دیدگاه علمای اهل سنت

دکتر بشار عوّاد از محققین معاصر، هنگامیکه با توثیقات حریز بن عثمان توسط علمای عامه مواجه میشود، اظهار تعجب میکند و مینویسد: به خدا قسم در باورم نمیگنجد کسیکه به حضرت علی (علیهالسلام) توهین و جسارت میکند، چگونه ثقه و در صراط مستقیم باشد؟ از گزافه گوییها به خدا پناه میبرم؟

ابن حجر عسقلانی با مطرح کردن این سؤال که چرا افرا د ناصبی مانند لمازه توسط علمای رجال توثیق شدهاند؟ بغض و کینه نواصب نسبت به حضرت علی (علیهالسلام) را دیانت دانسته و به توجیه شتم و سبّ و لعن امیرالمومنین علی (علیهالسلام) توسط نواصب پرداخته است.

بسیاری از علمای اهلتسنن، محمد بن عبدالوهاب را مورد انتقاد قرار داده و به شدت آن را مذمت نمودهاند از باب نمونه احمد زینی دحلان درباره پیشبینی گمراهی او از سوی پدرش مینویسد: «و همچنین پدر وی عبد الوهاب که از علمای صالح به شمار میرفت، همانند دیگر علما در فرزندش، آثار الحاد و بیدینی را حدس میزد و او را سرزنش نموده.»

بر خلاف وهابیت بسیاری از علما و بزرگان اهلسنت معتقد به جواز تبرک به قبور اولیای الهی هستند، از باب نمونه زرقانی مصری مالکی در «شرح المواهب» گفته است: «بوسیدن قبر شریف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، مکروه است، مگر اینکه به قصد تبرّک باشد که در این صورت کراهت ندارد، چنانکه رملی بر این اعتقاد است.»

بر خلاف وهابیت بسیاری از علمای اهلسنت معتقد به جواز تبرک به قبور اولیای الهی هستند، از باب نمونه طاهر بن یحیی حسینی میگوید: پدرم از جدم از جعفر بن محمد از پدرش از علی رضی الله عنه برایم حدیث نقل کرد که فرمود وقتی پیامبر به خاک سپرده شد، فاطمه بر سر قبر پیامبر ایستاد و مشتی از خاک قبر را گرفت و بر روی چشمانش گذاشت و گریه کرد.

در منطق اسلام کسانیکه حق را بیان دارند، جایگاه ویژهای دارند، اما اگر این حقایق، به ضرر فرقه و مذهبی خاص باشد، یقیناً مورد هجمه و سب و ناسزا قرار میگیرد، آن شخصی که انصاف را بیان داشته است، که ابن ابی الحدید یکی از این افراد است.

عبدالعزیز بن محمد بن ابراهیم بن جماعه شافعی با لحن شدید در توبیخ ابن تیمیه میگوید: خداوند ابن تیمیه را ذلیل و گمراه ساخته، لباس خواری بر تن او پوشانده و چنان مبتلا به تهمت و کذب ساخت که جز خفت و بیآبرویی و حرمان نتیجه دیگری برای او نداشت. یافعی نیز معتقد است: افکار ابنتیمیه عجیب و غریب، باطل و با مذهب اهل سنت متباین است.

اهلسنت از سویی جایگاه امامت را دنبالهروی نبوت دانسته و امام را حافظ شریعت میدانند و از سوی دیگر برای امام جامعه فسق و انجام گناهان کبیره را جائز دانستهاند؛ این دو امر متضاد هستند.

بسیاری از علمای حنبلی و غیر حنبلی رسالههایی در ردّ سخنان محمد بن عبدالوهاب نوشته و برای وی فرستادند، اما هیچیک تاثیری نداشت و او همچنان بر عقاید فاسد و منحرف خود پافشاری ورزید.

در جهان اهل سنت دو دیدگاه افراطی درباره اطاعت از حاکم وجود دارد. اهل سنت معتقد به اطاعت بی چون و چرا از حاکم هستند و سلفیه جهادی حکم به کفر حاکم فاسد میدهند و قیام علیه حاکم را واجب میدانند.

شأن حفظ دین از شئونی است که میتوان برای امام معصوم مطرح کرد.بدین معنا که امام معصوم باید به لحاظ سیاسی واجتماعی به گونهای رفتار کند که نگذارد دین نابود شود بنابراین براساس سیره و سخنان معصومان این شأن و وظیفه به گونههای مختلف انجام میشود.

نهج البلاغه پس از قرآن کریم، ممتازترین کتاب است که جز علی بن ابیطالب(ع) بشر دیگری نمیتوانست آن را بر زبان جاری سازد. این کتاب، دایرة المعارفی است که همه بشریت میتوانند از آن بهره گیرند. این اثر ارزشمند به همت عالم بزرگوار سید رضی جمعآوری شد. وی فصیحترین کلمات امام علی(علیه السلام) را ، گلچین کرد و در این کتاب گرد آورد.

ذهبی خطاب به ابن تیمیه میگوید: به خدا سوگند در میان دشمنانت، افراد صالح، شایسته، عاقل و دانشور، چنان که در میان دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بیعار زیاد به چشم میخورد.

محمد غزالی یکی از علمای بزرگ اواخر قرن چهارم و اوائل پنجم هجری است که بزرگان فریقین به این دانشمند اسلامی توجه خاصی دارند او کتابهای فراوانی در فقه و فلسفه و اخلاق و عرفان و... نوشته است و مشهور ترین کتاب او احیاء العلوم میباشد که حاوی مطالب دینی و عرفانی و اخلاقی و ... است. او این کتاب را در زمانی به رشته تحریر در آورد که در زمان کناره گیری خود از ریاست مدرسه نظامیه بر آن مشغول شد، کتابی عالمانه و در حدود 1600 صفحه رحلی و در ده بخش و در چهار فصل نگاشته شده است که موافق و مخالف بسیاری را به همراه داشته است