرد میگیرد. وی بهگونهای سخن میگوید که مجال از متکلمان و عقلورزان میگیرد تا خدای وهمی را بدون هیچ برهان روشنی نسبت به ساحت متعالی خداوند، پذیرا باشند. «من نور و تاریکی هستم. که آفریننده نور است. من برکت و خوبی بیپایانم...