حضرت زهرا
«رشیدرضا» بر خلاف مفسرین فریقین، آیه مباهله را در فضیلت اهلبیت (ع) نمیداند و میگوید روایات متواتر در شأن نزول این آیه، توسط شیعیان جعل شده و در کتب اهلسنت جاسازی شده است. وی در رد فضایل اهلبیت (ع) تمام قواعد حدیثی را زیر پا میگذارد و طبق این استدلال، باید تمام روایات اهلسنت را بیاعتبار دانست.
رشیدرضا از مفسرین اهلسنت، حضرت زهرا (س) را مصداق عبارت «نسائنا» در آیه مباهله نمیداند و میگوید، پیامبر (ص) زن داشت و عرب فصیح، «نساء» را بر دختر اطلاق نمیكند؛ در حالی که در برخی آیات، این کلمه به معنی دختر در مقابل پسر آمده است.
مخالفان اسلام، شبهه کردهاند که ازدواج موفق و تاریخی حضرت زهرا سلاماللهعلیها و امیرالمؤمنین در سن کودکی حضرت واقع شده و این ازدواج میتواند مشکلاتی از قبیل عدم توانایی جسمی، عدم آمادگی روانی، عدم توانایی مدیریت زندگی و عدم بلوغ در همه ابعاد را به دنبال داشته باشد که تاریخ، خلاف آن را در مورد زندگی حضرت زهرا سلاماللهعلیها ثبت کرده است و طبق عرف آن زمان، مشکلی در این ازدواج نبوده است.
پس از غصب خلافت، حضرت زهرا سلاماللهعلیها برای دفاع از حق امیرالمؤمنین، مبارزه خود علیه حکومت را آغاز کرد؛ حضرت در یک مرحله، به خانه انصار رفته و از آنان طلب یاری کرد. در مرحله بعد با استفاده از حدیث رضایت، نارضایتی خود را در مسئله فدک ابراز کرد و با وصیت به دفن شبانه و مخفی ماندن محل دفن، این نارضایتی را جهت رسوا کردن غاصبان، به یادگار گذاشت.
ابنتیمیه تحمل فضایل اهلبیت(ع) را ندارد. او گزارشات تاریخی را که در فضیلت اهلبیت(ع) باشد، ابتدا تکذیب میکند؛ در صورتی که نتواند وقوع آن را رد کند، با تشکیک، تردید، منکر فضایل قطعی آنان میگردد. وی شأن نزول آیه اطعام درباره اهلبیت(ع) را انکار میکند و دلالت قضیه مباهله در فضیلت اهلبیت(ع) را خلاف بباقی علما نمیپذیرد.
ابنتیمیه برای فضایل اهلبیت(ع) اعتباری قائل نیست و با اینکه به آن اعتراف میکند، ولی در مواجهه آن با اعتقاداتش، فضایل را به کلی منکر میشود؛ او پس از انکار غصب فدک، به آن اعتراف کرده است و مخالف علمای اهلسنت، غضب حضرت زهرا(س) را بدون اثر دانسته، بلکه ابوبکر را در این کار تحسین میکند.
ابنتیمیه تاریخ را طبق عقاید خود بررسی میکند و اگر گزارش تاریخی با اعتقادش در تضاد باشد، واقعه تاریخی را منکر میشود؛ یکی از اتفاقاتی که وی منکر شده است، غصب فدک توسط خلیفه است؛ میگوید ممکن نیست که ابوبکر چنین کاری انجام دهد؛ اگر هم انجام داده باشد، برای مسلمانان غصب کرده و حضرت نباید به دنبال دنیا میبود و آن را طلب میکرد!
میگویند چگونه تا سال 1371 شمسی، تقویمها در ایران برای حضرت زهرا سلاماللهعلیها، از کلمه وفات استفاده میکردند، اما بعد از آن، این مناسبت به شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها تبدیل شد. در پاسخ میگوییم، این مطلب صحت ندارد و قبل آن هم شهادت میگفتند. تقویمها اعتقادات ما را نمیسازند و اگر در فارسی کسی را که معتقد به شهادت او هستیم، بگوییم وفات کرده، اشتباه است، ولی در عربی، کلمه وفاة به معنی قبض روح است و اعم از شهادت و مرگ طبیعی است.
حجاب یکی از ارکان مهم اعتقادی و اجتماعی مسلمانان محسوب میشود که حفظ آن از وظایف اسلامی شمرده شده است. خداناباوران با ادعای کشف حجاب از سوی حضرت زهرا(س) مدعی شدهاند که برای شکایت میتوان از این روش استفاده کرد؛ درحالیکه منابع معتبر اسلامی به پریشان کردن موی سر حضرت زهرا(س) در حجره رسول خدا(ص) به دور از چشم از نامحرمان اشاره میکنند که این امر، صرف یک تهدید بوده و اجرا نشده است.
عدهای از مسلمانان با ابوبکر بیعت نکردند، ازجمله امیرالمؤمنین (ع) که عدم بیعت حضرت، ضربهای به اعتبار خلافت بود؛ اما ابن کثیر برای دفاع از مقدسات خود، تاریخ را تحریف کرده و دو بیعت برای امیرالمؤمنین (ع) ذکر میکند و برای توجیه بیعت دیر هنگام، قضیه غضب حضرت زهرا (س) را مطرح میکند و عظمت حضرت را نادیده میگیرد.
مخیریق یهودی، دانشمند و رئیس قبیله بنى قینقاع، اولین یهودی مدینه بود که به پیامبر اکرم(ص) ایمان آورد و هفت قطعه زمین خود با نام فدک را به ایشان بخشید و در جنگ احد به شهادت رسید.
عدهای از مسلمانان با ابوبکر بیعت نکردند، ازجمله امیرالمؤمنین (ع) که عدم بیعت حضرت، ضربهای به اعتبار خلافت بود. نصوصی در کتب فریقین ذکر شده که نشان از بیعت اجباری و با اکراه دارد و سخن نووی در بی اهمیت بودن بیعت نکردن افراد، صحیح نیست؛ بلکه برای بیعت امیرالمؤمنین (ع) با ابوبکر ناچار شدند به خانه حضرت وارد شوند و ایشان را به زور برای بیعت به مسجد ببرند.
وهابیت شبهه کرده اند که چرا امیرمؤمنان علی (ع) از همسرش دفاع نکرد که در پاسخ باید گفت آن حضرت از جانب خدا و رسولش، مأمور به صبر و شکیبایی در برابر این مصیبتهای عظیم بوده است و طبق همین فرمان بود که دست به شمشیر نبرد.
در جوامع روایی فریقین روایت نبوی «فاطمة بضعة منی» مشهور و متواتر است و مضمون آن این است که پیامبر (ص) فرمود: «فاطمه پاره تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.» این روایت در موارد متعدد، توسط راویان مختلف بیان شده است که نشان از این است که صرفاً از جهت بیان نسب و محبت به دختر نیست.